They could be filled with regret at having helped their mother or having cleaned up their bedroom.
در این جمله و خیلی جمله های دیگه که بهش برخوردم پسوند up بنظر اضافی میاد. مثلا در این جمله خود کلمه clean معنی تمیز کردن رو میده چرا up باهاش اومده؟
پس اگر بحث چیزای کوچیک باشه clean استفاده میشه و اگر بحث تمیز کردن به معنای نظافت و … باشه که کار وسیعتریه و باید کامل تمیز شه از clean up. درست متوجه شدم؟
مثلا اگر صفحه گوشیمو بخوام تمیز کنم clean میشه ولی اتاقمو دارم تمیز میکنم میشه clean up
درست متوجه شدم؟
دقیقا همینطوره
معمولا هر زمان که فعلی با up همراه میشه معنای اون فعل رو تشدید میکنه…
Use: استفاده کردن
Use up: تموم کردن(بر اثر استفاده زیاد)
*
Fill : پر کردن
Fill up: لبریز کردن
*
Clean :تمیز کردن
Clean up: برق انداختن(همه چیز رو هر نظر تمیز کردن)
دقیقا همینطوریه. برای درک بهتر لغات هم بهتره اونا رو در قالب مثال های همون زبان بررسی کرد. فقط نگاه کردن به معادل فارسیشون درک عمیق و مناسبی برای آدم در بر نداره