کاش بیفتند اتفاقات خوب؛
کاش معجزه شود…
از قابهای روی دیوار، لبخند بریزد،
از دل گلدانها، بهار بشکفد و
از منافذ سقفها، بهشت چکه کند…
کاش بیفتند اتفاقات خوبی که
تصورشان هم محال بود…
خورشید عمیقتر از همیشه طلوع کند و
تا همیشه بتابد…
بهار از راه برسد و تا همیشه بماند
و ما لبریز اشتیاق شویم
و جور دیگری زندگی کنیم،
جوری که هیچکس در آرزوی بهشت نباشد!
کاش بیفتند اتفاقات خوب،
کاش معجزه شود…
درود
صبح زیبـای چهارشنبه تون بخیر
امیدوارم روزتـون بانشاط
لبتون پر از تبسم
قـلب تـون پـراز نـور
روزگارتـون شـیرین
و نعمت های الـهی نصیبتون بـاد
خیلی عالی بود ولی قبول نیس باید گفته بشه ک به سر اون پسرا چی اومد خیلی جالب میشه اگه الان اونا زیردستاش باشن
منم یه جمله دارم :
هر وقت تونسی درون خودتو مثل عطری ک روی تنت میپاشی کنی طوریکه دفعیاتت بوی عطر بده اونوقت ب خودت مغرور شو در غیر اینصورت با همه مهربان باش حتی دشمنت
سلام وحید جان عزیز
چقدر زیبا نوشتید بسیار خوشحالم که با ادب دوستانم و در این دشت سرسبز ادبیات گل می چینم چه طراوتی و هوایی
هوایی شد دلم یارا مرنجان
بیا یاری کن این یار پریشان
این شعر را در مدح دوست و یار الان فقط مخصوص شما گفتم امید است کاستی ها را ببخشید آقا وحید
سلام آقا مصطفی عزیز، ممنونم از طبع لطیفتون این روزا سعی میکنم بیشتر مطالعه کنم و کمتر به کارهای جانبی بپردازم.
جملات نغز و زیبای شمارو میبینم و لذت می برم.
ابراز محبت شما باعث شد بعد از ظهری چند بیتی برای امام زمان بگم امیدوارم خوشتون بیاد.
البته
تقدیم به همه ی دوستان خوبم.
چندیست دلم حسرت دیدار تو دارد.
در گوشه ی محراب خودش جای تو دارد.
دیریست تَرَک دارد و از خلق بریدَست.
غیر از غم تو ناز کسی را نخریدَست.
او تنگ شود ناز کشد اشک بریزد.
شب تا به سحر خواب ز چشمش بگریزد.
در دل هوس شبنم رخسار تودارد.
دل هم به دلش باز خریدار تو دارد.
سلام آقا وحید
اللهم عجل لولیک الفرج
بسیار لذت بردم چقدر زیبا سرودین
استعداد فوقالعاده ای دارید تبریک.
دیدن روی ترا دیده ی جان بین باید
این کجا مرتبه ی چشم جهان بین من است
شاعر این شعر را نمیدونم آقا وحید
یه بار در زمان نوجوانی به کوه رفته بودیم یک نفر در کوه این شعر را با صدای زیبایی خواند و ما خودش را ندیدیم ولی صدای فوق العاده ای داشت منم چون چیزی نداشتم بنویسم حفظ کردم امیدوارم بپسندید.