یکی از پرکاربردترین کلمههای دنیا کلمهی «قلب» است. برای اینکه بدانید قلب به انگلیسی چطور نوشته و خوانده میشود، برای اینکه چند اصطلاح کاربردی و جذاب برای مکالمه یاد بگیرید و روش ساخت جمله با قلب به انگلیسی را بیاموزید، ادامهی این مطلب را دنبال کنید.
معانی مختلف کلمهی قلب به انگلیسی
قلب یکی از مهمترین و اصلیترین اندامهای بدن است. کلمهی قلب چه در زبان فارسی چه در زبان انگلیسی، غیر از معنای ظاهری که نام یکی از اعضای بدن است؛ چندین معنی استعاری هم دارد. مثلا گاهی برای اشاره کردن به مرکز و وسط یک مکان از کلمهی قلب استفاده میشود.
قلب به انگلیسی به شکل زیر نوشته میشود:
Heart
\ ˈhärt \
در ادامه میتوانید معانی مختلف کلمه قلب به انگلیسی و چند جمله با قلب به انگلیسی را ببینید و مثالهای آن را بررسی کنید. یاد گرفتن مثالها کمک میکند که راحتتر بتوانید از این کلمه در مکالمه استفاده کنید.
کلمه قلب به انگلیسی به عنوان اسم
اگر کلمهی heart در انگلیسی بهعنوان اسم به کار برود، ممکن است یکی از معانی زیر را داشته باشد.
معنای اول:
اولین معنی کلمهی قلب به انگلیسی همان اندام بدن است که وظیفهی پمپاژ کردن خون به سایر اندامهای بدن را بر عهده دارد.
مثال:
- He’s got a weak heart.
او قلب ضعیفی دارد. (مشکل قلبی دارد.)
معنای دوم:
کلمهی heart اگر بهشکل اسم به کار برود میتواند بهمعنای احساسات یا منبع بروز احساسات باشد. برای درک بهتر این معنی کلمه قلب به انگلیسی حتما به مثالهای زیر توجه کنید:
- She has a good heart.
او فرد مهربانی است.
در این جمله کلمهی heart بهمعنای خوشقلبی و مهربانی است.
- Amir said he’d never marry but he had a change of heart (= his feelings changed) when he met Maryam.
امیر میگفت هرگز قصد ازدواج ندارد ولی وقتی مریم را دید، نظرش عوض شد.
عبارت change of heart در این جمله به معنای تغییر دادن عقیده و احساسات است.
- Homelessness is a subject very close/dear to her heart (= is very important to her and she has strong feelings about it)
مسئلهی بیخانمانی موضوع پراهمیتی برای او است.
عبارت close/dear to heart به معنای اهمیت داشتن است. وقتی چیزی نزدیک به قلب ما است یعنی احساساتی قوی نسبت به آن داریم.
معنای سوم:
معنای سوم کلمهی قلب به انگلیسی یعنی مرکز و مهمترین قسمت یک چیز. ممکن است برای نشان دادن مرکز یک مکان از کلمهی قلب استفاده کنیم. مثلا:
- The demonstrators will march through the heart of the capital.
تظاهرات در قلب پایتخت برگزار میشود.
ممکن است برای نشان دادن مهمترین قسمت یک چیز از کلمهی قلب استفاده کنیم. مثلا:
- Let’s get to the heart of the matter.
بریم سر اصل مطلب!
معنای چهارم:
معنای چهارم این کلمه ارتباط زیادی با معنی قبلی دارد. برای نشان دادن وسط و میان بعضی سبزیجات هم میتوانید از همین کلمه استفاده کنید مثلا:
وسط کاهو the heart of a lettuce
معنای پنجم:
یکی دیگر از معانی کلمهی قلب به انگلیسی به معنای شجاعت، قصد و تصمیم و امیدواری است. مثال:
- Take heart - things can only get better.
امید داشته باش – شرایط بهتر میشود.
معنای ششم:
این کلمه برای اشاره به شکل «» هم استفاده میشود. همان ایموجی قرمزی که نمادی از عشق است و در پیامها برای عزیزان خود میفرستید.
کلمه قلب به انگلیسی به عنوان فعل
کلمهی heart همیشه بهعنوان اسم به کار نمیرود. گاهی ممکن است آن را بهشکل فعل استفاده کنند. در این صورت معنی این کلمه مشابه فعل like و بهمعنای دوست داشتن زیاد است. مثلا:
- I heart New York.
من شهر نیویورک را خیلی دوست دارم.
تلفظ قلب به انگلیسی
قلب به انگلیسی دو تلفظ مختلف دارد؛ یکی بریتانیایی و دیگری آمریکایی. در ادامه میتوانید روی پلیرها کلیک کنید و تلفظ قلب به انگلیسی را با این دو لهجه بشنوید و تمرین کنید:
تلفظ بریتانیایی:
تلفظ آمریکایی:
عبارتهای رایج با کلمه قلب به انگلیسی
این کلمه ممکن است در کنار کلمههای دیگر قرار بگیرد و عبارتهای پرکاربردی را تشکیل بدهد. مثلا:
۱. ضربان قلب به انگلیسی
این عبارت در انگلیسی به صورت heartbeat نوشته میشود. دقت کنید که این کلمهی کامل است و با چسباندن دو کلمهی heart و beat ساخته شده است و همیشه سرهم نوشته میشود.
با همین کلمه یک اصطلاح جذاب هم وجود دارد که بسیار پرکاربرد است.
اصطلاح in a heartbeat یعنی خیلی فوری، بلافاصله.
مثال:
- I’d do it again in a heartbeat
دوباره بلافاصله انجامش میدهم.
یک اصطلاح جذاب دیگر عبارت a heartbeat away from است. این عبارت یعنی خیلی نزدیک، با کمترین فاصله. یعنی در آستانهی چیزی بودن.
مثال:
- The country is a heartbeat away from disaster.
کشور در آستانهی یک فاجعه است.
۲. شکستن قلب به انگلیسی
در انگلیسی از اصطلاح break heart به جای شکستن قلب استفاده میکنند. همین عبارت ممکن است معنای ناراحت کردن هم بدهد. به این دو مثال توجه کنید:
- Ali broke her heart when he left Sarah.
علی وقتی سارا را ترک کرد، قلبش را شکست.
- It breaks my heart to see him so unhappy.
وقتی او را غمگین میبینم، ناراحت میشوم.
۳. حمله قلبی به انگلیسی
بد نیست یک عبارت پزشکی را هم در مورد کلمه قلب به انگلیسی یاد بگیرید. حمله قلبی به انگلیسی به شکل heart attack نوشته میشود.
از همین عبارت پزشکی هم میتوانید بهعنوان یک اصطلاح استفاده کنید. اگر عبارت heart attack را در معنای استعاری و طنز آن به کار ببرید بهمعنای یک سوپرایز بزرگ یا تعجب ناگهانی است. ما در زبان فارسی از عبارت «سکته کردن» استفاده میکنیم. به مثال زیر توجه کنید:
- I had a heart attack when he said Yes!
وقتی جواب مثبت داد، سکته کردم (نزدیک بود سکته کنم) (از خوشحالی یا تعجب).
اصطلاحات مفید با کلمه قلب به انگلیسی
با همین کلمهی قلب به انگلیسی میتوانید اصطلاحات مختلفی را یاد بگیرید. یاد گرفتن این اصطلاحات برای داشتن یک مکالمهی روان، لازم است. اگر دوست دارید نمرهی بالایی در آزمون آیلتس بگیرید، باید بتوانید از اصطلاحات ساده و رایج مثل این چند جمله با قلب به انگلیسی، استفاده کنید تا مکالمهی شما طبیعیتر به نظر برسد.
۱. اصطلاح اول؛ از ته قلب
برای اینکه بگویید کسی را از ته قلب و عمیقا دوست دارید، میتوانید از عبارت from the bottom of my heart استفاده کنید. این عبارت یعنی از ته قلب، صادقانه و عمیق.
- I love you, and I mean it from the bottom of my heart (= very sincerely).
دوستت دارم؛ این را صادقانه میگویم.
- I love you with all my heart (= very much).
از ته قلبم دوستت دارم.
۲. اصطلاح دوم؛ خوشحال کردن
با کلمه قلب به انگلیسی میتوانید یک اصطلاح جذاب یاد بگیرید که به معنای «خوشحال کردن» است. اصطلاح do someone’s heart good برای همین منظور استفاده میشود. به این مثال توجه کنید:
- It does my heart good to see those children so happy.
دیدن شادی آن بچهها، من را خوشحال میکند.
۳. اصطلاح سوم؛ احساسات و عواطف ناگهانی
گاهی اوقات مورد هجوم احساسات مثبت قرار میگیریم و این احساسات را واقعا در قلبمان حس میکنیم. این حالت را در انگلیسی میتوانید با عبارت heart leaped بیان کنید. مثال:
- His heart leaped when the phone rang.
وقتی تلفن زنگ زد، او ناگهان هیجانزده (خوشحال) شد.
۴. اصطلاح چهارم؛ همنظر و همسلیقه بودن
عبارت after one’s own heart بهمعنای همنظر و همسلیقه بودن است. مثال:
- He looked like a man after my own heart.
او با من همنظر و همسلیقه بود.
۵. اصطلاح پنجم؛ مهربان بودن
عبارت be all heart بهمعنای مهربان بودن است. مثال:
- She’s all heart.
او خیلی مهربان است. (او سراسر مهربانی است.)
البته فراموش نکنید که این عبارت را در بریتانیا، گاهی بهشکل طنز و طعنه و با معنای برعکس استفاده میکنند. یعنی وقتی میخواهند به کسی بگویند که مهربان نیستی از این عبارت استفاده میکنند. مثال:
- Oh, you’re all heart (= you are not kind)!
۶. اصطلاح ششم؛ حفظ بودن
اصطلاح by heart یعنی از حفظ. وقتی میخواهید بگویید چیزی را حفظ هستید و از روی حافظه عنوان میکنید از این عبارت استفاده کنید. مثال:
- My father can still recite the poems he learned by heart at school.
پدرم هنوز شعرهایی را که در مدرسه حفظ بوده، میخواند.
۷. اصطلاح هفتم؛ درخواست لطف
اصطلاح have a heart! معمولا به شکل دستوری استفاده میشود و برای درخواست لطف است. مثلا وقتی از کسی میخواهید با شما مهربانتر رفتار کنید. مثال:
- Don’t make me write it again! Have a heart!
نگذار آن را دوباره بنویسم. مهربانتر باش!
۸. اصطلاح هشتم؛ سنگدلی
اصطلاح have a heart of stone بهمعنای سنگدلی و نامهربانی است. مثال:
- She’s got a heart of stone.
او سنگدل و نامهربان است.
۹. اصطلاح نهم؛ مهربانی
اصطلاح a heart of gold دقیقا برعکس اصطلاح قبلی است. به کسی گفته میشود که مهربان است و شخصیتی دوستداشتنی دارد. مثال:
- She has a heart of gold.
او مهربان است.
۱۰. اصطلاح دهم؛ گفتوگوی صادقانه
اصطلاح heart-to-heart بهمعنای یک مکالمهی جدی و مهم بین دو نفر، بهخصوص بین دو دوست نزدیک است که در آن کاملا صادقانه در مورد عواطف و احساسات خود صحبت میکنند. مثال:
- We had a heart-to-heart chat.
ما یک گفتوگوی صادقانه داشتیم.
فهرست کلمات پزشکی انگلیسی مرتبط با قلب
قلب یکی از مهمترین اندامهای بدن است و غیر از معانی مختلفی که تا به حال به آن اشاره کردیم، به خود اندام قلب در بدن هم اشاره دارد. ممکن است گاهی در مکالمههای خودتان لازم باشد که از کلمهی قلب برای بیان مشکلات قلبی استفاده کنید یا به متخصص قلب مراجعه کنید. در ادامه چند کلمهی رایج و مفید که مرتبط با قلب و بیماریهای قلبی است را بخوانید:
متخصصان قلب، پزشکانی هستند که در بیماریهای قلبی تخصص دارند.
جراحان قلب و عروق جراحانی هستند که تحت آموزشهای تخصصی جراحی قلب، ریه، مری و سایر ساختارهای قفسه سینه قرار میگیرند.
شریانهای روی سطح قلب که جریان خون را به خود عضله قلب میرسانند.
این مانیتور ضربان و ریتم قلب را از طریق پدهای چسبنده (الکترود) که روی قفسه سینه قرار میگیرد، ثبت میکند.
دریچه میترال دریچهی ورودی بطن چپ است.
سنکوپ یه تلفظ انگلیسی آن «سینکوپی» است ولی در فارسی این کلمه را با تلفظ فرانسوی یعنی «سنکوپ» استفاده میکنند، اصطلاح پزشکی برای غش است. سنکوپ از دست دادن ناگهانی و گذرای هوشیاری است که دلایل زیادی دارد.
حرف آخر
کلمهی قلب به انگلیسی یکی از پرکاربردترین کلمهها است و معانی مختلفی دارد؛ از جمله قلبی که در بدنمان میتپد ومرکز و میان هر چیز. با همین کلمهی heart میتوانید اصطلاحات زیادی یاد بگیرید که در مکالمهی روزمره به زبان انگلیسی، کاربرد زیادی دارند و استفاده از آنها کمک میکند که زبان شما، طبیعیتر و نزدیکتر به زبان نیتیو، به نظر برسد.
اگر شما هم اصطلاح جذابی با کلمهی قلب به انگلیسی بلدید، در قسمت کامنتها حتما برایمان بنویسید.