سلام حضور شما
این اصطلاح زمانی بکار میره که ما چیزی رو داریم ولی ارزش اون رو نمی دونیم مثلا سلامتی یا هیچ وقت در مورد چیزی فکر نمی کنیم چون فکر میکنیم همیشه در دسترس هست یا همیشه همان طور باقی می ماند باز هم مثل همون سلامتی. مترادف این عبارت
to not appreciate
or fail to appreciate something
همانطور که خودتان متضاد آن را بیان کردید.
چند مثال بیشتر:
مثلا یه نفر ارزش شغلی که داره رو نمی دونه و غُر میزنه مدام، لذا به خیال اینکه شغل بهتر پیدا کنه از شغل قبلی خارج میشه. بعدا افسوس میخوره و میگه
I took it for granted that I would find the perfect job
یا زندگی در وطن فقط در قالب مثال عرض می کنم، شخصی از ایران که امکانات و خانواده اش رو داره بره یه کشور دیگه که بر خلاف تصورات باشه، دوباره افسوس میخوره میگه
Living there (Iran) was something that I should have taken for granted
فقط یه نکته این اصطلاح بار منفی داره و باید دقت کرد با توجه به مترادف و متضادش در جمله اصلی مثبت یا منفی اشتباه بکار نبرید. منظورم اینه اگه ارزش چیزی رو باید بدانید ولی نمی دانید take مثبت است و بر عکس آن هم منفی
نه متفاوت نیست، معنی جمله لانگمن هم همین شرایط رو داره یعنی باور بر اینکه همیشه یه چیزی درست هست بدون اینکه در اون مورد مطمئن بشویم
همون مثال سلامتی دیگه کاملا واضح میکنه مفهوم رو، ما همیشه این باور داریم سلامتی برقرار هست بدون اینکه بخواهیم در این خصوص اطمینان حاصل کنیم و مدام غذای نامطلوب می خوریم