سیمپسونها، فصل اول،قسمت اول

Humer:آه پسرم،تو احتیاجی به اون چیزهای بی ارزش نداری.
مطمئنم همین الانشم چیزهای خیلی مهم تری داری.
یه خونه خوب و یه پدر مهربون که حاضره هرکاری برای تو انجام بده.
هی، من نمیتونم پول ناهارمو بدم،یه گاز ازاون دونات بهم بده.
Milhouse:یه نگاه به اون به اصطلاح بابانوئل بنداز!
نمیتونم باور کنم که اون بچه ها دارن عاشقش میشن.

6 پسندیده

سلام دوست عزیز :heart:
اگر قصد دارین در ترجمه های دوره ها شرکت کنید
ترجمه هاتون رو در این تاپیک ارسال کنید و دوره ای که انتخاب کردین رو اعلام کنید تا زود تر بررسی و بارگزاری بشه
ممنون از زحمات تون

موفق باشین✨

2 پسندیده

بله قصد دارم ولی نمیدونم چطور باید مشارکتم رو اعلام کنم اونجا، جایی برای ارسال پیام ندیدم

3 پسندیده

از این قسمت دوست عزیز

که پایین آخرین پیام هر تاپیک قرار داره

2 پسندیده

برای اینکه همه ی پیام ها رو سریع بگذرید هم از این راه استفاده کنید :point_down:



اگر سوالی بود درخدمتم

3 پسندیده