یه جورایی. ولی خب به هر دلیلی میتونه باشه. مثلا اولین باری که داری یه چیزی رو امتحان میکنی و چون تجربه قبلی نداری مظطرب میشی و وقتی بهش عادت میکنی اظطرابه میره. مثل شنا. بعد اینجا مثالش این بود که بعد از اینکه اظطرابش خوابید و بهش عادت کرد عاشقش شد
مرسی چه جالب بود
Time of his life: کیف دنیا رو کردن/ اوقات خوبی رو سپری کردن
he just was having the time of his life
داشت کیف دنیا رو میکرد
منم والا اول به ذوق زدگی تشبیهش کردم بعد دیدم شما نوشتید معنی مظطرب بودن داره،گفتم بپرسمش بهتره
Psyched: مشتاق یا همون exited
To get the hang of: بهتر شدن در چیزی/ قلقش دستت بیاد
It takes a child a while to get the hang of riding a bicycle.
Low key: ارام بخش/ ریلکسینگ
I like Sunday night to be low key because I work early Monday morning.
If for no other reason: فقط برای اونم که شده
for no other reason I should go up and visit everybody
Tickled pink: ذوق زده/ هیجان زده
My mom was tickled pink with the birthday present we gave her
time flies: متوجه گذر زمان نشی و یهو سوپرایز میشی وقتی میبینی چقدر زمان گذشته
Time flies when you are having fun
The devil is in the details:
آواز دهل شنیدن از دور خوش است
Take advantage of: نهایت استفاده رو کردن
I like to take advantage of the days that I do not work by going to the beach.
Jet up.: رفتن به جایی مخصوصا شمال
It’s a piece of cake: مثل آب خوردن
Time’s escaped me: زمان از دستم در رفت
I wanted to go see the movie at 7:00 p.m. but time escaped me
Make no bouns about it: کَکِش هم نمیگزه
Leaders make mistakes and they make no bouns about it
You can’t judge a book by its cover:
نمی تونی کتابی رو از روی جلدش قضاوت کنی
There are other fish in the sea:
از دست دادن این فرصت اشکالی نداره، فرصت های دیگه ای پدید خواهند آمد
پس فامیلامون اینو میگن میخوان راه بیفتن بیان خونمون
ممنون که به منم یاد دادی و منو در خوشحالیت شریک کردی…
منم که حیرون دلقک بازی
دیش دریم دیریم قناری…
دیش دریم دیریم قناری…
جوینده یابنده اس…احسنت