The lights are not meant for everyone. You gotta have a
wall of resilience wherever you go
سلام
معنی کردن یه جمله بدون داشتن متنش خیلی کار سختیه
اصلا الان هیچ ایده ای ندارم منظورش چیه و در مورد چی داره حرف میزنه چون همین جلمه تو متن های مختلف میتونه منظور های مختلفی داشته باشه
معنیش بدون توجه به متنش این میشه:
نور ها ها برای هر کسی خوب نیستند(برای همه ساخته نشده اند). شما باید هر جا که می روید، دیواری از انعطاف پذیری داشته باشید(منظور اینکه از انعطاف پذیری و سرسختی مثل یک سپر استفاده کنید و یا …)
به نظر یک جمله انگیزشی قصار میاد
انگار همه راهشون واسشون روشن نیست (همه چراغ ندارند) پس باید به دیواری از استقامت تکیه کنند تا راهشون رو پیدا کنن توی تاریکی
این معادل I have no idea هست که در فارسی یعنی نمیدونم. ولی نمیدونم چرا تو فارسی معادل لفظ به لفظش رو میارن. من فارس زبان نیستم البته شاید معلومات من کمه. آیا این جمله تو فارسی مرسوم بوده یا معادل I have no idea هست که برگردوندنش به فارسی؟
همه زبان ها پویا هستن و از هم اصطلاح و واژه قرض می گیرن و واسه یک زبان آموز طبیعی اینا رو با هم قاطی کنه تا اونجا که من می دونم در فارسی لااقل ده بیست سال پیش مرسوم نبود اما امروز خود من این رو به کار می برم و از من بدتر نسل دهه هفتاد و هشتاد که نوپ، نیوبی و خیلی واژه های دیگه رو که خیلی هاش از بازی های رایانه ای می آن رو به کار می گیرن و به نظر من اصلا چیز بدی نیست البته ببخشید پریدم وسط صحبتتون
به نظر من که فارسیه و تا وقتی یادمه استفاده میکردم
بیشتر منظورم این بود که وقتی یه متن رو میخونی تقریبا دستت میاد که در مورد چی داره حرف میزنه یعنی همون ایده ی متن
و اینجا وقتی میخواستم متن رو ترجمه کنم میشد از چن زاویه بهش نگاه کرد و نمیدونستم به کدوم طریق باید معنیش کنم
یعنی منظورم این بود که ایده ای نداشتم که باید چطور معنی کنم
شایدم من تحت تاثیر انگلیسی این واژه وارد ذهنم شده
اصلا منظور من بد بودن یا خوب بودن مساله نیست. زبانها از هم وام میگیرن و این کاملا طبیعیه. البته مفاهیم رو از هم وام بگیرن نه اینکه چیزی رو به اشتباه وارد کنیم. اصلا گویشور انگلیسی زبان منظورش این نیست که هیچ ایدهای نداره، درواقع برا انگلیسی زبان این جمله معادل I don’t know هست.
وامگیری باید قاعدهمند باشه نه اینکه هرچیزی رو که دلمون خواست وارد کنیم.
من که سالها با ادبیات فارسی درگیر بودم و کتاب خوندم به همچین موردی برنخوردم و قطعا نظرم اینه که ترجمهی تحت اللفظی همون جمله است.
نظری داشتن با دونستن کاملا فرق داره و نباید اینجا این دو مورد با هم قاطی بشن، چون کاملا دو مفهوم جدا هستند.
خب یعنی اینکه نمیدونستید چطور بیان کنید.
دقیقا
من علمش رو ندارم ولی نظرم رو گفتم
من خیلیای دیگرو هم دیدم که استفاده میکنن
مخصوصا تو تهران و تو دانشگاه
شایدم واقعا از انگلیسی وارد شده
ولی تو فارسی هم معنی میده ها
نمیدونم چرا شما میگین تو فارسی معنی نمیده و درست نیست
منم نظرم همینه که این نوع اکسپرس کردن « نمیدانم یک فرد راجع به موضوعی » از همین I have no idea میاد
بعدا جزوی از گویش قشر تحصیل کرده میشه ، چه انگلیسی بلد باشن و چه نباشن
مثال هاش زیاده ولی الان حضور ذهن ندارم
حتی متاسفانه ما توی فارسی کلمه کم داریم برای اکسپرس و توصیف حالات مختلف
مثلا معادل فارسی واژه ی contribute رو هر چی در نظر بگیرید ، حق مطلب رو ادا نمیکنه ، مگه اینکه از فارسی کهن استفاده بشه یا عبارتی توصیف بشه
یا مثال دیگه اینکه توی یکی از زبان ها که یادم نیست فرانسوی بود یا زبان دیگه ، برای کلمه ای مثل رنج ، کلمات مختلفی دارن
اگه این رنج ناشی از سختی و درد باشه ، اگه ناشی از عشق باشه و… هر کدوم با هم فرق دارن و کلمه ی مختص خودشو!
یعنی برای ایده ها و حالات مختلف کلمات مختلفی وجود داره که اون حالت رو توصیف کنه ولی در فارسی کلی تر هست
من نمیگم معنی نمیده. تو بافت خاص خودش معنی میده. اما من اینو میدونم که تهرانیا همین I have no idea هست که وارد زبان محاوره کردن که به نظر من اون معنی رو که باید نمیرسونه.
چشم ولی خیلی آسون نیست
این سهل انگاری ها مختص فارسی زبان ها نیست.
مهم اینه که می فهمیم منظور دوستمون اینه که نمی دونه فعلا … برای من فارس زبان کاملا عبارت “ایده ای ندارم” روشنه
دقیقا بیشتر بهخاطر پرستیژ به کار میبرن. و همونطور که شما گفتید اصلا نمیدونن ریشهی این عبارت چیه و آیا اصلا حق مطلب رو ادا میکنه یا نه. من نمیدونم چرا برای پرستیژ حتما باید از چیزای نامتعارف استفاده کنیم.
البته ورود وامواژهها خیلی خیلی طبیعیه اما همونطور که گفتم باید با قاعده باشه.
به نظر من که میرسونه
و یکم با نمیدونم فرق داره
به شخصه نمیدونم رو وقتی استفاده میکنم که اصلا از قضیه پرتم و اصلا نمیفهمم چی به چیه
و بدون اینکه فکر کنم میگم نمیدونم
ولی وقتی میگم هیچ ایده ای ندارم که مثلا یکی یه سوالی در مورد رشتم بپرسه
من تو ذهنم همه ی مسیر ها برای رسیدن به جواب رو میرم و بعد میگم هیچ ایده ای ندارم چرا این اینجوری شده
معنی حداقل واسه من کاملا شبیه نیست و حتی کاربردشم برا من یکم فرق داره
شاید من زیادی غرب زدم
یک زمانی مثل شما فکر می کردم اما الان نه
خیلی وقت ها برای یک مفهوم توی ذهنم واژه خوب فارسی پیدا نمی کنم
و واژه انگلیسی یا اصطلاح انگلیسی خیلی بهتر می رسونه به نظر خودم
حتی تر جمه اش هم صد شرف داره به یک عبارت فارسی که دردسر بیشتری داره
مثلا conflict رو خیلی دوست دارم
یا عبارت we are cool وقتی بحث سوتفاهم باشه و بخوام بگم مشکلی نیست.
و وقتی زبان رو به صورت شدید کار می کنی مثلا ۶ ساعت از بیداریت هدفن انگلیسی تو گوشت باشه دیگه طبیعی مغزت مثل قبل کار نکنه
پس کلی حکم نکنیم و قضاوت نکنیم طرف دنبال کلاس و پرستیژه
ریشه ی کلمه ی ایده رو نگاه کردم ، میگن فرانسوی هست
خب این کلمه توی فارسی و انگلیسی هم هست
و یه مفهوم انتزاعی رو تداعی میکنه
پس قاعدتا جمله ی ایده ی خاصی راجع بهش ندارم که تحت الفظی I have no idea هست ، هم توی فارسی معنا رو میرسونه و هم توی انگلیسی و من میگم ترجمه حتی فرانسوی هم همین معنی رو میرسونه
فقط مشکل اینه که توی فرانسوی شاید خیلی مرسوم نباشه
که خیلی بعیده
فکر میکنم این به خاطر ریشه ی مشترک زبان ها باشه که من اطلاعی راجع بهش ندارم
یه چیز کلی هم راجع به این زبان ها با ریشه های مشترک هست که از اصطلاح بگیر تا ضرب المثل های دقیقا عین هم دارن
من توی کتابا بهشون بر میخورم و با علم به زبان فارسی معنیشون رو میفهمم
آل احمد باید میبود و کتابش رو امروز مینوشت
ببینید من میگم وقتی انگلیسی زبان میگه I have no idea دقیقا منظورش اینه که I don’t know اما با تاکید بیشتری روی not knowing. وقتی بومی زبان انگلیسی منظورش نمیدونم هست، چطور یه فارس زبان میاد اینرو بدون ترجمه وارد زبانش میکنه.
یعنی مفهوم رو ول کرده چسبیده به ظاهر جمله. چرا؟ چون که یه ذره پرستیژ تو این جمله هست.
من مخاطبم اصلا شما نیستین اصلا، قصد بی احترامی هم ندارم. به عنوان کسی که زبانشناسی خوندم و با این مباحث درگیرم، دارم بهطور کلی مبحث رو ریشهیابی میکنم.
متاسفانه، نمادهای روشنگری هر روز پیشپا افتادهتر میشه. مثلا من بیام یه واژه رو بی پایه و اساس به کار ببرم، و همینجور به غلط به آیندگانم انتقالش بدم بدترین ظلم رو در حق زبانم کردم. زبان فارسی هر روزه داره فارسی بودن خودش رو از دست میده. با ورود اینجور ساختارها و صد البته با نوآوریهای مضحک هنرستان، این روند هر روز سرعت بیشتری میگیره.
دقیقا
مثلا کلمه پیژامه کلمه فارسی پای جامه است که کل دنیا رو چرخیده و به خودمون رسیده حالا فارسی هست یا انگلیسی یا فرانسوی؟
بعد هم زبان مثل یک بچه داره رشد می کنه خودش رو ترمیم و فیلتر می کنه
اگر کلمه و اصطلاحی نداریم و بسازیم حالا چه با اصول و چه بی اصول که به نظرم خیلی وقتا بی اصول هست به حیات زبانمون کمک می کنه
پس نتیجه گیری من اینه این بحث رو رها کنیم.
ما یه استاد داشتیم که discipline رو زیاد استفاده میکرد ولی منظورش تقریبا prestige بود
بعد ها من فهمیدم چی به چیه
یعنی شما توی مکالمهی روزانهتون با مردم فارسزبان اینطوری حرف میزنید؟
به نظرم اصلا لزومی به استفادهی اینها نیست. ولی ظاهرا شما دست به قتل فارسی زدین. وگرنه زبان فارسی یک زبان سلیس و پر امکانات گفتاری و نوشتاری زیباست، (اینو کسی میگه که زبان مادریاش فارسی نیست).
بسته به موقعیت می میتونیم این قضاوت رو داشته باشیم.
فرهنگ یک ملت از زبانش جدا نیست. اگر ایرانی ها یا فارسی زبانان می خوان شبیه غربی ها بشن یا با پرستیژ باشن این رو با خودشون به زبانشون هم می آرن بحثتون درسته از این نظر اما زبان رو یک ملت می سازه نه یک قشر فرهیخته و با این سطح ارتباطات اجتماعی و فرهنگی این جامعه مرتبط خیلی سخته چیزی رو تحمیل کرد بهشون