اگه این مدل افکار آموزش داده بشه آدما یاد میگیرن برا پر کردن تنهاییشون ی نفر دیگه رو با خودش غریبه نکنن.
اگه به این فکر میکنی ی روز تو بدترین حالت روحیت از خودت عکس بگیر. زیرش بزرگ بنویس که " تو به خودت ی حال خوب بدهکاری دختر جان"
از چند ثانیه بعدش ی هدف داری که محققش کنی و اونم دادن ی حال خوب به خودته
قبل رسیدن به حال خوب ی دوره با خودت حسابی خلوت کن.
این متن رو من واقعا دوسش دارم چون راه رو بهت نشون میده و من اینو برا خودم یادداشت کردم و هر از گاهی میخونمش:
هیچکس نمی تواند کسی را که تا ته تنهایی رفته است ، بترساند.
همه ترس ها از تنها شدن است ،همه ترس ها از تنها ماندن است ،آدم ها از ترس تنهایی ست که تن می دهند به هر خفت و خواری به هر قصه و غصه.
اما در انتهایی تنهایی شجاعتی ست که تنها،تنهایان آن را به دست می آورند.
در نهایت تنهایی، جماعتی ایستاده اند که تو را انتظار می کشند ،جمعیتی از خودت که تو را به پیشواز می آیند و به تو خوشامد می گویند، ورودت را به جهانی با هزاران مردمان که هر کدام برایت از جان خبری می آورند و از دل پیامی.
روزی که خویش را یافتی دیگر هرگز تنها نخواهی ماند و از آن پس کیست که تو را بترساند از تنهایی، که تو مجموع ترین مردمانی.
یه کارایی میکنن مختص خودشون. یه بار خواسته بودن برن ختم گفته بودن به هم بیا میدونه. دیگه نگفتن کدوم میدون. اینا تا دیروقت فقط میدون عوض میکنن آخرش میرن خونهی دخترعموم اونجا به هم میرسن و کلی هم با هم دعوا میکنن یادش که میفتم اشک از چشام جاری میشه. اسمشونو گذاشتیم پت و مت