سلام خدمت شما. روزتون بخیر
من اول از هرچیز عاشق انگلیسی بودم و هستم. اصلا عاشق همهی زبانهام ولی خب از بچگی عشق خاصی به انگلیسی داشتم. ولی با سیستم درستی شروع نکردم متاسفانه. با کتابهای به دردنخور مدرسه و روشهای ناکارآمد سیستم آموزش و پرورش و قطعا معلمهایی که سطح سواد بسیار پایینی داشتند، یه چیزی از گرامر میدونستن و میگفتن و انتظار داشتن ما هم مثل اونا بلد بشیم. صد در صد تقصیر اونا نیست البته ولی من هیچوقت هیچوقت معلمهامو نمیبخشم. هرچند شاگرد نمونهی مدرسه بودم مخصوصا تو زبان که بی رقیب بودم ولی خب هیچ چیز مهمی نبود.
گذشت و گذشت تا شروع کردم به گوش دادن به مستندات. اولین مستندی که گوش دادم و به شنیدن انگلیسی علاقهمند شدم مستند scream bloody murder بود:
اونقد این مستند رو گوش دادم که حفظم شده بود. اصلا بعضی لغات رو نمیدونستم چیه و نوشتارش چطوره فقط حفظ بودم. بعدها متنشو گرفتم و خوندم.
بعد از این شروع کردم به فیلم دیدن. اینطور که اول با زیرنویس فارسی میدیدم و فقط از فیلم لذت میبردم، بار بعدی با زیرنویس انگلیسی و همزمان تکرار میکردم. بار آخر بدون زیرنویس میدیدم. سریال فرندز و جهار بار دیدم. سریال خانهی پوشالی رو با اینکه از فصل سه به بعد چرت شده بود ولی صرفا به عشق یادگیری زبان میدیدم. برا خودم بهانه نمیاوردم که این فیلم چرته ارزش دیدن نداره. چون زبان بسیار قدرتمند و زیرنویس فوقالعادهای داره. بی نهایت فیلم دیدم. اونقد که تو عمرم فیلم انگلیسی دیدم که یادم نیست چه فیلمایی رو دیدم چیارو ندیدم. هزار بار ارباب حلقهها و هری پاتر رو دیدم. پادکستهای بریتیش کانسل رو گوش میدادم. آخر سر هم به زبانشناس برخوردم که آرز میکنم کاش همون روز انتشار، باهاش آشنا شده بودم. قبل از اینکه اصلا بدونم تالاری هم وجود داره شروع کردم به خوندن داستانهای هری پاتر. هر هفت جلدشو خوندم.
بعد دورهی new method رو خوندم. خیلی سطحش برام پایین بود ولی عاشق موضوعاتش بودم بخاطر همین گوش میدادم و میخوندم. مخصوصا نامههای dear Abbey
برای تلفظ کتاب دکتر ثمره و کتاب Peter Ladefoged رو خوندم که کتابهای تخصصی هستند و پیشنهادش نمیکنم. برای کسی که بخواد تلفظ بخونه همون دورهی تلفظ ای جی عالیه. البته نه فقط خوندن باید وقت بذاره و کارایی که ای.جی میگه انجام بده.
بعدش با تالار آشنا شدم. دورهی قدرت رو خوندم. این دوره هم سطحش برام پایین بود ولی باز میخوندم چون لازمهی تقویت گفتار، شنیدن مداوم و تکرار و تکراره. در کنارش مگا داستان و کتابهای زیبوک و هرچی برام جذاب بود میخوندم. داستان کوتاه انگلیسی زیاد خوندم.
تنها کاری که از انجامش پشیمونم اینه که پول بابت کتاب دادم. اینقد که کتاب لغت و گرامر و آتآشغال دارم موندم کجا بذارمشون. اگه بخوام برگردم عقب، به هیچ عنوان هیچ کتابی رو برای زبان نه میخرم و نه میخونم. مگه روزی بخوام تافل بدم، اونم فقط و فقط نمونهای از رایتینگها رو از خود سایت تافل بگیرم.
الان که دارم آلمانی رو شروع میکنم به هیچ عنوان دست به کتاب نمیزنم و از تجربیات فوقالعادهای که آقا کامبیز دارن استفاده میکنم. ما همه داریم به چشم میبینیم که یه نفر بدون استفاده از کتاب و بدون خوندن هیچ گرامری به این سطح رسیده. باید ایشون رو الگو قرار بدیم. و از منی که راههای زیادی رو رفتم و تجربههای اشتباه زیادی دارم درس بگیریم
ببخشید زیاد حرف زدم. موفق باشید