اصطلاح “iffy” یعنی نامعلوم، نامشخص، دارای احتمالات زیاد.
مثال؛
Our plan for Friday is still iffy!
برنامه مون برای جمعه هنوز نامعلومه!
اصطلاح “iffy” یعنی نامعلوم، نامشخص، دارای احتمالات زیاد.
مثال؛
Our plan for Friday is still iffy!
برنامه مون برای جمعه هنوز نامعلومه!
دور از جون باز که اینو گفتی
خب حالا
بهله
You made my day
معنی: خیلی خوشحالم کردی
A:Congratulations!You got a promotion
B:Really?Thanks for the good news.You made my day
تبریک می گویم.ترفیع گرفتی.
راست می گویی؟ از خبر خوبت ممنونم.خیلی خوشحالم کردی.
عبارت
would you mind
برای خواهش کردن تو موقعیت های رسمی خیلی رایجه .
البته دقت داشته باشین که بعد از این عبارت فعل بصورت ing دار میاد :
Would you mind putting out your cigarette ?
بی زحمت سیگارتون رو خاموش کنید
خوش بین: optimistic
بدبین: pessimistic
مثال :
He’s quite pessimistic about his chances of getting another job.
او کاملا نسبت به شانس گرفتن شغل دیگه ای بسیار بدبینه
I’m stuck in this shit.
تو این لعنتی گیر کرده ام./ گرفتار شده ام.
.
I’m stuck in traffic.
تو ترافیک گیر کرده ام.
سلام روز بخیر
دوستای عزیز
سلام
ممکنه خودتون از قبل این مورد که میشه با استفاده از سایتهایی اصطلاحات سرچ کرد بعد فیلم هایی متعددی که این اصطلاح در اون سکانس ها استفاده شده براتون بالا میاد تا نحوه تلفظ و جایگاه استفادش دقیق تر تو ذهنتون بشینه دسترسی داشته باشید، یکی از این سایتا که کار کردن باهاش خیلیم راحت هست و از قضا توسط یکی از اعضای اصلی زبانشناس از قبل معرفی و اشتراک گذاشته شده بود داخل تالار و من اینجا براتون لینکش میزارم خیلی کمکه بنظرم.
سلام عزیزم
ممنون ،روز شما هم بخیر
Be on the ball: هوشیار و سریع بودن
Bite off more than you can chew:
لقمهی بزرگتر از دهان برداشتن
Fish in troubled waters:
از آب گل آلود ماهی گرفتن
From A to Z: از سیر تا پیاز
How nice to bump into you
چه خوب شد که دیدمت
The dust settles: آب ها از آسیاب افتاده
Hit the nail on the head:
درست حدس زدن، به هدف زدن
Scratch someone’s back: هوای کسی رو داشتن
To chicken out: جا زدن، ترسیدن
Rock the boat: سنگ جلوی پای کسی انداختن
You shine like a new penny:
برای تعریف از افراد خوشتیپ