« فقط 5 ثانیه تا حرکت به سمت آرزویتان فرصت دارید »

سپاس بابت مقاله عالیتون
اما جای تصمیم به لاغری تو مثالاتون خالی بود :wink:
من عمرا این طوری نیستم همیشه همه کارامو سر وقت طبق برنامه
تا حالا کاری رو به تعویق ننداختم😉
الکی دیگه…
خواستم یه مقدار متفاوت باشم

5 پسندیده

ایول عجب عمویی :crazy_face::crazy_face:
خخخخ ما عموهامون ازین خیرا ندارن :stuck_out_tongue_closed_eyes: :joy:
من هیشکی بم معرفیش نکرد
داشتم میچرخیدم تو نت دنبال یه برنامه خوب
که تبلیغا زبانشناسو دیدم
هرچی نگا کردم لینک دانلودشو ندیدم
بیخی شدم نتمو خاموشیدم :joy:
اما همچنان تبلیغاش تو ذهنم بود که تکنیک سایه چجوریه و…
این برنامه همه سطحی داره و…
۱۰ دیقه بعدش
دوباره نتمو روشنیدمو گشتم دنبالش تا خداروشکر پیداش کردم بعد زدم دانلود شه
یهو یادم اومد حجم نتم داره تموم میشه
اومدم کنسلش کنم
دیدم عه دانلود شد :joy::joy::joy:
و این شد که الانم معتادش شدم :joy::joy:

:joy::joy::joy::joy::ok_hand::ok_hand::ok_hand:

4 پسندیده

خواهش میکنم. نظری، تجربه ای چیزی ؟ هیچ؟ :grin:
نکنه نخوندید ؟ :crazy_face:
@m-m96 یعنی نخوندن؟
شوخی میکنم موفق باشید. ولی خوشحال میشم از تجربیات شما هم بدونم.

زندگی با همین لحظه ها معنی پیدا می کنه. امیدوارم همیشه از لحظه های اطرافتون به نحو احسنت استفاده کنید.
خواهش میکنم و خوشحالم که از این مطلب خوشتون اومده.:rose:

شما ذهنتون قشنگ مشخصه ازتون به شدت محافظت میکنه :grin:

چ حس قشنگی آفرین به شما

ممنونم از دعای قشنگتون :rose::rose:

این مهم نیست که حسرت گذشته رو بخورید. مهمه بدونید چرا اون موقع این اتفاقا برای شما میوفتاده و دلیلش رو پیدا کنید و به مسیر الانتون ادامه بدید.

من این مشکلو معمولا تو درگیری ها داشتم. کلا آدم آرومیم یادمه یه بار یکی بهم تنه زد اومدم خونه با خودم گفتم چرا نزدم صدا خیار بده :joy::joy::joy:
الان دیگه پیش بیاد از 5 میشمارم نرسیده به 1 میخوابونم تو گوش طرف بعد الفرار.

مرسی ازت. ولی باور کن من از قانون خاصی واسه نوشتن مقاله پیروی نمیکنم. یهو یه موضوع به ذهنم برسه یا یه مطلبی بخونم که جذبم کنه مینویسم.
از این بابت واقعا نمیشه تقسیم کار کرد.
پیشنهاد من اینه تو مقالاتت رو بنویس. اینجوری دیتا بیس تالار بالاتر میره. تا اینکه بخوایم محدود کنیم خودمونو به یه کتگوری خاص.
توام هر چی که برات جذابه بنویس.
قبلا هم گفتم نوشتن رو خیلی دوست دارم :grin: یه جورایی مثله مدیتیشن میمونه واسم. واسه همین باید یه موضوع جذاب پیدا کنم بنویسم. اینجوری ممکنه سالیان سال یه موضوع خوب پیدا نکنم کلا از مقاله نویسی ساقط شم :grinning:

آره. این هم باز محافظت ذهن از شرایط حاکمه. درسته تو میخوای به یه سمتی حرکت کنی ولی پدر مادر به شرایط تو فکر میکنن و تو ذهنشون همین اتفاقاتی که اینجا دربارش شرح دادیمو انجام میدن. اونا میگن اگه مثلا فرزاد بره به سمت فلان کار ممکنه موفق نشه ممکنه فلان شه و فلان. دقیقا مثله مل رابینز که به شوهرش گفت پاشو برگرد به همون کار سابقت.

یه دوستی هست تو تلگرام هر دو ماه به دوماه پی ام میده میگه میخوام از الان شروع کنم.
همیشه سوال اول من اینه. الان چند ماه گذشته هنوز شروع نکردی؟ اگه اون روز شروع می کردی الان یه دوره رو تموم کرده بودی.

بله کلا روانشناسی موضوع با اهمیتیه. چون واقعا روانشناسی 80 درصد موفقیت رو شامل میشه.
نه تنها من و فرزاد و آقای ناصری بلکه همه اگه توانایی قلم خوبی دارن بتونن یه دلنوشتی یا یه مطلبی رو بنویسن عالی میشه.
الان مثلا تو این مقاله من کاملا حرفای این خانوم رو ترجمه نکردم. چون 22 دقیقه کلیپه و ترجمه کاملش هم زمان بره و کسل کننده.
برای این کار تبدیل به یک دل نوشت یا یه دست نوشت کردم و سعی کردم اصل مطلب رو از زبان و قلم خودم بیان کنم. این کار هم برای من لذت بخش بود و هم مطمئناً دوستان بیشتر خوششون میاد.
واسه همین هر کی که بتونه این شکلی یه مطلب بنویسه و با بقیه به اشتراک بزاره مطمئنم همگی استقبال خواهیم کرد و در گروهمون دوستی و رفاقت بهتری با هم خواهیم ساخت.

برعکس شمردی مریم خانوم :joy::joy:

به به چه خبر خوبی آفرین به شما :rose::rose::rose:

میشد دو هزار تا مثال زد واقعا
الان همین تغذیه درستی که خانوم رابینز بهش اشاره کردن میتونه مربوط به چاقی یا لاغری باشه.
اعتقاد به خودمون خیلی اهمیت داره که ماشالا شما به خودتون خوب اعتقاد دارید.
ممنونم از شما و بهتون تبریک میگم :rose:

8 پسندیده

احتمالش هست :joy::joy::joy::joy::joy::joy:

نه خداروشکر تو این مورد از وقتی که یادم میاد
تو دعواها و جر و بحثا نذاشتم بعدا غبطه بخورم
قشششنگ با وایتکس شستشو داده شده و
سفارش هم پذیرفته میشود :joy::joy::joy::stuck_out_tongue_winking_eye::stuck_out_tongue_winking_eye:

6 پسندیده

یا ابولفضل :joy::joy:

3 پسندیده

1 نوشته با یک موضوع موجود ترکیب شدند: اولين مدال طلايي تالار :yellow_heart::tada:

:joy::joy::joy: یعنی مدل شستشو دادن خانوما معرکه است تو دعوا :joy::joy: آخ آخ خدا نصیب نکنه

3 پسندیده

بعلههه :blush::blush::blush:

:joy::joy::joy::joy::joy::ok_hand::v:

2 پسندیده

این مقاله تون بیست بیست بود.کیف کردم.مرسیییی :star_struck:
من در مورد خیلی از کارها تجربه ی امروز فردا کردن رو دارم.مثلا از اول تابستون تا حالا میخام برم باشگاه . ولی هنمچنان نرفتم.ولی در مورد یادگیری زبان اصلا اینطور نبودم.البته تازه دو ماهه که شروع به کار کردم.قبلش اصلا به فکرش نبودم.اما اعتراف میکنم که توی این دو ماه ،هر روز چه در سفر چه بیماری و … هر روز خوندم و مرور کردم.و البته چه نیش و کنایه ها و حرفهای مایوس کننده که نشنیدم.مثلا اطرافیان میگن به چه دردت میخوره یا از این زبان خوندن چیزی عایدت نمیشه یا پس کی میتونی انگلیسی صحبت کنی و …خدا رو شکر تا الان ادامه دادم و امیدوارم یه روزی نتیجه بگیرم :grinning:

6 پسندیده

من یادمه یبار یکیو با اب جوب شستشو دادم :joy::joy:
داشت مهمونی میرفت

خاسم هوشیاری شمارو تست کنم :joy:
افرین ۲۰ امتیاز
رفتی مرحله بعد :clap:

2 پسندیده

این روحیه خیلی خوبه ، دمت گرم

باشه حتما رو همین سیستم پیش میریم ، حله برار

3 پسندیده

به حرف اطرافیان توجه نکنید.
فایده ای واسه شما نداره. باید صبور بود و لذت برد
ممنون از شما :tulip::tulip:

3 پسندیده

ممنون آقا کامبیز
عالی بود

2 پسندیده

دست شما درد نکنه اقا کامبیز،حالا نخونده نظر میدم :sweat_smile:
راستش تعریف از خود نباشه،من همیشه هر کاری خواستم شروع کردم،همیشه اولین کسی هستم که آماده باش واسه دادن ایده هستم :wink:
اتفاقا چند وقت پیش یه ایده به ذهنم رسید واسه صدا و سیما ،سریع پیام واسشون فرستادم،اما هنوز وقت نکردم حضوری برم :yum:

2 پسندیده

راستی اقا کامبیز من هم عاشق نوشتن هستم :heart_eyes:و برای خودم مینویسم و تا حالا چیزهایی رو که یاد گرفتم در قالب متن به اشتراک نگذاشتم،من بیشتر توانایی مکالمه ام خوبه تا دلتون بخواد از این طریق به اشتراک گذاشتم :joy:

1 پسندیده

راستی یه چیز دیگه،امروز رفته بودم جشن،مسابقه بود،و طبق معمول اولین داوطلب بودم :stuck_out_tongue_winking_eye:برنده هم شدم :blush:
سری های بعد مسابقه هم داوطلب میشدم،اما چون بهم جایزه داده بودن میگفتن نمیشه :wink:هر چی میگفتم بابا من جایزه نمیخوام،بذارید بیام :sunglasses:

1 پسندیده

فکر کنم پشیمون شدید گفتید تجربه ام روبگم :joy: اخه اگه بخوام بگم تا صبح باید واستون بگم :sweat_smile:

1 پسندیده

مریم جان جانان چقدر باحاله تجربیاتت
عزیزم همشو تایپ کن تو یه پست ما طاقت نداریم چشم به راه بمونیم :joy::joy:

2 پسندیده

از دست تو نسیم :joy: :joy: :joy:
نه دیگه میکنمش یه مقاله واستون میفرستم :sunglasses:
البته باید به تمام زبان های دنیا ترجمه بشه ها :stuck_out_tongue:

1 پسندیده

باریک باریک
شما مقاله بده من خودم المانیو فرانسه و ایتالیا و اسپانیاش متقبل میشم ترجمشو :joy:

1 پسندیده