دو کلمهی Live و Life دو کلمه با معنای مشابه هستند و به «زندگی کردن» و «زنده بودن» اشاره دارند. تنها تفاوت آنها این است که life اسم و بهمعنای زندگی است و live فعل و بهمعنای زندگی کردن و زنده ماندن است. این دو کلمه را در چند مثال زیر ببینید و معنی و کاربرد آنها را با هم مقایسه کنید.
کلمهی Life به چه معناست؟
کلمهی Life است و به وجود داشتن یک انسان یا حیوان اشاره دارد. آن را در فارسی میتوان زندگی ترجمه کرد. زندگی فاصلهی بین تولد و مرگ یک موجود زنده است. در دیکشنری آکسفورد کلمهی life به صورت زیر تعریف شده است:
شرایطی که حیوانات و گیاهان را از مواد معدنی متمایز میکند، از جمله ظرفیت رشد، تولید مثل، فعالیت عملکردی و تغییرات مداوم قبل از مرگ.
این کلمه یکی از آن کلمههای انگلیسی است که در حالت جمع شکل آن تغییر میکند و فقط با اضافه کردن s جمع بسته نمیشود. جمع این کلمه Lives است. در ادامه چند مثال از کاربرد این کلمه در جمله بخوانید:
She had lived all her life in misery and now they were going to give her a blessed relief.
او تمام زندگیاش را در بدبختی گذرانده بود و حالا قرار بود به او آرامشی پر برکت بدهند.
این کلمه را میتوانید در بعضی جملهها مثل جملهی بالا، «عمر» هم ترجمه کنید.
She didn’t want to die; she loved her life.
او نمیخواست بمیرد؛ او زندگیاش را دوست داشت.
As blood is pumped around the body, it carries oxygen and nutrients that are essential for life.
با پمپاژ خون به سراسر بدن، خون اکسیژن و مواد مغذی را حمل میکند که برای ادامهی حیات، ضروری هستند.
This massive accident has already claimed the lives of 235 people and another 300 people are still in the hospital due to serious injuries.
این حادثهی عظیم تاکنون جان ۲۳۵ نفر را گرفته و ۳۰۰ نفر دیگر نیز به دلیل جراحات شدید در بیمارستان بستری هستند.
همان طور که در مثال بالا میبینید این کلمه در بعضی جملهها به جان افراد اشاره دارد و میتوانید آن را «جان» ترجمه کنید.
He started a new life in France, after changing his name to Jacques Pierre.
او پس از تغییر نام خود به ژک پیر، زندگی جدیدی را در فرانسه آغاز کرد.
اصطلاح full of life
این اصطلاح یعنی پر از انرژی و شور زندگی بودن.
They were both full of life and energy and life, and continued the argument until there were no more words to be spoken.
هر دو پر از انرژی و شوق زندگی بودند و به بحث ادامه دادند تا جایی که دیگر حرفی برای گفتن نماند.
در تمام مثالهایی که بالاتر عنوان کردیم، کلمهی life در جایگاه اسم به کار رفته است.
کلمهی Live به چه معناست؟
کلمهی Live یک فعل بهمعنای «زنده ماندن» و «زندگی کردن» است. در مثالهای زیر میتوانید کاربردهای مختلف این فعل را ببینید.
He lived a good life and had no regrets.
او زندگی خوبی داشت و هیچ پشیمانی و حسرتی نداشت.
The doctors said that she had only 2 months to live, she wanted to live her life to the fullest in those 2 months.
دکترها گفتند که او فقط ۲ ماه دیگر برای زنده ماندن وقت دارد، او میخواهد در این ۲ ماه زندگی خود را به بهترین شکل بگذراند.
He lived with his parents in a small cottage.
او با پدر و مادرش در یک کلبه کوچک زندگی میکرد.
I live in Mumbai, and my brother lives in Delhi.
من در بمبئی زندگی میکنم و برادرم در دهلی زندگی میکند.
در جملهی بالا کلمهی lives سومشخص حال سادهی فعل live است و همانطور که میبینید دقیقا شبیه به حالت جمع کلمهی life نوشته میشود.
They live by hunting and fishing.
آنها با شکار و ماهیگیری زندگی میکنند.
She will live on in our memories. (She’ll be remembered by others)
او در خاطرات ما زنده خواهد ماند. (او توسط دیگران به یاد آورده میشود.)
He lived for his paintings. (The most important thing in his life is his painting)
او برای نقاشیهایش زندگی میکرد. (مهمترین چیز در زندگی او نقاشی اوست)
ما در فارسی از فعل «مردن» برای چنین مفهومی استفاده میکنیم. مثلا میگوییم او برای نقاشیهایش میمرد یعنی خیلی به آنها علاقه داشت.
اگر از کلمهی Live در جایگاه صفت استفاده کنید، بهمعنای «زنده» است و در مقابل مرده قرار میگیرد.
‘It is better to be a dead hero than a live coward.‘
بهتر است یک قهرمان مرده باشید تا یک بزدل زنده.
این کلمه به معنای اجرای زنده هم به کار میرود و صفت هر برنامهای است که بدون اینکه از قبل ضبط شود، به صورت زنده اجرا می شود.
“He wanted to watch the live coverage of the match.”
او میخواست پوشش زندهی مسابقه را تماشا کند.
فرق life و live
فرق life و live را به این شکل میتوان خلاصه کرد:
معنا
کلمهی Life به معنای عمر، زندگی و جان و Live بهمعنای زنده ماندن و زندگی کردن است.
فرم
کلمهی Life اسم و کلمهی Live فعل است و میتواند صفت هم باشد.
در جمله زیر چرا یک بار از life استفاده شده و یک بار live:
Was he saving the lives of hundreds of women? No, he wasn’t saving the life of hundreds of women. He was saving the lives of thousands of women
در جملهای که مثال زدید کلمهی lives جمع کلمهی life و کل عبارت lives of hundreds of women به معنای «جان صدها زن» است. کلمهی بعدی هم به صورت مفرد به کار رفته است.
برای تعدادی از افراد مثلا People یا hundreds of women هم میتوانید از life که مفرد است و هم از lives که جمع است استفاده کنید اما این دو مورد، تفاوت بسیار کوچکی دارند. در عبارتی مثل People’s lives به شرایطی اشاره میشود که در آن گروهی از افراد به صورت کلی تحت تاثیر قرار می گیرند. مثلا در جملهی زیر:
People’s lives can be destroyed by sudden climatic events.
رویدادهای ناگهانی اقلیمی میتواند زندگی مردم را نابود کند.
اما وقتی به طیف خاصی از مردم اشاره میکنیم که ممکن است ویژگیهای مشترکی داشته باشند میتوانیم از people’s life هم استفاده کنیم. مثلا:
The people’s life changed for the better when they found a closer source of water.
زندگی مردم (زندگی جمع زیادی از مردم) با یافتن منبع آب نزدیکتر، به سمت بهتر شدن تغییر کرد.