7 posts were merged into an existing topic: شما چگونه در زیبوک کتاب می خوانید؟
سلام داستان Emmaرو خوندم از سری داستان های خیلی ساده، هرچند بهتربود تو دسته ی بالاتری قرار بگیره،زمانش حدود۲ ساعت بود، و فیلمش هم امسال ساخته شد، من چون فیلمش رو دیده بودم تصور ذهنی ام بر اساس فیلم بود
سلام
کورالاین فصل ۷ رو خوندم.
این فصل خیلی غمگین بود دلم برای اون ۳ تا بچه کباب شد
یک چیز باحال هم یاد گرفتم تو یه پاراگراف کلمه flee بود بعدش کورالاین گفتش: I’m not running away
همین رو شنیدم فهمیدم کلمه flee همون running away هستش.
چقدر خوشحالم که بدون دیکشنری درست حدس زدم.
“Flee!” said the very first of the voices—another girl, Coraline fancied. “Flee, while there’s still air in your lungs and blood in your veins and warmth in your heart. Flee while you still have your mind and your soul.” “I’m not running away,” said Coraline. “She has my parents. I came to get them back.”
سلام.
بعداز ظهر گرم تابستونی همگی به خیر
این دو روز داستان مورد عجیب بنجمین باتن/The Curious Case of Benjamin button از مجموعه کتاب های سطح متوسط رو خوندم. کتابی یک ساعته که هر چند در شروع واژه ها/ترکیبات آبی رنگ نسبتا زیادی داشت ولی می شد حتی بدون استفاده از دیکشنری از پس خوندن و فهمیدنش براومد.
سال ها پیش من فیلمی که براساس همین داستان کوتاه ساخته شده بود رو دیدم…
“نوزادی که به صورت پیرمرد 80 ساله ای به دنیا آمد و در حالی که دیگران پیرتر میشوند، او هر سال جوانتر میشود. او در میانسالی عاشق دختری میشود که در سنین کودکی با او هم بازی بود. آنها با یکدیگر ازدواج می کنند و صاحب یک فرزند می شوند…”
در هر حال، هر چند که از یه کتاب یه ساعته و البته سطح بندی شده نباید انتظار زیادی داشت ولی اگه فیلمش رو دیده باشید متوجه می شید که بعضی جاهاش متفاوت از کتاب هست؛ هر چند که اصل داستان حفظ شده…ولی با این حال، اگه از این کتاب خوشتون اومد حتما فیلمش رو هم ببینید؛ حداقل با حافظه ی نه چندان روشنی که از اون فیلم تو ذهن من نقش بسته، تجربه ی لذت بخش تری در این مورد خواهید داشت.
سلام دوستان.
تا فصل هفت کتاب دوم (شاهزاده کاسپین) از مجموعهی “سرگذشت نارنیا” مطالعه شد.
این کتاب رو میتونید هم در “قفسهی نوجوانان” و هم در قسمت “مجموعه داستان” پیدا کنید.
خوندنش زیاد نیست اما چون لغتهای عجیب و غریب دنیای جادو زیاد داره و زبان نوشتاریش هم یه کم قدیمیه، به سطح پایینتر پیشنهادش نمیکنم.
لازمه چند تا کتاب سطح پیشرفته رو بخونید بعد برید سراغ این مجموعه.
سلام دوستان
من این چند روزه زیاد سمت زیبوک نرفتم( نه که اصلا نرفته باشم ، زیاد توش نبودم )
به جاش دارم مجموعه Red Queen رو میخونم
تا الان جلد یک رو تموم کردم و اوایل جلد دوهستم
ابن مجموعه ۶ جلدی هست که ۴ جلد اصلی و دو جلد فرعی هستن
من هرچی از این کتاب بگم ، کم گفتم
.
.
.
حقیقتش خیلی خیلی خوشحالم که دارم این مجموعه رو میخونم
نه به خاطر خودش بلکه به خاطر خودم
اینکه میتونم بخونمش و اینکه میتونم بفهمم داستان رو
امیدوارم همهههههه دوستان این حس رو تجربه کنن
چون واقعا حس خوبیه
درسته کلماتی هستن که من نمیدونم و نمی دونستم
اما زیاد سمت دیکشنری نرفتم ، بیشتر حدس میزدم و اون کلماتی که خیلی تکرار میشدند رو چک میکردم
اما مهم فهمیدن بود که من حداقل ۸۰ درصدش رو میفهمیدم و داستان رو متوجه میشدم
سلام.
یکی دوروز گذشته مشغول خوندن مجموعه ی یه ساعتی فارست گامپ/Forrest Gump از مجموعه داستان های متوسط بودم.
صوت ماشینی داشت و مثل همه ی صوتای ماشینی، 1 به جای I خودنمایی می کرد…عجیبه
اسمش رو قبلا زیاد شنیده بودم و شاید فیلم سراسر افتخارش رو هم دیدم ولی خب، با خوندن رمان این حس بهم دست نداد.
داستان مردی که به ظاهر idiot هست و سطح هوشی پایین (حداقل از دید اطرافیان) ولی خروجی های تاثیرگزار و شگفت انگیزی داره.
سازدهنی زدن بدون هیچ آموزش و تمرینی، رفتن به فضا، هنرمند بودن، موفقیت هایی در شطرنج و فوتبال و …
‘If you’re an idiot,’ he said angrily, ‘how do you know how to do that?’ ‘Maybe I am an idiot,’ I said, ‘but ‘I’m not stupid.’ I was born an idiot, but ‘I’m cleverer than most people think.
یه واژه ی جالبی که تو این مجموعه باهاش آشنا شدم (اولین آلت موسیقی که از هارمنیک توش استفاده شده)
I took out my harmonica and began to play. I played two songs
سلام دوستان
کتاب های کابوس قبل از کریسمس، اخطار بیگانگان در سیاتل خوندم هر دو داستان خیلی خوبی بودن
ممنونم دوست خوبم بابت معرفی کتاب ها @miss_mary
چند تا داستان از ادگار آلن پو سبک وحشت هم خوندم خیلی داستان باحال و ترسناکی بود. البته خیلی هم ترسناک نبود به جز گربه سیاه
۱) سرنگونی خانه آشر
۲) ماسک مرگ سرخ
۳)گربه سیاه
(در زیبوک دو تا کتاب هستش یکیش گربه ی سیاه چند تا فصل داره که اون نیست.
اون یکی که گربه سیاه فصل بندی نداره و بعد از کتاب ماسک مرگ سرخ میتونید پیدا کنید اینو بخونید اشتباه نگیرید)
همه این کتاب ها رو در سطح خیلی ساده میتونید پیدا کنید و بخونید.
سلام دوستان
مجله ای که این دفعه خوندم اسمش هست animals at night
راجع به زندگی حیوانات شب زی هست و ویژگی های خاص که باعث میشه در شب راحت زندگی و شکار کنند .
خوندن مجله های علمی راجع به محیط زیست و حیوانات و گیاهان و… خیلی واسم لذت بخشه ، انگار که دارم مستند نگاه میکنم . یکی از بزرگترین هدف های من برای یادگیری زبان ، دیدن مستند هست، چندتایی مستند بدون زیرنویس دارم که خیلی دلم میخواد راحت متوجه اشون بشم .
اسم این حیوان tarsier میمون شب گرد هست ، چشماش از مغزش بزرگ تره و گوشت خواره .
اینم فایل pdf اش
Animals at Night.pdf (12.5 مگابایت)
و همچنین یک کتاب تکراری خوندم چون لغات اش واسم مهم بود و جز کتاب های مورد علاقه مه، دوباره باید وارد لاینتر میکردم شون ، جالب اینجاست که اواخر اردیبهشت یا اوایل خرداد که این کتاب رو خونده بودم ۱۱۰ تا لغتش واسم سخت بود و بلد نبودم این دفعه ۷۴ تا شده بودن.
زمان کتاب هم یک ساعت و ده دقیقه
کتاب های خیلی ساده
ولی سطح کتاب L4 هست و برای انتشارات black cat.
لحجه امریکن چند صدایی عالی
اسم کتاب هم بیگانگان در مدرسه
یک چندتا هم داستان کوتاه از کتاب های خیلی ساده خوندم به خاطره تمرین جمله سازی ، دفعه بعد گزارش شون رو می زارم.
خواهش میکنم سپیده جون @sepide-str
سلام.
صبح همگی به خیر
کتابی که این بار انتخاب کردم عنوانش هست پادشاه جوان و چند داستان دیگر/ The Happy Prince and Other Tales کتابی یک ساعت و 50 دقیقه ای از مجموعه ی سطح بندی شده ی متوسط
فکر می کنم اولین بخشش (معرفی) صوت ماشینی داشت ولی خود داستان های مجموعه، صوت انسانی دارن خدارو شکر
داستان های تا حدی آروم! هستن و همونطور که تو بخش معرفی عنوان شده بود، نویسنده این داستان ها رو برا دو پسرش می گفته.
یکی از داستان هایی (1 از 7) که احتمالا برا خیلی از شما آشناست؛ البته در قالب TV؛ داستان شاهزاده ی خوشحالیه که پس از مرگش، مجسمه ش رو تو بالاترین نقطه ساختن و از اون بالاها، درد و رنج مردمش! رو می بینه.
و پرنده ای مسافری که رو مجسمه می شینه و به درخواست مجسمه، کمک می کنه دل چند تا از آدمای دردمند رو شاد کنه.
‘When I was alive,’ said the prince, ‘I had a heart like every other man. But I did not know what tears were. I lived in a palace where there was no sadness. In the daytime I played with my friends in a beautiful garden, and in the evening I danced. There was a high wall round the garden. But I did not know what lay on the other side. So I was called the Happy Prince. I was pleased with my little world. Now I am dead, and they have put me up here. I can see all the unhappiness of my city. My heart now is made of a cheap metal. But even that poor heart can feel, and so I cry.’
واژه ی mermaid/پری دریایی هم از واژه هایی بود که بعد از مدت ها، برام مرور شد.
کتاب دوم از مجموعهی “سرگذشت نارنیا” با عنوان “شاهزاده کاسپین”، به پایان رسید. کتاب جالبی بود و راوی خوبی هم داره.
خواستم کتاب “مگنس چیس” رو بخونم ولی راویش خوب نیست، حتی یه دقیقهشو هم نتونستم تحمل کنم.
برنامهی بعدیم اینه در کنار کتاب سوم نارنیا، ارباب حلقهها رو بخونم.
سلام دوستان
کتاب ربکا تموم شد
یکی از کتابای خیلی خوبی بود که خوندم
برعکس آناکارنینا که با وجود شهرت زیادش خیلی برای من دلچسب نبود
داستان ربکا. داستان دختری که با خانمی زندگی میکنه و با مرد ثروتمندی به نام مکس د وینتر آشنا میشه و ازدواج میکنه در ادامه وقایع جالبی اتفاق میفته
شب بخیر بچه ها
کتاب سفر به مرکز زمین خوانده شد
کتاب های خ ساده
به خاطره colour و dove متوجه شدم متن داستان امریکن هست ، dove یعنی کبوتر ولی تو یکی از جمله های کتاب منظورش شیرجه زدن بود که فعلش میشه dive و گذشته اش ed میگیره ولی تو یکی از دیکشنری ها نکته اش این بود گاهی تو لحجه امریکن گذشته dive رو dove هم میشه نوشت.
ولی صوت داستان بریتیش بود .
کیفیت صدا یک مقدار ضعیف بود
ولی صداگذاری و آهنگ داستان خیلی خووب بود شبیه فیلم های کلاسیک قدیمی بود ، انگار داشتم فیلم می دیدم
داستان از اسمش معلومه ماجراجویی یک دانشمند با برادرزاده اش و یک راهنما باهم راهی سفر پرماجرا میشن ، کاشکی کتابش خلاصه شده نبود .
کتاب گربه سیاه هم خوانده شد تو همین قفسه بود
راجع به مردی که از وقتی شراب خوار میشه زندگی اش تغییر میکنه
داستانش رو قبلا کتاب صوتی شو (فارسی) گوش کرده بودم یادمه ترسیده بودم .
سلام دوستان وقتتون بخیر
کتاب خدایا کجایی ؟؟؟ منم مارگارت ، امروز تموم شد ، ماجراهای جالبی توش اتفاق میفته و پایان خوبی هم داره ،
همچنان با جدیت دارم کتاب B.F.G رو می خونم
موفق باشید
سلام
کتاب مادام بوواری از کتابهای سطح پیشرفته را خواندم ولی خیلی بد خلاصه نویسی شده بود
مادام بوواری نخستین اثر گوستاو فلوبر نویسنده نامدار فرانسوی است که یکی از برجستهترین آثار او بهشمار میآید
اما بوواری شخصیت اول داستان بوده و نام داستان از نام او گرفته شدهاست. او همسر یک پزشک ساده و دختری شهرستانی است که بر خلاف همسرش انتظارات سیری ناپذیری از دنیای خود دارد و مشتاق زیبایی، ثروت، عشق و جامعهای سطح بالاست.
کتاب مادام بوواری در زیبوک در رمانهای متن اصلی هم هست
سلام. روزگار همگی به خیر
دیروز و امروز کتاب کنت مونت کریستو/The Count of Monte Cristo رو خوندم. کتابی تقریبا دوساعته از مجموعه کتاب های سطح بندی شده ی متوسط.
دریانورد جوانی که روز ازدواجش به اتهام بی اساس طرفداری از ناپلیون زندانی شده. بعد از روزها، با زندانی دیگری که در مجاورتش محبوس شده آشنا میشه و تنهاییش رو با کلامش غنی می کنه…نقشه ی فرار از زندان شون جدی تر میشه تا اینکه …
در هر حال، رمان تقریبا جالبی بود هر چند که خیلی خیلی متفاوت از چیزی هست که تو ویکی احتمالا خواهید دید. /تو داستان اصلا به جزییات قبل و بعد از زندانی شدنش اشاره نشده ولی ظاهرا رمان فوق العاده زیبا و سرشار از وقایع عجیب بوده./
در هر حال، متن چندان سختی نداره و با سطح متوسط هم به راحتی از پسش برخواهید اومد. احتمالا نیاز داشته باشید سرعت پلی شدنش رو هم بالاتر ببرید.
جالببه…الان که ویکی ش رو دیدم این کتاب از شاهکارهای الکساندر دوماست و فیلمی هم براساس اون ساخته شده.
می تونید متن زبان اصلی ش رو هم تو زیبوک ببینید اگه علاقه دارید به داستانش
سلام فیلم اینو من چند بار دیدم خیلی عالیه ولی متاسفانه کتابش را منم خواندم میشه گفت در آخر، نصف کتاب تو چند سطر خلاصه شده ولی بقول شما بازم خوبه و کتاب راحتیه
بله اون بالا منم اشاره کردم
کتاب شبح اپرا ( خ ساده ) بریتیش یک ساعته. همین الان صبح زنجیره مو با این کتاب پر کردم.
همین خلاصه کتاب خوندم متوجه شدم کتاب اصلیش باید جذاب باشه و غمگین.
منو یاد کتاب مرد فیلی و گوژپشت نتردام انداخت
وقایع داستان تو پاریس و اسم های فرانسوی اینا داره و یک کاراکتر ایرانی هم داره .
ازین کتاب خیلی فیلم و نمایشنامه موزیکال ساختن
اینم یک خلاصه از کتاب متن اصلی
رمانی عجیب که خواننده را در هر صفحه تا حدود دنیایی غیر قابل تصور می برد و در عین حال محتوی سرگذشت عشقی شورانگیز و جگر خراش است که کمتر نظیر آن را می توان خواند…
شبحی خوفناک در زیرزمین های ساختمان اپرای پاریس مسکن گزیده . او بسیار باهوش و پر رمز و راز است و به گونه ای نامرئی تمام اتفاقات اپرا را تحت نظر دارد . این شبح خوفناک عاشق یکی از بازیگران به نام کریستین دائه شده و با تردستی های خود به صورت فرشته موسیقی بر او ظاهر شده و سعی می کند روح کریستین را در اختیار بگیرد .
نمایشی عظیم قرار است اجرا شود و بازیگران مشغول تمرین هستند. ناگهان پردهٔ پشت صحنه به شدت در نزدیکی بانو کارلوتا، بازیگر نقش اصلی فرو میافتد. بازیگران میگویند که این کار شبح اپرا است و کارلوتا به حالت قهر آنجا را ترک میکند. گردانندگان اپرا که بازیگر اصلی خود را از دست دادهاند به تعطیل کردن نمایش میاندیشند اما مادام ژیری، کریستین را به عنوان جایگزین کارلوتا معرفی میکند.
از کریستین خواسته میشود تا آوازی را بخواند و او به زیبایی آن را اجرا میکند اما از گفتن نام کسی که آوازخواندن را به او آموخته خودداری میکند. نقش به کریستین داده میشود و در شب افتتاحیه، رائول - ویکونت شانی - که در جمع مهمانان است درمی یابد که کریستین همان دوست دوران کودکی اوست و پس از اجرای نمایش به پیش او میآید. کریستین که از دیدن رائول زیباروی بسیار شادمان شده مدتی را به گفتگو با او سپری میکند.
تو یه سایت خوندم که میگفت نویسنده گالستون لورو خودش کاراگاه بوده و با یکی از شخصیت های کتاب هم که ایرانی هم بوده صحبت کرده کلا اتفاق واقعی بوده .
ولی تو فیلم ها شخصیت ایرانی رو حذف کردن .
چه آهنگ های قشنگی داشت من از دوتاش خوشم اومد