دقیقا
ولی جالبه بدونی من نه تنها شک نداشتم بلکه کلا کشته بودم ارزوهامو 
5 پسندیده
Poor your dreams:grin:
3 پسندیده
اقا یه اعترافی کنم
من سلفی میگرفتم اون موقع که سلفی مد نبود والاااااا
یعنی اونقدر عاشق عکس و عکاسیم که سوژه بودم تو فامیل و خانواده
@fdoosti 
اره واقعا پور دیریمزام . ولی دیگه شدن عزیز دل واسشون می جنگم 
8 پسندیده
7 پسندیده
حرفاتو قبول دارم
کااااااملا منطقی و درستن
اما این 
واقعا واسه همه امکانپذیر نیست
وقتی ناااخودآگاه به ذهنت فشار میاره و مانع فکرکردن بهش میشی حتی اون وقتی که مثلا درحال فراموشی هستی خواب اون شخص یا اون موضوع رو ببینی
دیگه اون موقع هیچ کاری از دستت ساخته نیست و تسلیم میشی
4 پسندیده
آفرین این شد 
والا
3 پسندیده
پاشو بریم پی وی ببینم
ببین میدونی من کی تو دانشگاه بودم ؟ کسی که سنگ صبور و شنوای دردو دل دوستان بود
لذا بسی تجربه دارم
پاشو بیا ببینم چیه
شکست عشقی مشقی ام خریداریم
شوخی بودا به دل نگیری 
@m-m96 در جواب کامنت پایینی اینجا میدم که اسپم بارون نشه : باشه چون تویی
5 پسندیده
ی لحظه حس کردم گوش مژده تو دستته
2 پسندیده
قربون قدرت تجسمت برم قشنگ همینه
حیف که دوریم ز هم وگرن با ماشین میومدم با مژده اینا بریم دور دور
@YoKambiz حلال کنید اسپم بارونه کردیم اینجا رو حرف دله مجبوریم
3 پسندیده
منم یه لحظه ترسیدم عقب کشیدم
عاقا بیخیال بیخیال
کنار میاییم
3 پسندیده
ممنونم ازتون که این مطالب رو می خونید
تصمیم دارم (قول نمیدم دقیقا) که یک سوم مقالاتم رو به مطالب انگیزشی بپردازم.
ممنونم نسیم خانوم بزرگوار شما لطف دارید 
مرسی از کامنت قشنگتون.
عجب مرسی خراب کردی با کامنتت
دمت گرم از نظرات و اهدافی که داری.
واقعا گذشته می تونه نامید کننده باشه
تا دیر نشده کارهایی که فک میکنی باید انجام بدی رو در کنار عزیزانت انجام بده.
شاید فردا روزی دیگه دیر باشه.
من هیچوقت باورم نمیشد که اون اتفاق برام افتاد و هیچ کس هم باورش نمیشد.
شاید بگم بزرگترین حسرت زندگیم همون یه عکس کنار برادرم باشه. هر چند حالا با این موضوع تونستم کنار بیام و دارم تمام تلاشمو میکنم که به چیزایی که ازم میخواست برسم. یکی همین یادگیری زبان بود که خب دارم بهش میرسم.
توام با تمام وجودت در خدمت عزیزانت باش.
مرسی از نقل قول و وصف قشنگت خیلی مردی.
من فامیل دارم بخاطر اینکه بهش پول نداشتیم بدیم با ما کات کرد. دوست جای خود…
خوشحالم که شما به این مطلب جذب شدید.
ممنونم ازتون فاطمه خانوم
درسته واقعا نمیشه فراموش کرد
چون ما از گذشته یاد میگیریم. این گذشته میتونه یک دقیقه پیش باشه یا یکسال یا یک دهه.
باید یاد گرفت.
مثلا من با اون داداشم درسته عکس نداشتم ولی حالا با این یکی داداشم عکس دارم.
با گذشته میشه آدما رو شناخت و به مسیر ادامه داد.
هیچوقت نمیتونی فراموش کنی ولی یاد بگیر و ادامه بده.
ممنون از نظر قشنگت
9 پسندیده
دقیقاااا 
اما این جنبه خوبشه
این دیدن از زاویه خوبه موضوعه
اما جنبه بدش هم باید درنظرگرفت که دیگه الان بیخیال
3 پسندیده
سپاس از کامبیز عزیز و دوست داشتنی که از عشق به خوبی ها لبریز شده و از تمام اطراف ظرف وجودش سر ریز می کنه. یقین دارم که بازتاب انرژی مثبتی که به اطراف و اطرافیان می تابونی، بیش از اون رو برای شما به ارمغان میاره.
اما طبق معمول یک کامنت هم می گذارم. 
از نظر من شان دوست از شان هر کسی بالاتره. حتی پدر و مادر.
تمام اعضای خانواده، حتی پدر و مادر، و در کل همه ی اطرافیان، باید یک مجموعه ویژگی خاص رو داشته باشند تا بشوند دوست ما.
دوست تکیه گاه ما و منبع الهام و آرامش ماست.
معمولا بزرگان وقتی می خواهند از ارتباط خودشون با فرزندشون تعریف کنند، می گویند ما دوستیم.
من شخصا نزدیکان نسبی و سببی زیادی دارم که اصلا به دوستی با من نزدیک هم نشده اند، اما دوستانی از دوران مدرسه و دانشگاه دارم که تک تک موفقیت ها و لذت های زندگیم بهشون گره خورده. صد البته در میان اعضای درجه ی یک و دوی خانواده ام هم دوستانی بسیار ارزشمند دارم.
به نظرم بهتره برای افرادی که در تحصیل همراه شما بوده اند، لفظ همکلاسی و همدانشگاهی و … استفاده کنیم و واژه ی دوست رو بگذاریم برای اونهایی که عاشقانه دوست شون داریم. حتی برادر، خواهر، پدر و مادر هم یک عنوان بیولوژیک بیشتر نیستند اگر دوست ما نباشند.
12 پسندیده
عالی بود
حرف حساب جواب نداره و من در مقابل این حرف عالی کلاه از سر بر میدارم
7 پسندیده
واقعا سپاس گذارم از مقالتون
واقعا به دلم نشست
دیگه حرفی ندارم در مقابل کار ارزشمندتون
5 پسندیده
آقا @YoKambiz
شما که مقاله ای با همچیییین موضوع عالی ای میزارین
باید ببخشین بخاطر اینهمه تعداد کامنتای طولانیمون 
4 پسندیده
جنبه بدش فقط حالمونو بهم میزنه
اونقدر دارم اطرافم که بخام بگم خودش یه روضه مفصله
ولی یه چیزیو تو زندگیم همیشه رعایت کردم و اونم این بود عادت نداشتم و ندارم از ناراحتیای زندگیم بگم که واسه خودم ازار دهنده و یاداوری شه .
واسه همین دوستام همیشه میگن نسیم که مرفه بی درده ولی باز حرفاشونو پیش همین مرفه بی درد میاوردن 
من در مورد سختیا بیشتر از اینکه علاقمند باشم حرف بزنم تامل میکنم
و نهایت ناراحتی که بهم وارد میکنه بعضا بیشتر گریه های شبونه و مخفی از همه بوده خیلی بدم میاد کسی اشکمو ببینه اخه.
اما الان دیگه سخت شدم دیگه خیلی از چیزایی که قبلا ناراحتم میکردن ناراحتم نمیکنه.
پس چیشد؟ از تلخیا زره فولادی ساختم همین
خلاصه که رفیق اگه کاری از دستم بر میاد بگو
هستم تا اخرش
6 پسندیده
بسی جمله نابی بود 
مرسی از شما
4 پسندیده