دلم واسه این مجموعه خیلی تنگ شده بود برگشتم دوباره بخونمش
دوستانم منو هیولا صدا میزنن صدای راویش به دلم نشسته🤩
دلم واسه این مجموعه خیلی تنگ شده بود برگشتم دوباره بخونمش
دوستانم منو هیولا صدا میزنن صدای راویش به دلم نشسته🤩
مخصوصا صدا گذاری های توی داستان مثل باز بسته شدن در و صدای گربه و غیره …
من فقط دو فصل اش رو چند ماه پیش خوندم ولی ادامه ندادم.
اره دقیقا خیلی جالبه
عزیزم شما معلم بودی؟
سلام.
روز! (شب) و روزگار همگی به خیر
این چند روز سرگرم خوندن مجموعه داستان کیمیاگر/The alchemist…داستانی و تا حدی فلسفی
بودم…همون داستان اکسیر جوانی و طلا شدن فلزات…اثر Paulo Coelho
مجموعه زیبوک/ رمان های متن اصلی/ لهجه ی کمی بریتیش…حدود 4 ساعته
درصد واژگانش برا من 77 بودو زیربخشاش 83 تا 93 درصد.
متن ساده و صوت خوبی داشت…چند قسمت ابتدایی ش کمی کسل کننده بود برام ولی خب، چون از سال ها قبل اسم نویسنده ش به عنوان یه نویسنده ی خوب تو ذهنم حک شده بود، همچنان ادامه دادم…از یه جهت یکنواخت بودو از جهاتی دیگه نه.
پسری که به خاطر علاقه ش به جهان گردی /مسافرت چوپان میشه و تو گذرش از دیاری به دیار دیگه، خواب ش رو برا معبری (gypsy) تعریف می کنه و این میشه که با وجود باورنداشتن حرفای اون، کم کم مسیر فکرش/زندگیش تغییر می کنه و …
And he saw that the Soul of God was his own soul.
فکر کنم جزو معدود کتابایی بود که دوست داشتم هیچ وقت تموم نشه (مثل شازده کوچولو)…به من حس خوبی می داد و از یه جایی به بعد، خودم شدم نقش اول داستان
امیدوارم لحظه های کتاب خونی شما هم سرشار از حس خوب باشه…شب تون خوش
من عاشق این نویسنده ام خدا کنه باقی کتاب هاش هم داخل مجموعه زیبوک قرار بگیره، اکثر کتاب هاش ارزش خوندن رو داره
اتفاقا من از ویکی نویسنده، یه نگاه کوتاهی به عناوین کتاباش انداختم…احتمالا این داستان، تنها کتاب ایشون تو اپ هستش.
می تونید از این بخش درخواست بدید…متاسفانه من از حد Coupon م خیلی تجاوز کردمو
محدثه عزیز ، کل داستانش رو خوندی؟ اخه اخراش یه داستان دیگه شروع میشه ! آیا ادامه داستانه ؟
خانم معلم تالار رو نمی شناسم …
نه هنوز تمومش نکردم عزیزم فک کنم ۱۰ فصل خوندم اره منم دیدم تعجب کردم که چرا اینجوریه گفتم شاید جابه جا شده یا ادامشه حالا اگه رسیدم اطلاعات میدم بهت
مرسی
سلام به همه دوستان بخش اول دوستام منو هیولا صدا میزنن به پایان رسید
@miss_mary
اون بخش دوم هم ادامه داستانه قبله
ممنون محدثه جون:rose:
قربونت عزیزم
سلام بر دوستان فرهیخته ی نازنیین خودم شب اولین ماه مبارک رمضان بهاری تک تک عزیزان مبارک و بخیر
کتاب جزیره افسونگر (از سری کتابهای خیلی ساده)
کتابی بینهایت جذاب و دوست داشتنی و راز آلود
مهندس عمران که کارش ساخت و ساز برجها و شهرکها در تمام دنیاست (بساز وبفروش ساختمان) او اعتقادی به جادو و افسونگری ندارد و باعث می شود در مکان نامناسب و در زمان نامناسب قرار بگیرد تااتفاقاتی را تجربه کند بس ناخوشایند شما چطور؟؟
۶اردیبهشت۹۹
کتاب : بیگانه ها در مدرسه ( خیلی ساده ) لحجه امریکن ( چند صدایی )
چیزی ندارم بگم جز اینکه عالی من بهش میدم.
بازم گوش میدمت کتاب عزیزم
اسمش فانتزیِ ولی به جز یه چیزه تخیلی خاصی نداشت … به شدت هم اخلاقی بود چند تا از دیالوگ های کاراکتر ها واقعا ادم قلبش به درد میومد…
مثل این دیالوگ
You see, I’m not married, and the illness has made me very lonely. People don’t like illnesses; they stay away from sick people. Sick people bother them."
کتاب بالایی اش هم قبلا خونده بودم ( اخطار بیگانگان) ، که هردو داستان یکیه ولی این کتاب لغاتش آسونتر از بیگانه ها در مدرسه هست…
کتاب دور دنیا در هشتاد روز هم در حال خوندن اش هستم .
سلام عزیزان و دوستان نازنیینم شب اردیبهشتی تک تک شما عزیزان پر تلالو
امروز من زیبوک گردی نکردم بلکه زوم گردی کردم و ارباب حلقه ها رو تمام و کمال ۳ساعت فیلم رو نگاه کردم و کلی لذت بردم امیدوارم بعنوان کتابخوانی از من قبول بکنید
فیلمی کاملا هیجان انگیز و تخیلی و فانتزی و دارای کلمات و اصلاحات فراوان و بالهجه های روان و سلیس
حلقه ای اسرار آمیز و یارانی که در پی نابودی حلقه هستند که یکی پس از دیگری برای بدست آوردنش…
۷اردیبهشت ماه ۱۳۹۹
قبول قبول میترا خانم دوست داشتنی سلیقه فیلم و کتاب دیدنت رو دوس دارم مثل خودم عاشق ژانر فانتزی هستی امیدوارم هری پاتر و هابیت رو هم تو زوم بزارن شما لذت ببری هرچند مطمئنا تو لپ تاپ تون دارینشون
سلام عزیزدلم @miss_mary شب بهاریت سرشار از امید و آرزوهای ناب ارادت خانم خانماااا واااای اگه اونها رو هم بذارند که سکته رو حتما زدم از خوشحالی فدات عزیزم واااای آره عاشق ژانر تخیلی فانتزی هستم لامصب معلوم نیست چی داره آدم ناخودآگاه به سمتش کشیده میشه مثل فیلمهای ابرقهرمانی شرکت مارول بزن قدش که باهم هم سلیقه هستیم باعث افتخارم که سلیقه ام باهات مشابه عاشق خودتم شدید
فصل ۳ مرد عنکبوتی از کتابهای سطح بنده شده مطالعه شد
اتفاقی عجیب در زندگی پیتر پارکر که دانش آموز یک دبیرستان است رخ میدهد. یک عنکبوت رادیواکتیو شده او را میگزد و بدن او دچار جهش ژنتیکی میشود و بنابراین توانایی پیمودن دیوارها و سقفها را پیدا میکند و در او یک حس عنکبوتی بهوجود میآید که او را از نزدیک شدن خطر آگاه میکند.
پیتر نام «مرد عنکبوتی» را روی خودش میگذارد و ابتدا از قدرتش برای بهدست آوردن پول استفاده میکند. اما بعد از اینکه عمویش توسط یک سارق کشته میشود، پیتر تصمیم میگیرد که از قدرتش برای مبارزه با خلافکاران استفاده کند
رمان معرکه است . منم خواندمش