چالش تست زنی

سوال ۲۷۸:

Are you pulling my leg، son?

  • داری دستم میندازی؟
  • میخوای ادبت کنم؟
  • شوخیت گرفته؟
  • پاتو از گلیمت درازتر کردی؟
0 رأی دهنده
4 پسندیده

سوال ۲۷۹:

Search me. I guess we’re abandoned.

  • درگیرشم( فکری)
  • دنبالشم
  • من چه میدونم
0 رأی دهنده
2 پسندیده

سوال ۲۸۰:

Oh, come on, don’t be a sore loser.

  • بازنده بداخلاق
  • بازنده بی جنبه
  • بازنده انتقام گیر
  • بازنده بدجنس
0 رأی دهنده
3 پسندیده

سوال ۲۸۱:

I hope you don’t take it the wrong way , but… why do you go out with Derrick?

  • تصمیم اشتباه گرفتن
  • خودسر عمل کردن
  • مسیر اشتباه رفتن
  • دچار سوتفاهم شدن
0 رأی دهنده
3 پسندیده

سوال ۲۸۲:

Mine are up in the air, and I can’t sell them.

  • نامشخص و نامعلوم
  • خودشیفتگی
  • توهمی
  • گم و گور شدن
0 رأی دهنده
1 پسندیده

سوال ۲۸۳:

It don’t happen too often , but sometimes " we do bring out the best in each other. "

  • گرد هم امدن
  • ایجاد کردن
  • موجب تشویق و شکوفایی
  • خلاص کردن
0 رأی دهنده

توضیح بیشتر:point_down:
Bring out the best in sb

2 پسندیده

عااا… :woman_facepalming:
کاش من اینو یک ماه پیش بلد بودم به ینفر میگفتم:joy:

1 پسندیده

:rofl::joy::rofl::joy::rofl::joy:

سوال ۲۸۴:

I can take you to a bus station , but I gotta drop her off first.

  • تحویل دادن
  • به خواب رفتن
  • رساندن
  • کاهش یافتن
0 رأی دهنده

تمامی گزینه ها معنای drop off است.

2 پسندیده

سوال ۲۸۵:

All right. Fork it over ! Smart man.
What?

  • راستشو بگو
  • صدات در نیاد
  • رد کن بیاد
  • دخلشو بیار( بکشش)
0 رأی دهنده
3 پسندیده

سوال ۲۸۶:

Do you not get on well with your parents?

  • سوار شدن با
  • داخل شدن با
  • تماس گرفتن با
  • کنار اومدن با
0 رأی دهنده

توضیح بیشتر :point_down:

Get on with

3 پسندیده

Phrasal verb امشب

Go after = تعقیب کردن ( چیزی یا هدف)؛ به دنبال چیزی رفتن

You gotta have the courage to go after your dreams!

تو باید شجاعت این را داشته باشی که دنبال رویاهات بری!

انگیزشی

4 پسندیده

6b9390c9284a474296a9a21af9d6a401~2

3 پسندیده

چه ایده خوبیه idiom هارو و phrasal verb ها زیاد اینجوری تکرار بشه:rose::rose::rose:

2 پسندیده

Ah, and you want to jump the gun.

کاری را هول هولکی انجام دادن - شتاب زده کاری رو کردن - بدون فکر و بررسی کاری را شروع کردن- انجام دادن کاری زودتر از موعد

3 پسندیده


این اصطلاح رو تو چت با ربات به کار بردم :joy:، تشکر کرد بعدم گفت من cool head هستم :joy:
Someone who is said to have a “cool head” is seen as being able to handle pressure and make rational decisions in challenging situations.

3 پسندیده

عالی بود!

Data for his intelligence and cool head !

فردی که توانایی تحمل فشار و تصمیم گیری منطقی در موقعیت های چالش برانگیز رو دارد.

حالا اگه با keep بیاد معنی خونسرد میگیره:point_down:


All right, boys. Let’s keep a cool head . Heath?

No .As cool as a cucumber
بی خیال
( کسی که آب تو دلش تکون نمیخوره)

4 پسندیده

سوال ۲۸۷:

What is your marital status?

  • جایگاه کاری
  • وضعیت تاهل
  • مواد استفاده شده
  • دلیل پنهان کاری
0 رأی دهنده
2 پسندیده

Thanks a bunch :hugs:

1 پسندیده

اینم یه نکته جدید:point_down:

دیگه نگو thanks a bunch :wink:

2 پسندیده