چقدر خوبه ک مطالعتون انقدر زیاده ماشاالله
کتابای غیرداستانی برامن جذاب نیستن حوصلم سر میره سرانجام ندارن
رمز اینکه میتونین کتابای آموزشی یا روانشناسی و پیچیده رو انتخاب کنین چیه؟
راستش منم کیمیاگرو میخونم از زیبوک و لغاتشو آبی نمیکنم چون یکم برام دشواره میخوام بعدا دوباره برای بار چندم بخونم بعد سفیدشون کنم
ولی شما چرا سفید نمیکنید شما ک سطح زبانتون بالاعه
منظورتون ازینکه تو فهم متن اختلال ایجاد میکنه چیه؟
بمنم بگو همیشه توصیه هات مفیده
سلام خانم @maria-ghrmn
اتفاقاً سرانجام دارند … اونم چه سرانجامی …! چون متنشون سخته، حتماً اینطور فکر می کنی
من که کیف می کنم از مضمون این کتاب ها. کتاب های “رمان های متن اصلی” هم که انتخاب می کنم، همیشه سعی می کنم یه ربطی به خودم داشته باشه …
وا لله یه کتاب روانشناسی تونست منو از یه بحران نجات بده …! پس لازم شد شات اون کتاب رو با توضیحات، اینجا برای دوستان بزارم
کلاً عادت کردم که به همه چیز به طور علمی نگاه کنم. خوب این کتاب ها بیشتر به رشته تحصیلی ام مرتبط هستند و یه تعدادی شون، کاملاً مرتبط هستند.
خوب وقتی کتاب داره با صوت پیش می ره، هی لغات رو چک کنم و تصمیم بگیرم که از آبی درش بیارم یا نه، هی روند مطالعه قطع می شه و ماجرا و سیر کلی کتاب، از دستم می پره … شما فکر کن هر ده پانزده ثانیه یک بار، صوت کتاب قطع بشه … آیا دیگه از مطالعه لذت می بری؟
لطفاً این تاپیک رو نگاه کن.
در مورد کتابخوانی تو بخش زیبوک، بچه ها کامنت گذاشتند. خودم هم تجربه ام رو گفتم.
خانم @maria-ghrmn
منظورم این کتاب است:
کتاب “خود را برهان” از قسمت “کتاب های غیر داستانی”
اتفاقاً فصل آخر این کتاب، تکان دهنده ترین فصلش برام بود … پس این کتاب ها سرانجام خودشون رو دارند …
این هم یه کتاب کاملاً مرتبط به رشته خودم که تازه شروعش کرده بودم … کتاب “سلاح های آموزش جمعی” از قسمت “کتاب های غیر داستانی”. ولی یکم که ازش خوندم، دیدم دیگه نمی تونم حقایق تلخش رو تحمل کنم!!! بشدت ناراحتم کرده … قعلاً نصفه نیمه رهاش کردم … همیشه هم اینطور نیست که از هر کتابی لذت ببرم …
یه روحیه دوباره می خوام برای برگشت به این کتاب …
سلام . وقت بخیر . امیدوارم که حال همگی دوستان خوب باشه
مطالعه ی مجموعه داستان «کتاب های پیدایش» تموم شد
به علاقه مندان به ژانر فانتزی خوندنشو به شدت پیشنهاد میکنم
مجموعه ی پیتر و ستاره یاب ها رو شروع کردم
با تشکر از پروین خانم @pari بابت معرفی
سلام دوستان… امروز کتاب بیگانه آلبر کامو رو تموم کردم
برخلاف انتظارم متن روان و ساده ای داشت و داستان به نسبتِ کتابهای دیگه، کوتاه بود. البته منظورم از ساده سطح زبانشه نه محتوا
ترجمه فارسی این کتاب رو داشتم اما نخونده بودم چون فکر میکردم سنگین باشه اما وقتی شروع کردم جذاب بود برام… خصوصا متفاوت بودن شخصیت اصلی داستان در عین حال که انگار شبیه بقیه بود، فقط تظاهر نمیکرد.
کتاب the picture of Dorian Gray
همین الان تمومش کردم . سری کتاب های متوسطه ، لحجه بریتیش. ویس خوبی نداشت خودم خوندمش. ( پیشرفت کردم )
چه کتاب عجیبی بود، نمیتونم خودم درباره اش بنویسم پس یه کپی پیس از ویکی پدیا میزنم ، که خودتون بهتر متوجه بشین.
فقط اگه کسی خواست بخونه سطح اش بالاس ، رمان متن اصلی شو بخونه . کامل تره. ولی اینم خیلی خوب بود.
اسکار فینگل اُ. فلاهرتی ویلز وایلد در سال ۱۸۵۴ در ایرلند به دنیا آمد. او برای جملات هوشمندانه و طنزآمیزش مشهور است ولی مردم سده هشتاد او را زیاد بامزه نمیدانستند. وقتی وایلد تصویر دوریان گری را نوشت، بیشتر مردم آن را کتابی شیطانی که ایدههای شیطانیای را به ذهن میدهد، خواندند ولی وایلد این موضوع را تکذیب کرد و جایی نوشت: «کتابها نمیتوانند اخلاقی یا غیراخلاقی باشند. آنها یا خوب نوشته شدهاند یا بد.» وقتی وایلد در ۱۹۰۰ درگذشت، کمتر کسی او را میشناخت؛ هیچکس نمیدانست که سالها بعد قرار است مردم به ارزش واقعی کارهای او پی ببرند. گویی رابطه وایلد و کتابش، تصویر دوریان گری ، مثل رابطه دوریان گری و تصویرش بود: تا وقتی یکی وجود داشته باشد، دیگر امکان وجود داشتن نخواهد داشت. تصویر دوریان گری به سبب تازگی موضوع و شاید نیز به سبب آنکه چهره خود نویسنده را منعکس میکند، شهرتی عظیم یافت. وایلد با این اثر تمثیلی قصد داشتهاست نشان بدهد که تغییر شکلی که از هنر بر امور واقعی پدید میآید، تا چه حد میتواند نیرومند و نافذ باشد. مقالههای تحقیقی و انتقادی وایلد در مجموعهای با عنوان نیتها در اصول زیباییشناسی و هنر محض، شامل چهار مقاله است که وایلد در آنها خواسته ثابت کند که مسائل بیشماری که حل آن به وسیله مذهب و اخلاق میسر نمیگردد، به وسیله هماهنگی در هنر حل میشود و همچنانکه هر قطرهای در دریا به مروارید خالص [تغییر شکل]میدهد، در عالم هنر نیز هرچه وارد میشود، به زیباترین حالت تبدیل میگردد.
این رمان سال ۱۸۹۰ نوشته شدهاست؛ یعنی ۱۰ سال قبل از مرگ اسکار وایلد.
نمیتونم خلاصه اش بنویسم چون داستان لو میره.
دوتا فیلم هم ازش ساختن .
البته این تجربه ی یکسال پیشم بود، نمیدونم الان شاید بهتر شده باشن. فعلا که درگیرِ زبانشناسم و درسهای قبلی رو مرور میکنم تا تموم بشن برم سروقت دوره های جدیدتر…درکنارشون کتابهای زیبوک هم عالین…