این تاپیک برای بحث و بررسی درس داستان انگلیسی شیر و موش ساخته شده است. لطفا ابتدا این نوشته را بخوانید و سپس اگر سوالی دارید یا مطلبی را میخواهید اضافه کنید، در اینجا بنویسید.
برای مشاهدهی این درس در برنامه زبانشناس به دوره «داستان های بچه گانه» فصل «بسته ی دوم» مراجعه بفرمایید.
The very next day
این اصطلاح چطور معنی میشود و معنایش چیست؟
عبارت the very next day تقریبا به معنای the next day هست اما با تاکید بیشتر. معنی فارسیش میتونه این باشه : دقیقا روز بعد یا درست روز بعد. یعنی فاصله ی بین رخدادی که در حال بیان هست با رخداد بعدی خیلی کم بوده.
اینجا از این صحبت میشه که شیر بیخیال موش میشه و اونو رها میکنه بعد درست روز بعد موش به دادش میرسه و شیر رو از بند رها میکنه.
سلام. تفاوت squeak و squawk چی هست؟
و اینکه smack دقیقا چه معنی میده؟
کلمات Squeak و Squawk تقریبا یک معنی دارن. اما اولی برای موش و حیوانات اینچنینی معمولا به کار میره و دومی برای پرنده ها
Squeak:
Squawk:
Smack هم به معنای ضربه زدن هست:
سلام خدمت شما.
بعد از slid down نباید حرف اضافه ای باشه؟
حرف down که باهاش اومده، یعنی سر خورد به سمت پایین. از گردنش سر خورد
there ever could be!" نوشته تو بهترین دوست دنیای میشه معنای دقیقشو بگین
دقیقش اینجوری میشه:
تو بهترین دوستی هستی که میتونه وجود داشته باشه
یا همون
تو بهترین دوست دنیایی
دقیقا درسته همین هست
Squeak در اینجا به چه معنیه؟ تو ترجمه متن معنیش نیومده
بنظرم این درس معنیش با متن انگلیسیش خیلی فرق داره و کاملا گیج کننده هست😯
سلام
در این داستان این جمله چه معنی ای داره؟ من متوجه نمیشم!
The lion laughed, very hard
کاربرد very چی هست؟
شیر خندید خیلی شدید(منظورش قهقه زدن یا بلند خندیدنه)
این به معنای جیر جیر کردن هست در لغت اما در این درس به معنای جیغ زدن هستش …
squeaked when he saw the king of the jungle tied to a tre
یعنی اون «جیغ زد وقتی که دید سلطان جنگل به طنابی به درخت بسته شده هست»
1_ یعنی «شیر خندید یا پوز خند زد ، و خیلی سریع…
2-- کاربرد very اینجا در واقع یه جور تاکیدی هست و سرعت انجام کار رو بیان میکنه
slid تلفظ امریکاییش رو میگید؟
بیان قصه شیر و موش از زبان شیرین استاد ایرج میرزا
بود شیری به بیشه ای خفته
موشكی كرد خوابش آشفته
آنقَدَر دور شیر بازی كرد
بر سر و دوشش اسب تازی كرد
آنقَدَر گوش شیر گاز گرفت
گه رها كرد و گاه باز گرفت
تا كه از خواب شد شیر بیدار
متغیر ز موش بد رفتار
دست برد و گرفت كله ی موش
شد گرفتار موش بازیگوش
خواست تا زیر پنجه له كندش
به هوا برده بر زمین زندش
گفت: ای موشِ لوس یك قازی
با دم شیر می كنی بازی
موش بیچاره در هراس افتاد
گریه كرد و به التماس افتاد
كه تو شاه وُحوشی و من موش
موش هیچ است در برابر شاه وحوش
شیر باید به شیر پنجه كند
موش را نیز گربه رنجه كند
تو بزرگی و من خطا كارم
از تو امّید مغفرت دارم
شیر از این لابه رحم حاصل كرد
پنجه وا كرد و موش را ول كرد
اتفاقاً سه چار روز دگر
شیر را آمد این بلا بر سر
از پی صید گرگ، یك صیاد
در همان حول و حوش دام نهاد
دام صیاد گیر شیر افتاد
عوض گرگ، شیر گیر افتاد
موش تا حال شیر را دریافت
از برای نجات او بشتافت
بندها را جوید با دندان
تا كه در برد شیر از آنجا جان
این حكایت كه خوشتر از قند است
حاوی چند نكته از پند است
اولاً گر نِیی قوی بازو
با قویتر ز خود ستیز مجو
ثانیاً عفو از خطا خوب است
از بزرگان گذشت مطلوب است
ثالثاً با سپاس باید بود
قدر نیكی شناس باید بود
رابعاً هر كه نیك یا بد كرد
بد به خود كرد و نیك با خود کرد
خامساً خلق را حقیر مگیر
كه گهی سودها بردی ز حقیر
شیر چون موش را رهایی داد
خود رها شد ز پنجه ی صیاد
در جهان موشكِ ضعیفِ حقیر
می شود مایه ی خلاصی شیر