سلام @tirdadam پیدا کردن مستند، زیرنویس انگلیسیش یا فارسیش خیلی راحته. البته بستگی به پرطرفدار شدن مستند هم داره. 80درصد مواقع با یه سرچ ساده میتونید لینک دانلود توی سایتهای فارسی، و زیرنویسهاشون رو پیدا کنید. بقیه مواقع که مستندی کمیاب باشه، من بهترین راهی که دارم دانلود از torrent ـه. (که فکر نکنم الان به کار شما بیاد؛ با دانلود معمولی متفاوته). خوشبختانه دوستداران مستند توی ایران کم نیستند و همین باعث میشه همیشه یه آدم علاقمند زیرنویس فارسی بسازه براشون، انگلیسی که همیشه هست. (به نظرم خود منتشرکنندهها زیرنویس انگلیسی و بقیه زبونها رو داخل پک محصولاتشون قرار میدن). موفق باشید.
صبح بخیر @Behzad.Rayan کلامت پر از انرژی مثبته. امیدوارم همیشه خودت و اطرافیانت سرشار از انرژی مثبت باشید.
اگر اسم پیتر جکسون رو بالای پوستر نگاه کنید، دیگه نیازی به خوندن خلاصه و تعریف و نظر بقیه درباره مستند ندارید (برای من که کفایت میکنه). این مستند جنگی تصاویر بازسازی شده جنگ جهانی رو به تصویر میکشه. یه دلیلی که هنوز این مستند رو ندیدم، اینه که میدونم توی جنگ چیزی شیرین نیست. چیزی به اسم شهادت و خدا وجود نداره. توی جنگ آدم آدم رو سلاخی میکنه. به شرفش، به خاکش به جونش تجاوز میکنه. من عاشق فیلم جنگیام، ولی وقتی به مستند میرسه، دلم میسوزه. چون اون آدمهایی که توی مستند میبینید، مقتول و قاتلهایی هستند که برای اهداف سیاستمدارها میجنگن. نه خدا. (از خانوادههایی که توی جنگ ایران شهید دادن عذر میخوام، ولی این نظر منه؛ جنگ باید خیلی زودتر از 8 سال تموم میشد؛ یه احمق مردم رو فدای حماقت خودش کرد).
دوست خوبمون مشرقی جواب خیلی خوبی داد
تنها نکته ای که میخوام اضافه کنم اینه که اگه از قبل متن یک مستند رو پیدا کنید، و اگه نبود متن زیر نویس رو خلاصه کنید و خودتون متن خالص رو بدست بیارین کمک خیلی بزرگیه به فهم مستند و پیشرفت زبان خودتون
اول هم از مستندهای آسون تر شروع کنید
خیلی مهمه که مستندی که می بینید رو دوست داشته باشید
.
وقت شما هم بخیر و شادی
در مورد جنگ گاهی مستند می بینم، مستندهای جنگ جهانی دوم معمولا
اما ایران و عراق رو نمیتونم ببینم، چون من وسط جنگ بدنیا اومدم، آخر شصت و یک، و مدتی جنگ زده و آواره بودیم، بارها بخش از خانه مون خراب شد. خودم با موشک و شکستن دیواره صوتی توسط میگ های عراقی زخمی شدم. اگه برام جانبازی می گرفتن الان کلی حقوق و مزایا داشتم.
و البته آسیب ها به اینجا ختم نمیشه، هنوز گاهی صدای جنگنده می شنوم ناخودآگاه روی زمین شیرجه میرم و دست هام رو میذارم روی سرم! هنوز که هنوزه گاهی خواب یک میگ خاص رو می بینم، اونی که دیوار صوتی رو بالای شهر ما شکست، و من بچه بودم و تو حیاط خونه عمه ام داشتم بازی می کردم. نمیدونم اون خلبان عراقی کجاست و چکار می کنه، چجور آدمی بود و چه سرنوشتی پیدا کرد. نمیدونم وقتی اومد و ناگهان دیوار صوتی رو بالای سر یک شهر شکست، و بعد شهر رو بمباران کردند، به امثال ما بچه ها هم فکر کردند، به زن های باردار، به مریض های توی بیمارستان و غیره.
جنگ یک چهره زشت و غیر اخلاقی بزرگ داره، که ما بچه های اون موقع به خوبی دیدیم و هیچ کس و هیچ چیز نمیتونه اون رو توجیه و قشنگ کنه. بخشی از انیمیشن گورستان کرم های شب تاب رو سال ۸۸ دیدم، الان چند ساله دانلود کرده ام کامل ببینم نمیتونم. چند ساله تو کامپیوتر همینجوری مونده. اینها زخم هاییه که برای همیشه با امثال من میمونه، خوب بشو هم نیست، بهتره بپذیریم و باهاش کنار بیایم.
اما بهرحال برای بچه های بعد از ما جنگ به اون تلخی نبود
پس شاید حتی لازم باشه مستند جنگی هم ببینن
فکر خوبیه که در این مورد منم مستند معرفی کنم
دنیا در جنگ
The World at War
مجموعه فیلم مستندی ۲۶ قسمتی
ساخت انگلیس
پایان ساخت ۱۹۷۳
تهیه کننده: جرمی آیزاکس
روایتگر: لارنس الیویه
موسیقی: کارل دیویس
کلا روال مستند تکیه بر مصاحبه همراه با پخش صحنه هایی بی نظیر از جنگ است
هر اپیزود شرح یک عملیات اصلی جنگ جهانی دوم جمعا پانزده عملیات
یکی از جنبههای این مجموعه تمرکز بر تجربهٔ جنگ، مرگ و زندگی از نگاه انسانهای درگیر در آن است: سربازان، دریانوردان، خلبانان، شهروندان، زندانیان اردوگاه کار اجباری و سایر قربانیان جنگ
یازده قسمت دیگر به بررسی سایر مسائل جنگ جهانی دوم می پردازد، مثل هولوکاست
جالب اینکه در این سریال مستند با یکی از منشی های خود هیتلر و کارل ولف آجودان شخصی هاینریش هیملر هم مصاحبه شده
به اعتقاد برخی این بهترین مستند در مورد جنگ جهانی دوم در جهانه که البته من اطلاعات و صلاحیت کافی برای تایید یا رد اون رو ندارم
نکته مهم: حاوی تصاویر خشونت بار، خرابی ها، اجساد و … است. دیدن اون قطعا برای همه مناسب نیست.
امیدوارم روزی برسه که هیچ دیکتاتوری نباشه تا جنگی رو شروع یا آتشافروزی کنه. گرچه به نظر میرسه داریم دورهای رو پشت سر میذاریم که خیلی به جنگ جهانی سوم نزدیک شدیم. که اگر (زبونم لال) سیاستمداری حماقتِ شروع جنگ رو مرتکب بشه، ایران حتماً بخشی اصلی از اون میشه (اگر خبرهای خارجی رو دنبال کرده باشید، منظورم رو میفهمید).
آقا بهزاد، گرچه باید اعتراف کنم که من زمان آتشبس 5 ماهه بودم و چیزی نمیفهمیدم (نه که الان بفهمم)، و تجربهی تلخ امثال شما رو نداشتم ولی قدرت تصور عذابی که جنگ برای مردم ناتوان از تصمیمگیری دربارهی زندگی خودشون، به بار میاره رو دارم. گاهی انسان توهم بهش دست میده که خیلی پیشرفت کرده و فهمیده شده، ولی بازم ما آدمها احمقیم. هنوزم نمیدونیم آزادی بیان (ابراز فکر)، آزادی مذهب، آزادی رسانه، آزادی سیاسی چیه. کاش به خدا اعتقاد داشتم تا فقط بگم خدا به ما رحم کنه.
متشکرم، نظر لطف شماست
راستش دوست دارم یک جوابی می نوشتم، اما بحث کم کم به سمتی میره که بچه های زبان شناس ممکنه مجبور بشن کلا تاپیک رو حذف کنن، نه اینکه خودشون ذاتا چنین آدم هایی باشن، بلکه به اجبار شرایط و آنچه از اونها خواسته میشه.
پیشنهاد می کنم بهش خاتمه بدیم و ادامه ندیم
اما حرف همدیگه رو فهمیدیم و واقعا خوشحالم که شما رو پیدا کردم و باهات آشنا شدم، هرچند همین مقدار کوچک آشنایی
جالبه که این آشنایی های کوچک حتی شامل اسم نشده، یعنی من اسم شما رو هم نمیدونم، اما از شما یاد میگیرم و دوستی با شما برام آموزنده است
متشکرم
آره، آقا بهزاد (هادی هستم؛ ارادتمند )، متوجهی قوانین فروم هستم. برای همین هم مبهم، هم کوتاه نوشتم، تا کسی نتونه بهم گیر بده. ولی همین قوانین فروم دربارهی نزدن بعضی از حرفها خودش باعث ناراحتیه. یه جمله دارم همیشه تکرار میکنم: حرف فقط حرفه. نیاز نیست حرفی رو سانسور کنیم یا جلوش گارد بگیریم یا بهش حمله کنیم. حرف اگر اشتباه باشه، اگر فحش هم باشه به کسی صدمه نمیزنه.
البته شاید از سادگی ذهن من باشه، که اینطوری فکر میکنم. شاید واقعاً حرف گاهی از شمشیر تیزتر باشه. ولی من نمیتونم باور کنم اینو. شاید از بیتجربگیمه. کسی به من فحش هم بده، سکوت میکنم.
صحبت از جنگ و مستند های جنگ شد
خوبه به بحث سینمای ضد جنگ هم اشاره کنیم
سینمایی که جنگ ها رو از زاویه دیگری به مردم نشان میده
زاویه ای که جنگ سالاران نمیخواهند شما هیچ وقت ببینید و بدانید
همچنین برخی از فیلم ها هستن که بواسطه تحقیقات وسیعی که در اونها انجام میشه، جایگاهی مابین مستند و فیلم دارند.
رقصنده با گرگ ها
Dances With Wolves
.
کارگردان: کوین کاستنر
نویسنده: مایکل بلیک
بر اساس کتاب «با گرگها میرقصد» از مایکل بلیک
تهیهکننده: جیم ویلسون / کوین کاستنر
محصول: ایالات متحده آمریکا
انتشار ۱۹۹۰
کوین کاستنر بخاطر علاقه به موضوع و کتاب، در این فیلم کارگردان، تهیه کننده و بازیگر نقش اول است!
برنده پنج جایزه اسکار و دو جایزه گلدن گلوب
هر تعریفی که از ماجراهای این فیلم بشه، ممکنه بخشی از فیلم رو لو بده، پس چیزی نمیگم که خودتون ببینید.
چند نکته:
تقریبا تمام آنچه در فیلم می بینید بر پایه وقایع واقعی تاریخی هست. جزئیات هم مورد تحقیق بوده، تمام ارتباطات و توالی زمانی اتفاقات، لباس ها، سلاح ها، حتی نام قبایل (سو و پانی)، رسم و رسومات شون و حتی زبان سرخ پوست های قبیله سو، همه واقعا به همین شکل بوده
!
بخاطر همین دیدن این فیلم به منزله دیدن یک مستند تاریخی به شکلی جذاب هم هست
فیلم یک نسخه تجاری یکصد و هشتاد دقیقه ای داره که البته خوبه، اما یک نسخه دایرکت کات و کامل تر هم داره، پیشنهاد می کنم اونو ببینید.
فضای فیلم در سال 1863 شروع میشه، زمانی که آمریکا درگیر جنگ داخلی بین نیروهای ایالت های شمالی (یانکی ها) و ایالت های استقلال خواه جنوبی (ربل ها) بود. این جنگ از ۱۸۶۱ تا ۱۸۶۵ ادامه داشت و بین ششصد تا هشتصد هزار سرباز در آن کشته شدند. میزان خرابی و کشته های غیر نظامی و افرادی که در اثر کمبود مواد غذایی و امکانات و بیماری های ناشی از جنگ مردند که رقم بسیار عظیم تری است بماند.
فیلم فوق العاده دیگه ای که هم بواسطه تحقیقات بسیار مابین فیلم و مستند قرار میگیره و هم یه جورابی میشه تو دسته سینمای ضد جنگ قرار داد.
فیلمی مشهور و پر از جلوه های ویژه
که البته یک انتقاد یا مزیت اون اینه که تحت تاثیر بسیار از فیلم رقصنده با گرگ بوده که در پست قبلی بهش پرداختیم.
آواتار
Avatar
کارگردان، نویسنده، تهیهکننده و تدوین گر: جیمز کامرون
محصول ایالات متحده
انتشار ۲۰۰۹
برنده نه جایزه اسکار و چهار جایزه گلدن گلوب و غیره
.
جیمز کامرون در واقع یک ماجراجویی به سبک قدیمی را با یک فناوری جدید ادغام و در مقیاس بزرگ اثری فراتر از تصور ایجاد کرده است تا پیام سبز و ضد جنگ خود را به گوش جهانیان برساند.
.
سال ۲۱۵۴ میلادی است. داستان در یکی از چندین ماه سیارهای در سامانه ستارهای آلفا قنطورس به نام پندورا (به انگلیسی: Pandora) اتفاق میافتد. انسانها تحت شرکتی به نام آردیاِی مشغول خارج کردن سنگی با ارزش و فلز مانند از دل این سیاره هستند. پندورا حاوی گوناگونی شگفتانگیزی از زندگی فرازمینی است، و جوی غیرقابل استنشاق برای انسانها دارد، همچنین محیطی در تضاد با طبیعتی که مانند آن در روی زمین وجود دارد. نام سیاره از این جهت اشاره به وضع مصیبتبار آن (از دید انسان) دارد (که به اسطورهشناسی پاندورا بازمیگردد).
از میان جانداران بومی این سیاره موجوداتی شبیه به انسان هستند که ناوی نامیده میشوند. ناویها دارای سطح بسیار پایینتری از پیشرفت فنی در مقایسه با انسانها هستند و نیمه وحشی و بدوی به نظر میآیند، اما دارای فرهنگی بسیار غنی و کلنگر هستند که آنها را با مکان زندگیشان در حال تعادل قرار میدهد.
پندورا دارای سیستم حیات وحش نامتعارفی است، بطوریکه سیاره و تمام موجوداتش دارای یک شبکه عصبی مشترک بوده و با هم در ارتباطند (که یادآور مفهوم گایا در اسطورهشناسی و جنبشهای محیط زیستی است). ناویها از طریق نقاط اتصالی نورونی (به انگلیسی: neural interface) در انتهای گیسوان موهای خود، از نظر خودآگاهی با اسبهای خود متصل میشوند، و درختان جنگل از طریق ریشههای خود اتصال عصبی با یکدیگر دارند. خلاصه اینکه محیط پاندورا محیطی است که دانشمندان بشری در فیلم را سخت تحت تأثیر قرار داده، و محیط منحصربهفرد این دنیا، مرزهای بین علم و عرفان را درهم مینوردد.
منابع طبیعی که بشر در این سیاره بدنبال آن است آنابتانیوم (به انگلیسی: unobtainium) (به معنی عنصر نایاب) نام دارد. این ماده نوعی سنگ کانی مرموزی است که دارای خواص میدانی عجیبی است، بطوریکه باعث ظهور آثار پادگرانشی و اختلال میدانها الکترومغناطیسی میشود.در داستان فیلم، زمینیان به منظور تصرف منابع سرشار پندورا (سیاره ناویها)، و برای به دست آوردن هرچه بیشتر سنگ آنابتانیوم برای اشغال نظامی سیاره پندورا آماده میشوند که منجر به نابودی خانه و کاشانه ناویها و محیط زیستشان خواهد گشت. و این موضوع احتمال انقراض ناویها به دست بشر را خیلی زیاد کردهاست.
اما از سوی دیگر، گروهی از انسانهای دانشمند مشغول آزمایش پروژهای هستند به نام آواتار که در آن با علم ژنتیک و ترکیب دادن D.N.A انسان و ناوی، بدنهای ناوی مصنوعی در آزمایشگاه رشد داده، و هوش انسانی را به عنوان کنترلگر آن جسم بهطور موقت درون آن بدن تزریق یا قالب کرده تا بتوانند از این طریق با فرستادن این ناویهای مصنوعی، داخل جماعت ناویها تحقیق و تجسس کرده تا فرهنگ و رسم و رسوم آنان را بشناسند. در واقع، این بدنهای مصنوعی چیزی به جز نوعی نفربر با کنترل از راه دور بسیار پیشرفته نیست. البته به دلیل اینکه هر آواتار با ترکیب دی. اِن. اِی شخص کنترل کنندهٔ آن و ناویها به وجود آمدهاست، فقط خود همان شخص میتواند به آواتار خود متصل شده و آن را کنترل و هدایت نماید.
و ادامه داستان
.
چند نکته:
برای ابداع زبان ناویها از زبانهای امحاری (زبان رسمی کشور اتیوپی)، فارسی و چینی الهام گرفته شده است. فرومر که پروفسور زبانشناسی است، با الهام از این زبانها، زبان ناویها را ساخته است. او میگوید حدود 1400 کلمه برای زبان ناویها ساخته، در حالی که زبان انگلیسی تقریبا دارای 40000 کلمه است.
کامرون از یک گیاهشناس برای فیلم آواتار مشاوره میگرفت. شخصیت گریس در فیلم یک گیاهشناس بود که سعی میکرد رازهای بافت گیاهی متنوع و عجیب پاندورا را کشف کند. کامرون از جودی هولت (Jodie Holt)، استاد دپارتمان گیاهشناسی و علوم گیاهی دانشگاه ریورساید کالیفرنیا، درخواست کرد بازیگر شخصیت گریس را درباره اینکه یک گیاهشناس در حال تحقیق چه کارهایی انجام میدهد، چگونه نمونه جمعآوری میکند و حتی چگونه لباس میپوشد، راهنمایی کند. بعد از پایان فیلم آواتار نیز از هولت درخواست شد توضیحاتی برای گیاهان پاندورا ارائه دهد. این توضیحات در پاندوراپدیا و بازی آواتار در دسترس دوستداران این فیلم قرار گرفتند.
اسلحههایی که در آواتار وجود داشتند، اسلحههای معمولی نبودند که خیلی راحت بتوان از یک فروشگاه وسایل صحنه اجاره کرد. بازیگرها باید این اسلحهها را در دست میگرفتند و با آنها کار میکردند. پس اسلحههای ویژهای برای این فیلم طراحی و ساخته شدند. این اسلحهها به حدی واقعی بهنظر میرسیدند که در نگاه اول کسی متوجه نمیشود آنها ساختگیاند. شکل و ظاهر و حتی وزن این اسلحهها بسیار شبیه اسلحههای واقعی بود و این نشان میدهد که سازندگان فیلم سینمایی آواتار چقدر به جزئيات اهمیت میدادند.
.
سلام بلو
تو هر چی دوست داری معرفی کن
فیلمی که تو معرفی کنی حتما ارزش دیدن داره
در مورد اون فیلم ها هم که گفتم چیزی بیش از یک فیلم معمولی هستن
وقتی در ساخت یک فیلم تحقیقات علمی و تاریخی انجام میشه
اون فیلم به سمت مستند حرکت می کنه
مثلا جیمز کامرون کارگردان آواتار از مشاوران ناسا در مورد انواع دیگر حیات در سایر کرات هست.
یا با دیدن فیلم رقصنده با گرگها واقعا با محیط اون زمان ایالات متحده از ارتش شمال تا زندگی سرخپوست ها در شمال شرق آشنا میشی
و یه چیز جالب، باورت میشه تو فیلم برات اون مسابقات که توش عروسک یهودی دنبال بقیه می دود و همه فرار می کنن واقعیه
دوستان اگر یوتیوب دارید،نتفلیکس یک سری مستند هاشو رایگان گذاشته بعضی هاش طولانی هست بعضی ها هم کوتاه،از جمله سیاره ما، که با اون مستنده دیگش سیاره زمین متفاوته
نوشین عزیز و صبای عزیز
بابت معرفی مستند ها خیلی ممنونم
عالی بودن
یوتیوب ایده خوبی برای دیدن مستند هست، اما متاسفانه اینترنت ضعیف ما اجازه نمیده، اینترنت من شخصا که فاجعه است
من واقعا نمیدونم چرا یوتیوب کلا فیلتر هست، واقعا احمقانه و ظالمانه است. مدتی پیش چیزی میخواستم بسازم، راهش رو پیدا نمی کردم. دو تا شهرستان هم رفتم، یکی شون چندان بلد نبود و مشکل حل نشد، اون یکی هم پول خواسته بود، قبول کردم و رفتم اونجا، پشیمون شد و نگفت! ولی بعد سرچ کردم و تو یوتیوب مشکلم حل شد، خیلی ساده. البته اون موقع یوتیوب مثل امروز پیشرفته و وسیع هم نبود، حالا که دیگه فوق العاده شده.
بهرحال پیشنهاد های خیلی خوبی بنظر میان
متشکرم
دوستان
فقط من یه توضیح بدم کلا
من همیشه اگه امکانش باشه نوشته هام رو چند بار ویرایش می کنم
گفتم بگم سوتفاهم پیش نیاد
مخصوصا تو چند دقیقه اول چند بار میخونم و ویرایش می کنم، اما ممکنه تو چند روز هم این کار رو بکنم
تقریبا هیچ نوشته ای ندارم که ویرایش نشده باشه، خلاف این رو بخاطر ندارم