بعضی از موسسه های خیریه متاسفانه کلاهبرداری می کنن
یکی از کثیف ترین و زشت ترین درآمدهاییه که تا حالا دیده ام
اما با دیدن جامعه نمیشه گفت که همه این موسسات بد هستن
میزان فقر زیاده
حجم مالی کمک ها تو این میزان فقر تاثیر چندانی نداره
اما نباید نا امید بود
باید تلاش کرد و ادامه داد
موسسه و آدم مطمئن هم زیاده
یکی اش رو معرفی کردم، نرگس کلباسی
ضمن اینکه
با حمایت کردن توجه خودمون بر حمایت های اجتماعی هم بالا میره و حکومت هم ناچار از فشار افکار عمومی مجبور میشه کارهای مثبت تر و مهم تری انجام بده
مثلا اینکه برای دهک های پایین مسکن تهیه کنه
و واقعا لازمه بچه های بد سرپرست رو جمع آوری و تحت نظارت درست قرار بدن
الان برخی از این بچه ها رو کرایه میدن، کرایه بچه های خیلی کوچک یا معلول بیشتره
والدین معمولا اعتیاد دارن و با بچه ها خرج خودشون رو درمیارن
خیلی از گداهایی که بچه کوچک بغل شون هست بچه خودشون نیست و کرایه کرده اند تا دلسوزی مردم رو جلب کنن
بیشتر این نوزادها رو می بینید خوابیده اند یا خیلی آروم اند
بهشون آرام بخش یا مواد میدن که مزاحم کاسبی نباشن
تو سه سال گذشته جمعیت زیر خط مطلق فقر دو برابر شده!
دقیقا
مرسی
خدای مننننن
به بچه نوزاااااااددددد؟؟؟
یاخدا
فکر میکنم بیشتریا زیر خط فقرن
بقول معلممون میگفت ما دیگه تو زیر زمین خط فقریم
اسمشو زیاد شنیم یه قسمتیشم خوندم
پیرو صحبتتون
یادمه 18 سال پیش که در (ایران) اونم در یه شهر خیلی کوچیک دیپلم گرفتم،، انگار از حوزه علمیه مدرکمو بهم داده بودن… مدیر مدرسمون عقاید خودش رو بهمون هر روز صب تحمیل میکرد و ماهم چیزی بجز گفتن “چشم” نداشتیم بگیم…
اکثر معلمامون انگار وااااقعا یه جای مذهبی رو با مدرسه اشتباه گرفته بودن …
کتابامونم خشک ترین فضای ممکن رو داشت /
برای همین فرار از درس و مدرسه رو به همه چی ترجیح میدادیم…
ما اون زمان شکنجه میشدیم تو مدرسه و مدرسه رو فقط شکنجه گاه خودمون میدیم… و نه جایی برای علم و فهم و درک و مسائلِ به روز جهان
نه آخه من وسیله اضافی ندارم… اونایی هم که تو اتاق سومم ان دایما یا گهگاهی ازشون استفاده میکنم…
چیزی که اضافی باشه یا بخشیده میشه یا میره انبار.
منم حتی کلاس اولم رو هم دارم ، برادر دوقلو هام الانه کلاس اول ان دایما با دفتر من مقایسه میکنن خودشونو…
(کلا جا زیاد داریم واسه اینطور چیزا، مثلاً دوچرخه ام مونده تو خونه مون تو انزلی هر وقت بریم ازش استفاده میکنه)
فک کنم از نظر شما این چیزا هم اضافی به حساب بیاد 
من خدارو شکر با این یدونه هیچ مشکلی ندارم… خدارو شکر هیچ وسیله ای ندارم که منو یاده هیچ افریته ای بندازه (دوستای گذشته ام رو میگم 
)
من سعی میکنم خونه ام رو و وسایلا ش رو با حال خوب استفاده کنم و اونایی که منو دوست دارن میدونن من هدیه پول دوست ندارم لباس هم که بدسلیقه ام پس بهم معمولاً لوازم درسی تحریر یا دکوری برای خونه میدن )
اینم بگم گلا کلا آدم و حس میکنن.
من از یه گل فروش مجرب پرسیدم که جدای آب و نور و… حال خوب هم مهمه … من هر روز چند دقیقه براشون موزیک میزارم غبار پاشی میکنم و…)
من تو شناسنامه دقیقا چهل سالمه
اما این رقم فقط طول زمانی سن ما رو نشون میده
فکر کنم بقول یکی از دوستان که می گفت بعضی ها زندگی شون رو در عرض طی می کنن، زمان برام خیلی طولانی تر از این بنظر میاد. کلی ماجرا و داستان های عجیب داشتم. شاید یه روز نوشتم. امیدوارم کتاب خوبی بشه
بارها از پدرت یاد کردی، معلومه خیلی دوستش داری
امیدوارم دخترهای منم بعدها وقتی یاد من می افتن، از من به خوبی و با شادی یاد کنن
عالی
خب دیگه ما جا کم داریم منم از محیط شلوغ بدم میاد
(گفتم محیط شلوغ یاد دیروز تو مترو افتادم. ایستگاه اخر میخواستیم از پله ها بریم بالا به مامانم گفتم وایسا یکم خلوت شه گفت بیا بریم بابا کلاس نزار و… ازین حرفا حالا گفتم اخه بدم میاد دسته جمعی از جایی میریم تو مدرسه هم همینطورهببخشیدا ولی حس گله بهم دست میده بعد همینطور که گفتم بدم میاد یهو رفتیم جلو دیدیم پله برقی طبقه دوم خرابه
به مامانم گفتم خوبه الان میگفتم بدم میادا)
من حتی عروسکامم اضافه میدونم
عروسکام چیه من خودمم اضافه میدونم
من دوست دارم همیشه هسته میوه یا … رو بکارم بعد مراحل رشدش رو ببینم
اخیرا یه عالمه هندونه و پرتقال و توت فرنگی باهم کاشتم تو گلدونم
فقط هندونه ها درومد
ازوناهم خیلیاشون پژمرده و بیحال شدن یعنی فکر کنم بارور نبودن
اونارو کندم مونده یدونه
اسمشو گذاشتم بازمانده
هیم بهش میگم ببین تو تنها بازمانده ای جا نزن و بزرگ شو
و منو بابام که با هم کشتی میگیریم
مثلا میاد بهم دفاع شخصی یا رزمی یاد بده یهو وسط کار میگه ازخودت دفاع کن از خودت دفاع کن منم جیغ میزنم فرارمیکنم
بچه که بودم بابام کارش خیلی دور از ما بود .هفته به هفته میدیدمش
همیشه بهم میگفت من که نیستم تو مرد خونه ای! بعد منم تو عالم بچگی میگفتم مگه من دختر نیستم پس چطور مرد خونه امبعد میگفت مرد منظورم شجاع بودنه بعد میگفتم مگه زن ها شجاع نیستن؟
خلاصه انقدر سوال پیچش میکردم از تعریفش پشیمون میشدآخرش میگفت مگه تو درس نداری
سپاس از همتون خیلی باحال بود
عزیزمی
هروقت تونستم مهاجرت کنم اولین کسی که باید مزاحمش بشم تویی
تا توهم مثل بابام پشمون میشی آخر
پدرها همیشه نگرانن که وقتی دور باشند دخترهاشون بتونن مستقل و راحت زندگی کنن، از پس خودشون و بچه هاشون راحت بربیان
بخاطر همین هر پدری یه چیزهایی به بچه اش یاد میده، حسب اینکه خودش چطوری به دنیا نگاه می کنه و دنیا رو چطوری می بینه
پدرها زیاد نمیتونن به شوهرهای آینده شما اعتماد کنن روی این مورد، چون هیچ مردی شما رو به اندازه پدرتون دوست نداره
دقیقا
پدر من همه چی بهم یاد میده
هرچی که فکرشو بکنید
میگه اینا آینده بدردت میخوره که لنگ کسی نمونی
اینکه میگم هرچی یاد میده یعنی از راه اندازی کولر بگیرید تاااا تعویض روغن موتور و تعمیر مدار اوتو و..
پدرم از برق و کامپیوتر و دفاع شخصی بهم یاد میداد و بعد اون تونستم مدار چراغ خواب و رادیو رو خودم درست کنم
صد البته توی آشپزیمم بابام موثر بوده نه اینکه آشپزی بلد باشه ولی از بس سخت گیر و نکته سنجه تو غذا باعث شده آشپزیم خوب بشه اگه غذا بد باشه خیلی رک میگه فلان چیزش بد بود اینم اضافه کنم که بیشتر غذاهای سنتی رو دوست داره و مثلا اگه غذایی که درست میکنم فست فودی باشه یا امروزی میگه اینا که غذا نیست
دقیقا پدر من هم اینطوره
گراز رو نمیدونم ولی خوک گوشت مفیدی نیستش.
نوعی باکتری یا ویروس توی گوشت خوک هست که حتی با پخت کامل و دمای بالا هم ازبین نمیره.
خرچنگ تعریفش رو زیاد شنیدم یکی از آشناهای قدیمیمون توی کشورای عرب میگفت خرچنگ زیاد دوست دارن و خوشمزه هست.
میگو که عاشقشمممم
(یهو یاد فیلم مجید افتادم. اون پسره اصفهانیه که نمیدونست میگو چیه بعد معلمش گفت فسفر داره هرکی بخوره باهوش میشه بعد شاگردشو به خونشون دعوت کرد و براش میگو درست کرد)
پسر عموی مادرم خدارحمتش کنه
میگفت گوشت جوجه تیغی هم خیلی خوشمزه هست.
هعی دلم براش تنگ شد…
با پدرتون موافقم
کار به پسر و دختر بودن بچه ها ندارم، خوبه که بچه ها قدری دانش فنی داشته باشند، مفیده.
اما راستش آشپزی ام افتضاحه
اگه بلد بودم بهشکن یاد می دادم. امیدوارم از مادرشون یاد بگیرن، آشپزی اش خیلی خوبه
کار خوبی می کنه
من معمولا خودم به بچه هام آموزش میدم
حالا که کوچک هستن، اما رزمی ترکیبی از جودو، بوکس و کاراته بهشون یاد میدم. بنظرم برای دخترها اینها مناسب تره. در جودو یک فرد با وزن و قدرت کمتر میتونه حریف بسیار بزرگتر رو شکست بده. در کاراته و بوکس هم نیاز به درگیری نزدیک و گرفتن نیست و میشه با حفظ فاصله با چند نفر درگیر شد. شنا و مدیتیشن، سوارکاری و دوچرخه سواری و تیراندازی هم داریم، البته همه اینها فعلا در حد خیلی مقدماتی و صرفا آشنایی. پیاده روی هم میریم مرتب، اگه کنار هم باشیم البته. بادبادک هم هوا می کنیم. دفعه پیش بادبادک رو حدودا یکصد و بیست متر فرستادیم بالا (نخ من اینقدر بود و کامل باز شد) خیلی ذوق کرده بودن
فوتبال و بازی با توپ هم دوست دارن، اما متاسفانه اونم بلد نیستم بهشون یاد بدم
قرار باشه چیزی تعمیر کنم هم بهشون کاری می سپارم که کنارم باشن، شاید الان یاد نگیرن، اما شخصیت فنی پیدا می کنن. مثلا پیچ گوشتی و ابزار میدم دستشون کنارم باشن لازم داشتم بهم بدن. البته خرابکاری می کنن عجیب، ولی اگه میخوایم یاد بگیرن باید بازی ها و خرابکاری ها رو تحمل کنیم.
هر شب هم براشون داستان میگم، حتی اگه خونه نباشم با تماس صوتی میگم. اصول اخلاقی و درس های زندگی که دوست دارم یاد بگیرن رو تو قصه ها جا میدم.
اگه خونه باشم عصرها هم انگلیسی و ریاضی تمرین می کنیم، نمیشه بچه ها بگم بنویسید خودم ول کنم برم. پا به پاشون مشق می نویسم
البته در نهایت دنا یکم خطرناک شده. با بچه های دیگه اگه دعواش بشه هیچی دیگه 
دارم روشون کار می کنم که ما قوی میشیم که از ضعیف ترها حمایت کنیم، پوزه زورگوها رو به خاک بمالیم، نه اینکه با بقیه بچه ها دعوا کنیم و اینا
مطمئنم قوی تر بشن اصول اخلاقی و جوانمردی بیشتری یاد میگیرن
.
یه فیلم هندی بر اساس واقعیت هست به اسم دنگال
Dangal
دیدین؟
قبلا معرفی اش کرده بودم
سلام،
من رفتم زندگینامه اش خوندم. خیلی آدم قوی و جالبیه.
اما درکش نمیکنم چرا بیشتر تمرکزش رو گذاشته روی هند. هرچند فرقی نمیکنه کمک در هر حال زیباست و اونا هم انسان هستن و فقر زیادی تو هند هست اما
به شخصه اعتقاد دارم تا وقتی هموطن خودمون محتاجه این کمک نباید صرف مردم ی گشور دیگه بشه.
همچنین من علی رغم اینکه به طبیعت و همه حیوانات بسیار علاقه دارم اما اکیدا اعتقاد دارم وقتی آدمهایی هستن ک تو این مملکت تا کمر خم میشن تو سطل آشغال یا مدتهاست ی غذای درست درمون نخوردن ماها حق نداریم غذای آدمهارو ب حیوانات بدیم.
بهتره فقط بخش زائد غذا، به حیوانات داده بشه.
به هر حال تبریک میگم ب شما و همه اونهایی ک کمی از بار مشکلات این مردم کم میکنن.
@melodie1
من واقعاً میگو رو اوکی ام ولی خوک و جوجه تیغی و… اصلا 
نمیدونم چطوری دوستشون دارید…!
سلام به دوستان.
من شاید مدتی فعال نباشم در تالار، فقط اینو بگم و برم. پیشنهاد میکنم دوستان مستند ساکنان زمین رو مشاهده کنند. بسیار مستند آگاهی بخشیه درباره بهره کشی انسانها از حیوانات و اینکه گوشت چگونه سر سفره ما میاد. یکبار دیدنش ضرر نداره. قبلا این مستند رو معرفی کرده ام:
با آرزوی بهترینها برای دوستان. 
دقیقا و سعی میکنن اول مشکلاتشون رو خودشون حل بکنن تااینکه همون اول یچی خراب شد بدن به بقیه برای درست کردن.
من یچی خراب بشه انقدر باهاش ور میرم تا خسته بشم در اونصورت که فهمیدم هیچجوره درستش نمیتونم بکنم میدم به بابام.
درسته ولی علم این رو ثابت کرده
و خب آمار بیماری هم زیاد میشه.
ممکنه همه خوک ها گوشتشون اینطور نباشه ولی بیشترا هست.
همونطور که همه سگ خونگی دارن ولی بعضیا بیماری هیداتید دارن.
میدونی چی میگم؟
60 40 هستش.
60 درصد ممکنه بیماری زا باشن 40 درصد نه.
منم فقط میگو دوست دارم
نخوردم تاحالا جوجه تیغی
فامیلمون میگفت گوشت لذیذی داره
اره چون قدیمی هست
خدا رفتگان شمارم بیامرزه
ببخشید یعنی منظور شما این هست که از گوشت و پوست حیوانات استفاده نکنیم کلا؟
یا اینکه حیوان آزاری نکنیم؟
من متوجه نشدم.
هر دو. ببینید در نظر من اخلاق در این خلاصه میشه: اینکه به دیگران رنج نرسونیم و این دیگران تمام جانداران زنده (sentient beings) رو شامل میشه. خوردن گوشت هم متأسفانه باعث رنج حیوانات میشه و بنابراین کار درستی نیست.
اکثر ما نمیدونیم که در کشتارگاه ها چی میگذره، اگر بدونیم دیگه از خوردن گوشت دست می کشیم. مستندی رو که معرفی کردم اگه ببینید منظورم رو بهتر متوجه میشید. اینکه شاخ گاو ها رو قبل از سلاخی کردن قطع میکنن و دندونهای خوکها رو میکشن. هنوز جیغهای اون خوک که دندوناشو
میکشیدن تو گوشمه.
من خودم نمیدونستم که گوشت با طی این مسیر هولناک وارد سفره مون میشه. من خودم وقتی آبگوشت داریم فقط آبشو میخورم و خیلی وقته دیگه گوشت کوبیده نمیخورم. مادرم فکر میکنه بدغذا شدم، ولی راستش خوردن گوشت به جز احساس سیری هیچ لذت دیگه ای برام نداره. خورشت هم سعی میکنم تا حد امکان بی گوشت بخورم. هر وقت زندگی مستقلی پیدا کنم حتما گیاهخوار میشم. اینجا واقعا نمیخوام کسی رو قضاوت کنم ولی پیشنهاد میکنم مستند رو ببینید شاید نظرتون عوض بشه.
گیاه هم موجودی زنده هست
تولید مثل داره پاسخ به محیط میده
فقط توانایی حرکت زیاد و توانایی تولید صوت رو نداره.
پس ما نباید از گیاهان هم مصرف کنیم.
با نظرتون کاملا موافقم
ازین وحشی بازی هایی که تو کشتارگاه ها انجام میدن و ازین حیوان آزاری ها واقعا متنفرم یاد اون سالی افتادم که کلی جوجه بیچاره رو زنده به گور کردن زجر کش شدن.
ولی خب افراد محلی و اصیل ازین کارانمیکنن و همه جااینطور نیست. همین الان یاد یه تصویری افتادم که خانومی لاکچری وثروتمندپوست یه حیوونی به عنوان شال روی گردنش بود و در کنار عکس اون عکس همان حیوان بود که زنده زنده پوستش رو کنده بودن اگر پیداش کنم اینجا میزارم
اینا دردناکه
ولی همه جا انقدر حیوون رو قبل از کشتن زجر نمیدنن حتی تو اسلام گفته قبل ذبح حیوان بهش آب بدید
گیاهان و جانوران برای بقای هم و خودشون ساخته شدن
شما اگر گیاه نخوری هیچوقت مواد مغذی بدن دریافت نمیکنه
و اگر گوشت هم نخورید همینطور
ولی میتونید برید از محلی ها گوشت بخرید اونا این رفتارا رو نمیکنن با حیوانات.و اتفاقا گوشت حیوانی که ضربه میخوره بدلیل ترشح هورمون هایی که توی خون ترشح میشه و بعد روی اندام تاثیر میزاره اصلا خوب نیست ولی حداقل وقتی از افراد محلی گوشت میخرید خیالتون راحت تره
چون شما چه بخورید چه نخورید طول عمر اون حیوان چند سال بیشتر نیست.
حتما میبینم.
اتفاقا فیلم هایی که مرتبط بااین موضوع هست رو زیاد دیدم.
اسم فیلم یادم نمیاد اما راجع به تولید گوشت خوک بود که توی کارخونه خوک هارو به طرز فجیعی میکشتن