I tried again but it didn’t open, but thanks
سلام. تا باشه از این روزهای خوب
فک کنم دیگه نوشتارتون به حدی رسیده که بتونید نمرهی خوبی از رایتینگ تافل بگیرید.
وویس هم که نمیفرستید ببینیم تا کجا پیش رفتید.
تصور خودم اینه که پیشرفت چشمگیری داشتید. چون در کنار منابع اصلی، گستردهخوانی هم میکنید.
Hi miss @tatym
What a beautiful place good for you
And congratulation for your webloge i see your weblog now
I wish you are happy with your family
And im waiting for your another post
Hi dear Fatemeh.
Exactly. Actually in spring, it’s more beautiful,.
You’re welcome. Glad to see you here.
I’m going to be more active about that.
Have a Good One
Hi everybody!
What if
I’m trying to clarify my goal gradually.
I want to start studying the TOEFL exams (TPO); the first five exams.
I 've started practicing ten-finger typing since last week. Besides that, reading some experiences about this exam, studying some parts of the Magoosh package (Zoom app.).
And now, it’s time to start and consider the real exam.
It demands a lot of hard work.
But don’t worry! As always, you can if you want.
Is it worth it?
Definitely! Believe me! No pain, no gain!
I hope I can share my experiences with you on this.
And thanks for having me!
Hi
After creating this challenge
Today was the second day of my effort to stay on track.
Writing will be more challenging when I try not to see the keyboard.
Yesterday was one of the hardest days for me, especially around 11 am.
Unfortunately, I stayed up till 2:30, , while I had this challenge…need to waking up at 5.
Bye for now.
Hi everybody.
Usually, our home is crowded on weekends. And that program completely changes the sleep and eating time, actually all things, unfortunately!
Can I consider this as taking the rough with the smooth if I want to be optimistic?
Unfortunately, we have had more holiday nowadays. I need to focus on my own and try to do my best in spite of circumstances. Pray for me to do my best own; having more patience and less distraction.
If it has been for awhile u can use how weak I have been
You’ve shown that you can stick to your words. Keep it and DO NOT BREAK IT
Hi dear @fdoosti
Why?
I thought “How weak have been I” is correct but about the concept, is incorrect!"
My bad.
Unfortunately, I’ve shown a lot but
It’s more important most of life act like this…not some
Try to be my best, unlike before
Sure! Thanks for all your word.
All the best.
It would be true too. I think intonation works here
Just look at this as a first step and push yourself to doing more
A King With His Four Wives (Mini-story)
A King And His Four Wives - Friendship Stories
Once upon a time…there was a rich King who had four wives. He loved the 4th wife the most and adorned her with rich robes and treated her to the finest of delicacies. He gave her nothing but the best. He loved the 3rd wife very much and was always showing her off to neighboring kingdoms. However, he …
چشم ها را باید شست…جور دیگر باید دید
Look things differently
(صرفاًجهت یادآوری- خودم مشروط)
خدایا، فقط به امید تو
سلام گندم جون بله کاملا درست هست امیدوارم حالت خوب باشه
جور دیگر باید دید زیرا جهان جور دیگر است
واقعا هم همینطور هست در رابطه با رفتار دیگران رفتار دیگران نتیجه رفتار ماست از هر دست بدیم از همون دست پس میگیریم
در کتاب فیه ما فیه مولانا داستان بسیار تأملبرانگیزی به صورت شعر درباره جوان عاشقی است که به عشق دیدن معشوقهاش هر شب از این طرف دریا به آن طرف دریا میرفته و سحرگاهان باز میگشته و تلاطمها و امواج خروشان دریا او را از این کار منع نمیکرد.
دوستان و آشنایان همیشه او را مورد ملامت قرار میدادند و او را به خاطر این کار سرزنش میکردند اما آن جوان عاشق هرگز گوش به حرف آنها نمیداد و دیدار معشوق آنقدر برای او انگیزه بوجود میآورد که تمام سختیها و ناملایمات را بجان میخرید.
شبی از شبها جوان عاشق مثل تمامی شبها از دریا گذشت و به معشوق رسید. همین که معشوقه خود را دید با کمال تعجب پرسید: «چرا این چنین خالی در چهره خود داری!»
معشوقه او گفت: «این خال از روز اول در چهره من بوده و من در عجبم که تو چگونه متوجه نشدهای.»
جوان عاشق گفت: «خیر، من هرگز متوجه نشده بودم و گویی هرگز آن را ندیده بودم.»
لحظهای دیگر جوان عاشق باز هم با تعجب پرسید: «چه شده که در گوشه صورت تو جای خراش و جراحت است؟»
معشوقه او گفت: «این جراحت از روز اول آشنایی من با تو در چهرهام وجود داشته و مربوط به دوران کودکی است و من در تعجبم که تو چطور متوجه نشدی!»
جوان عاشق میگوید: «خیر، من هرگز متوجه نشده بودم و گویی هرگز آن جراحت را ندیده بودم.»
لحظهای بعد آن جوان عاشق باز پرسید: «چه بر سر دندان پیشین تو آمده؟ گویی شکسته است!»
معشوقه جواب میدهد: «شکستگی دندان پیشین من در اتفاقی در دوران کودکیام رخ داده و از روز اول آشنایی ما بوده و من نمیدانم چرا متوجه نشده بودی!»
جوان عاشق باز هم همان پاسخ را میدهد.
آن جوان ایرادات دیگری از چهره معشوقهاش میبیند و بازگو میکند و معشوقه نیز همان جوابها را میگوید.
به هر حال هر دو آنها شب را با هم به سحر میرسانند و مثل تمام سحرهای پیشیین آن جوان عاشق از معشوقه خداحافظی میکند تا از مسیر دریا باز گردد.
معشوقهاش میگوید: «این بار باز نگرد، دریا بسیار پر تلاطم و طوفانی است!»
جوان عاشق با لبخندی میگوید: «دریا از این خروشانتر بوده و من آمدهام، این تلاطمها نمیتواند مانع من شود.»
معشوقهاش میگوید: «آن زمان که دریا طوفانی بود و میآمدی، عاشق بودی و این عشق نمیگذاشت هیچ اتفاقی برای تو بیافتد. اما دیشب بخاطر هوس آمدی، به همین خاطر تمام بدیها و ایرادات من را دیدی. از تو درخواست میکنم برنگردی زیرا در دریا غرق میشوی.»
جوان عاشق قبول نمیکند و باز میگردد و در دریا غرق میشود.
مولانا پس از این داستان در چندین صفحه به تفسیر میپردازد.
میگوید تمام زندگی شما مانند این داستان است. زندگی شما را نوع نگاه شما به پیرامونتان شکل میدهد. اگر نگاهتان، مانند نگاه یک عاشق باشد، همه چیز را عاشقانه میبینید. اگر نگاهتان منفی باشد همه چیز را منفی میبینید. دیگر آدمهای خوب و مثبت را در زندگی پیدا نخواهید کرد و نخواهید دید. دیگر اتفاقات خوب و مثبت در زندگی شما رخ نخواهد داد و نگاه منفیتان اجازه نخواهد داد چیزهای خوب را متوجه شوید. اگر نگاه عاشقانه از ذهنتان دور شود تمام بدیها را خواهید دید و خوبیها را متوجه نخواهید شد. نگاهتان اگر عاشقانه باشد بدیها را میتوانید به خوبی تبدیل کنید…
“مولانا”
عشق را بیمعرفت معنا مکن
زر نداری مشت خود را وا مکن
گر نداری دانش ترکیب رنگ
بین گلها زشت یا زیبا مکن
خوب دیدن شرط انسان بودن است
عیب را در این و آن پیدا مکن
دل شود روشن زشمع اعتراف
با کس ار بد کردهای حاشا مکن
ای که از لرزیدن دل آگهی
هیچ کس را هیچ جا رسوا مکن
زر بدست طفل دادن ابلهیست
اشک را نذر غم دنیا مکن
پیرو خورشید یا آئینه باش
هرچه عریان دیدهای افشا مکن…
#مثنوی_مولانا
با تشکر از
سلام فاطمه خانم گل گلاب
سلامت باشید
Hi guys!
Today, I listened to the podcast about “Get out your head and into your heart in English” with All Ear English.
Put your heart in English!
Some volunteer situations with real problems in the worlds and with the people really need you.
It’s amazing.
They recommended a case which I’ve never heard about it until now, called Big Brothers, Big Sisters organization…Something different from the soup kitchen.
BIG SISTER ASSOCIATION
WHAT WE DO
Our mission is to ignite girls’ passion and power to succeed through positive mentoring relationships with women and enrichment programs that support girls’ healthy development. Ultimately, our vision is to create a mentor-rich community in which every girl has access to the individual nurturing, guidance, and support she needs to become a confident, competent and caring adult. We are a national model for gender-sensitive mentoring for girls which can be replicated in other mentoring programs
OUR PROGRAMS
MEETING THE NEEDS OF GIRLS
Big Sister Boston is immersed in the diverse communities we serve through a variety of programming. From the traditional model of one-to-one mentoring relationships to enrichment programs focused on career awareness, safety, wellness, and healthy decision-making, we are meeting the unique social-emotional needs of girls between the ages of 7-20*.
I hope I can experience the opportunity to be in such places one day…Amen
Welcome, I’m happy to have you here. See you next time, bye-bye.
Hi guys
August “Auggie” Pullman is a 10-year-old boy living in a brownstone in Brooklyn, New York, with his mother Isabel, father Nate, older sister Olivia (“Via”), and dog Daisy. He was born with a rare medical facial deformity, which he refers to as “mandibulofacial dysostosis”, and has undergone 27 different surgeries in order to see, smell, speak and hear without a hearing aid. Auggie has been home-schooled, but as he approaches fifth grade, his parents decide to enroll him in Beecher Prep, a private middle school.
Wonder (also known as Wonder: Auggie) is a 2017 American drama film.
Part 7:
August is the sun. Me and Mom and Dad are planets orbiting the sun. The rest of our family and friends are asteroids and comets floating around the planets orbiting the sun.
Having such a great family around him could relieve his broken heart.
This is where you realize the value of silence more and put yourself in his shoes.
Silence, not in your tongue (words) but in your eyes (look).
(You can access its main book on Zabanshenas, entitled Surprise (شگفتی/اعجوبه))
Have a great time ahead, as always.
این هم آخرین روز چله ی اول
خسته نباشین.عالی بود.
منم به زودی میخوام یه چله رو شروع کنم دقیقا به پیروی از شما.منابعمون البته فرق داره.البته منم هدف نهاییم شرکت تافل هست.ولی نه به این زودی.
یه راهنمایی از شما میخواستم اگر لطف کنین ممنون میشم.
به نظرتون برای تافل رو چه منابعی از زبانشناس وقت بذاریم؟چه منابعیش زمان مطالعه برای تافل مناسب نیست و بیشتر حالت تفریح داره.منظور نظرم بیشتر منابع برای مهارت مکالمه و رایتینگ هست.کلا اکر لطف کنین منابعتون و روشتون رو بگید ممنون میشم.
من قصدم این هست یه مدت به حالت فان پایه رو دوره کنم.بعد روی منابع تافل تمرکز کنم.
پیشنهاد شما چی هست؟با توجه به منابع زبانشناس؟
سلام
سلامت باشید. ممنونم
مونده به پله های بالاتر برسه…برا شروع خوب بود
منابع مهم نیست…تا جایی که یادمه تو تاپیک استارت دقیق نوشتم
هدف های خودتون…می تونه کاملا متفاوت باشه از چالش های من
همه چی برمی گرده به سطح الان تون…نمره هدف تون…زمانی که درنظر گرفتید برا آزمون
در مورد من و راهنمایی، نمی تونم پیشنهادی بهتون بدم، چون هم اول راهم و هم مونده 10 ها قدم دیگه تا امتحانو سعی و خطاها
منابع رو باید از کسایی بگیرید که نتیجه ش رو دیدن
اجازه بدید تجربه گذروندن منابع و روش های مختلف، بمونه برا بعد از آزمون…چکار باید می کردم-چه منابعی رو باید می خوندم و…
من هنوز رو این دو تا پارت کار نکردم…تازه از چند روز آینده می خوام شروع کنم
ولی برا دو تا پارت دیگه، من اگه محدودیت زمان نداشته باشم می شینم به همون حالت فانی که خودتون گفتید، 30 تا فایل اول TPO هارو می خونمو دایره واژگانم رو بهبود می دم
البته یه تجربه (ریدینگ و لسنینگ):
تقریبا برا 10 تا از TPO ها، واژه ها رو خودم دستی وارد لایتنر زبانشناس کردم…و بالای هر واژه، واژه ی TPO رو نوشتم…باورتون میشه، حتی برا کتاب اثر مرکب، که کاملا روانشناسیه، خیلی از واژه های اون TPO ها رو توش دیدم…صرف نظر از چند واژه ی کاملا مرتبط با علوم تجربی (حیوانات، گیاهان، آتشفشان و چیزایی از این دست)
پس، کافیه دایره ی واژگان تون رو بالا ببرید…خوندن منابع متعدد و متنوع؛ از پادکستای روانشناسی گرفته تا انگلیسی با اخبار و …