ترجمه ی اصطلاحات درس tying the knot

در این متن چندین اصطلاح وجود دارد که ترجمه روان و محاوره‌ای آنها به فارسی به صورت زیر است:

  1. Tying the knot
    ازدواج کردن / تشکیل زندگی مشترک دادن

  2. Take the plunge
    دست به یه کار بزرگ زدن / بالاخره دل به دریا زدن

  3. Get cold feet
    دو دل شدن / مردد شدن

  4. Let their hair down
    یه دل سیر خوش گذروندن / راحت بودن و خوش‌گذرونی کردن

  5. Walk down the aisle
    رفتن پای سفره عقد / عروسی کردن

  6. Wouldn’t miss it for the world
    تحت هیچ شرایطی از دستش نمی‌دادم / هرطور شده می‌اومدم

  7. Get hitched
    زن و شوهر شدن / ازدواج کردن

  8. Pop the question
    پیشنهاد ازدواج دادن

  9. Lost my nerve
    دست و پام رو گم کردم / شجاعتم رو از دست دادم

  10. Turn me down
    بهم “نه” بگه / رد کردن پیشنهاد

  11. Bail on someone
    یه نفر رو ول کردن / وسط حرف یا کار کسی رو تنها گذاشتن

  12. Beat around the bush
    حاشیه رفتن / طفره رفتن

  13. Threw me for a loop
    منو شوکه کرد / غافلگیر کرد

  14. Playing the field
    آزاد بودن توی رابطه‌ها / با افراد مختلف رابطه داشتن

  15. Settled down
    آروم شدن / زندگی رو جمع‌وجور کردن

  16. Wake-up call
    تلنگر خوردن / هشداری که یه نفر رو بیدار می‌کنه

  17. Feel like a million bucks
    حسابی خوشحال و سرحال بودن / عالی بودن

  18. Get your life on track
    زندگیتو سر و سامون دادن

  19. Hand it to you
    بهت آفرین گفتن / کارت رو تحسین کردن


این تاپیک مربوط به «Tying the Knot» در اپلیکیشن «زبانشناس» است. دوره «اصطلاحات عامیانه انگلیسی»

این نوشته با نوشته‌ی مشارکت داوطلبانه در ترجمه دوره‌ها ادغام شد.