اقا تو چقدر خوبی.واقعا واقعا واقعا واقعا یکی از زیباترین قطعات موسیقی بود که گوش کردم اونم با پیانو.من عاشق پیانو و در کل موسیقی هستم ولی متاسفانه هیچ تلاشی برای یاد گرفتنش نکردم
عاشق کرت شدم.خواهش میکنم بیشتر از این کارا بکن.
تا الان چند بار به کارت گوش دادم.
اقا دمت گرم
فکر کنم سوال رو یکی دیگه پرسیده بود
اشتباهی شما رو روتئیت کردم
میشه لطف کنی و این قطعه موسیقی رو کامل بفرستی برام
اقا اون رو اصلا ولش کن.اصلا هر کی بود ممهمنیست.پیانو رو بچسب
چند دقیقه پیش تو پروفایلم با اینستا live گرفتم متاسفانه خودش دو تیکه شد
ای وای خاک به سرم شد که.من فکر میکردم شما افشین هستید تگو مهشید بود.ببخشید.خخخخخخخخ
آقا افشین دیگه نمیان تو برنامه
دوستان ایشون رو فراری دادن
خخخخخخخ. حالا هر که که میاد اشکال نداره این هنر رو بیشتر نشون بدید و از برنامه و تالار هم فرار نکنید
من نمیدونم چی شده و چی نشده ولی این پیانو رو با خودت نبر.
چند تا از کارات رو میفرستی من گوش کنم.
من عاشقم عاشق میفهمی
زود بفرست که واقعا لذت بردم
پیانو عالیه منم از بین ساز ها پیانو رو بیشتر میپسندم
زیبا بود آفرین
شما لطف دارید… ⚘
منظورتون از boghche چیه؟
@boghche
بوقچی؟
بوقچه؟
بغچه؟
حالا قحطی اسم بود؟
عجیبه واقعا
دایی افشین داخل تالار دنبال موضوعی بودن که به خودشون مربوطه
چون منم نمیدونم دنبال چه چیزی بودن
به بنده گفتن که استفاده کنم
ولی واقعا فعلا تا ۱ هفته آینده وقتش رو ندارم
منم ترجیح دادم بگم خواهر عزیزم استفاده کنن
منتها ایشون به خاطر شرایط سنیشون که ۹ سالشونه اجازه ورود به تالار رو ندارن
هر جور راحتی.
ولی این حرف ها و کامنت ها، به یه دختر شانزده ساله اصلاً نمی خوره.
زبانت هم که ما شاء الله خوبه. حداقل نوشتارت که اینطور نشون می ده.
قبول کن هر کی باشه، شک می کنه.
دایی تون هم اول می گفت من هیچی بلد نیستم و دنبال یادگیری هستم و … بعد مترجم زبان از آب دراومد! الان هم که می گی برادرم مترجم زبانه.
وا الله آدم دیگه تو تالار، اعتمادش سلب می شه.
16سال؟
عکس پروفایل اصلا ایشون نیست
صاحب پروفایلو میشناسم(شخصی که تو عکسه نه. صاحب اشتراک)
از خودشون بپرسید.
وا لله من دیگه به حرف های ایشون، ذره ای هم اعتماد ندارم.
خب بسه دیگه
بهتره حرمتا حفظ بشه…
سه تن از مربیان عزیز برنامه با بنده چت صوتی و تصویری داشتند
و کاملا بنده رو میشناسن
علایق من رو میدونن
اگه فکر میکنید بنده بزرگ بزرگ حرف میزنم چون به مربیان عزیزم هم گفتم:
مادر عزیزم از کودکی با من مثل یک بزرگسال برخورد میکردن
و از من نظرخواهی میکردن
و هرگز اجازه حرف زدن رو از ما سلب نکردن