از دو فعل get up و wake up برای بیدار شدن از خواب استفاده میکنند اما در فعل wake up شما فقط از خواب بیدار میشوید و ممکن است تا مدتها در رختخواب بمانید اما در فعل get up از جای خود بلند میشوید و فعالیت عادی خود را شروع میکنید. فرق get up و wake up در کاری است که بعد از آن انجام میدهید. اگر بعد از بیداری در جای خود بمانید، از wake up استفاده میکنید و اگر بعد از بیدار شدن تخت را ترک کنید از get up استفاده میکنید. در مورد این دو فعل در ادامه بیشتر بخوانید.
فعل get up
این فعل یکی از انواع فریزال وربها یعنی افعال چند کلمهای است. این فعل در انگلیسی چند معنای مختلف دارد که در ادامه این معانی و مثالی از کاربرد آن را بخوانید. اما اولین معنی آن «بلند شدن» و «برخاستن» است که بیشتر برای برخواستن از رختخواب استفاده میشود.
۱. بلند شدن از تخت خواب بعد از خواب
I got up and took a shower.
بلند شدم و دوش گرفتم.
بلند کردن کسی از خواب
I got the kids up early yesterday.
دیروز بچهها را زود بیدار کردم.
۲. اگر در مورد باد یا موج دریا استفاده شود بهمعنای قویتر شدن و متلاطم شدن است.
It was getting dark, and the sea was getting up.
هوا رو به تاریکی بود و دریا متلاطم میشد.
۳. در انگلیسی بریتانیایی از این فعل با معنی به روشی خاص، هوشمندانه، پیچیده یا غیر معمول لباس پوشیدن استفاده میشود.
he was got up in striped trousers and a dinner jacket
او یک شلوار راه راه و کت پوشید.
۴. این فعل به معنای «آماده شدن یا سازماندهی کردن یک پروژه یا یک اثر» هم استفاده میشود.
we used to get up little plays
ما عادت داشتیم که نمایشنامههای کوچک را سازماندهی کنیم.
۵. یکی دیگر از معانی این فعل «ایستادن» است.
The whole audience got up and started clapping.
تمام حضار بلند شدند و شروع به دست زدن کردند.
۶. معنی بعدی این فعل «راهاندازی کردن و پایهگذاری کردن» است.
He’s getting up a small group to go carol-singing for charity.
او گروه کوچکی را راه میاندازد تا برای خیریه سرود بخوانند.
فعل wake up
این فعل هم در انگلیسی به معنای بیدار شدن از خواب است. ولی در این فعل شما فقط از حالت خواب به بیداری تغییر حالت میدهید و چشمهایتان را باز میکنید اما ممکن است از جای خود بلند نشوید.
این فعل ممکن است معانی دیگری هم داشته باشد.
۱. بیدار شدن یا بیدار کردن
I’ll wake you up when it’s time to leave.
وقتی زمان رفتن رسید، شما را بیدار خواهم کرد.
۲. شروع به گوش دادن یا توجه کردن به چیزی
Wake up (=give me your attention) at the back there!
حواست را جمع کن اون پشت! (=به من توجه کن)!
۳. اصطلاح wake up and smell the coffee در زبان گفتاری در آمریکا رایج است و زمانی استفاده میشود که بخواهید به کسی بگویید که درست و غلط یک موقعیت را تشخیص دهد. مثال:
Keep an eye on your friends, who may be using you—wake up and smell the coffee!
مراقب دوستان خود باش چون ممکن است از تو سوء استفاده کنند – حواست را جمع کن تا دوست و دشمن را بشناسی!