مدارسی که ما را کند ذهن می کنند - سلاح های آموزش جمعی (معرفی کتاب)

سلام و درود به همه کاربران عزیر زبانشناس. :tulip: :muscle:
در این تاپیک قصد دارم معرفی کوتاهی از دو کتاب که به تازگی در زیبوک مطالعه کردم بنویسم، به امید اینکه دیگر عزیزان هم به مطالعه ی این دو کتاب عالی ترغیب شوند.

نویسنده هر دو کتاب جان تیلور گاتو هستش که به نقد نظام آموزش می پردازه. هر دوی ای کتابها (مدارسی که ما را کندذهن می کنند و سلاح های آموزش جمعی) در قسمت متفرقه زیبوک قابل دسترسی و مطالعه اند.

نویسنده ی این کتاب که تجربه ی سی سال تدریس در مدارس رو داره از تجربه ی شخصیش صحبت میکنه و توضیح میده که چرا اقدام به نوشتن این کتابها کرده. او در یکی از فصلهای کتاب بیان میکنه که ما معلم ها به دانش آموزای بیچاره رقابت و احساس نفرت به هم رو یاد میدیم. یاد میدیم که چگونه از نظر احساسی و علمی به ما وابسته بشن به جای اینکه اعتماد به خود و تفکر انتقادی رو یاد بگیرن.

به گفته ی نویسنده، مدارس ما رو عامدا و عالما کند ذهن بار میارن. چرا؟ او توضیح های مختلفی رو برای پاسخ به این پرسش مطرح میکنه. ابتدا به تاریخچه ی مدارس میپردازه و بیان میکنه که چگونه مغزهای پشت مدارس اجباری به دلایل سیاسی و اقتصادی از روش آموزشی آلمان (پروس قدیم) تقلید کردند و فراوان به نوشته های این نویسندگان استناد میکنه.

دلیل سیاسی در ورای مدارس که تقریبا همه چیز به خورد ما میدن به جز مسائل مهمی که در زندگی به کارمون بیاد! اینه که دولتها افراد تابع، مقلد و بله قربان گو رو راحت تر کنترل می کنند تا افراد مستقل، پرسشگر و متفکر رو، و مدارس دقیقا برای به وجود آوردن گروه اول و جلوگیری از رشد دسته دوم به وجود اومدن.

دلیل اقتصادی هم اینه که دولتها و شرکت های بزرگ به روشهای گوناگون به دنبال پرورش جامعه ای مصرف گرا هستند تا سود بیشتری کسب کنند. از فرصتهای شغلی فراوان که در مدارس وجود داره تا انتشاراتی که کتابهای درسی رو چاپ می کنند تا خود انسانهایی که مصرف گرایی رو می پرستند همه و همه دلایل خوبی برای سودآوری اند. مدارس هرگز دغدغه ی نابغه شدن ما و فرزندان ما رو نداشته و ندارند.

نویسنده به تجربه های فراوانی استناد میکنه که بسیاری از افراد که از مدرسه اخراج شدند یا خودشون ترک تحصیل کردند، در آینده چه افراد موفقی شده اند و چه رویکرد منفی ای نسبت به دوران مدرسه دارند. حتا سیاست مداران بزرگ هم در مدرسه جزو شاکرد اولی ها نبودن. خود من پسرخاله ی نوجوانی دارم که ترک تحصیل کرده و چقدر هم از این کار راضیه و به نظر من هم کار درست رو اون کرده! یکی از دلایلی هم که من از دانشگاه انصراف دادم همین مسخره بودن نظام تحصیلی بود و آرزو میکنم ای کاش زودتر از اینها از این سیستم بیرون میومدم.

حالا این چیزهایی که نویسنده میگه مرتبط با مدارس آمریکاست و اگر بخواهیم این موضوعات رو بومی سازی کنیم خواهیم دید که چه اندازه وضع در اینجا بدتره! از تدریس اجباری ایدئولوژی های سیاسی و مذهبی گرفته تا مافیای کتب درسی و کنکور مثل گ…ج و قلم…ی و … که هر سال هم شاهد بروز مافیای جدیدی هستیم. این ها هیچ کدومشون به فکر دانش اندوزی من و شما نیستن و فقط به سود میلیاردی ای که هر ساله به جیب میزنند فکر میکنن. وگرنه ماها هرکدوممون الآن نابغه شده بودیم.

و سرانجام توصیه نویسنده home schooling یا یادگیری در منزله. خود من اگر بچه داشتم هرگز اونهارو دوازده سال!!! نمیفرستادم به جایی که یک غریبه مغز اونها رو با مطالب بیربط پر کنه و خودم به دانش اندوزی او کمک میکردم.

خلاصه اینها بازگویی مطالبی بود که از این دو کتاب خوندم و شما دوستان رو توصیه به خوندن خود کتابها میکنم به امید نجات فرزندانمون از چنگال نظام آموزشی غلط و پایان دادن به این چرخه ی باطل. :pray:

راستی ای جی هوگ هم در یکی از پادکستهاش به همین موضوع از نظر جان تیلور گاتو می پردازه و این پادکست هم در زبانشناس در دسترسه:

مطلب مرتبط: لینک معرفی کتابهای زیبوک

26 پسندیده

سلام، خیلی ممنون از معرفی تون، ترغیب شدم برم این کتاب رو بخونم. :rose:

در این که سیستم آموزشی مدارس ایران ی سیستم استعداد کش هستش شکی نیست. آدم انتظار داره بعد ۱۲ سال واقعا به انداره ای که زمان صرف کرده نتیجه بگیره ولی حقیقت این هستش که وقتی به پایان این دوره میرسی، میبینی که شاید خیلی خوش بینانه نگاه کنی ۱۰ درصد اون مطالب کاربردی و به درد بخورن. بعد تو ۱۸ سالگی تازه نصف افراد یا اصلا نمیدونن استعداد ها و علایقشون چیه و نصف دیگه ی افردا ازشون غفلت کردن.

محتوای نامناسب بدون در نظر گرفتن استعداد و علایق افراد، آموزش ب شدت ضعیف و نادرست همین محتویات، فشار روانی بیش از حد و…باعث میشه که مدارس رو ی سیستم ب شدت معیوب دونست.

کاملا واضحه که تغییر ی همچین سیستم افتضاح و معیوبی سخته ولی بلاخره باید از ی جایی شروع بشه.

12 پسندیده

ممنونم که اینقدر خوب کتابها رو معرفی کردین :rose::seedling:

8 پسندیده

به هزارویک دلیلللل ، یکصدویک درصد با نظراتتون موافقم . دست خودمم نیست ، چیزی ک عیانه چ حاجت ب بیانه .
mostafa.76@
@boudicca

7 پسندیده

کاملا موافقم. :ok_hand:

6 پسندیده

سلام ممنون بابت معرفی.
واقعا خیلی خیلی حق بود!
مدارس ما در حالیکه به استعداد درونی هیچ دانش آموزی اهمیت نمیده بلکه بچه هایی که استعدادشون رو پیدا نکردن رو هم سرکوب میکنن.
هرساله هم با برگزاری یسری جشنواره ها و مسابقات مزخرف مثل جابربن حیان و خو…زمی و …
سر خودشونو شیره میمالن که ما دنبال استعداد یابی هستیم. ولی وقتی رشته هاشون رو برای شرکت میبینی خیلی خیلی محدود و تکراریه.

میگن برید دنبال استعداد هاتون؟
بعد هم کلاسی من که به اشتباه اومده تجربی و استعدادش توی فیلمنامه نویسی هست رو بهش اجازه تغییر رشته نمیدن چون سختشونه آزمون تغییر رشته بگیرن.
بعدم به غلط بهش مشاوره میدن که فعلا بمون تو رشته نظری دانشگاه برو فیلمنامه نویسی.
چرا؟چون به هر حال باید کنکور بده.چون همینکه بخواد نهایی دوازدهم رو تو رشته نظری قبول شه باید کلی کتاب بخره.
پول همه اینا هم میره تو جیب همون مافیا ها.
:slightly_smiling_face:صبح تا شب باید بخونیم
تهشم کیا قبول میشن
اصن چجوری قبول میشن
خدا میدونه‌

7 پسندیده

خواهش میکنم.

چی بگم، واقعا خیلی تلخه.
براتون از صمیم قلب آرزوی بهترینها میکنم. :rose: :rose:

5 پسندیده

:rose:ممنون همچنین

5 پسندیده

خواهش میکنم. ممنونم از نظر لطفتون. :rose: :rose:

کاش پدر و مادرها درباره فرستادن فرزندانشون به مدرسه بیشتر فکر می کردند…

4 پسندیده

مگه الان زنها کار نمی کنند ولی بعضی کارها سنگینه نمیشه یک مثل یه مرد کار کنه بهترین کار زن تربیت فرزنده که هر مردی نمی تونن انجامش بده

2 پسندیده

واقعا درسته…
یادگاری تحصیل برای من این بوده که اکثر خواب های شبانه ام یه دانش آموزم که درس نخونده و امتحان داره و افتاده و این بخاطر اضطرابی که ۱۲ سال مدرسه و ۴ سال دانشگاه روی من بوده…
ما با سواد نیستیم صرفا خوندن و نوشتن بلدیم

6 پسندیده

بهترین کاری که یک زن میتونه انجام بده همونیه که خودش تصمیم می گیرد… تربیت فرزند کار والدین هست نه صرفا زن

12 پسندیده

درسته.زن تحملش بیشتر مرد کسی نمی تونه تلاش های یه مادر رو حس کنه تا صبح بیدار میمونه برای بچه اش که احیانا چیزیش نشه

1 پسندیده

ببخشید ما رو با حیوان مقایسه می کنید

1 پسندیده

مدرسه به هیچ وجه برای باسواد کردن ما نیست، بلکه برای کودن ساختن ماست، چه چیزی از مدرسه یاد گرفتیم واقعا؟
بنظرم راه حلش اینه که ما آموزش و تحصیل خودمون رو برعهده بگیریم. همون home schooling که با گسترش تکنولوژی راحتتر هم شده و پول زیادی نمیخواد.

هرچند موافقم که مدارس باید برای افراد کم بضاعت رایگان باشن.

کاملا موافقم. :ok_hand:

5 پسندیده

بنظرم خانم ها باید از خودشون بپرسن که چرا باید وظیفه بچه دار شدن، تر و خشک کردن و تربیت فرزندان بر عهده اونا باشه؟ چرا باید درد زایمان، افسردگی پس از زایمان و بی خوابی کشیدن های پس از اون رو تحمل کنند؟

منظور من خانم های فرهیخته و باسواده که مادر شدن، بسیاری از استعدادها و توانایی هاشون رو نابود میکنه.

7 پسندیده

حکومت ها که به خیلی چیزا تمایل دارن. اتفاقا چون مدارس توسط حکومت ها اداره میشن بیشتر باید در کارایی اونها تردید کرد. حکومت ها انسانهای بله قربان گو و مطیع میخوان، نه انسانهای پرسشگر و مستقل. اگه درست یادم باشه، فکر کنم نیچه هم با مدارس عمومی که برای توده ها ساخته شده مخالف بود.

6 پسندیده

برو زندگی نامه شهید بابایی رو بخون شهید چمران و اون زن ایرانی که اسمشو نمیدونم به فضا سفر کرد در کنار درس تو خودت باید یه هدف بزرگی برای خودت بزار و کار کنی و به مدرسه و دانشگاه تکیه نکن زندگی نامه ادواردو آنیلی رو بخون

1 پسندیده

خیلی هم عالی. همین تفاوت عقیده هاست که قشنگه.

به نظر من با طبیعت باید مخالفت کرد و دست رد به او زد، طبیعت کور که هیچ اهمیتی به آسایش جانداران نمیده. ما تنها جاندارانی هستیم که میتونیم در اینباره تفکر کنیم و از فریب و نیرنگ طبیعت سر باز زنیم. شوپنهاور نوشتاری داره درباره “عشق جنسی” که یک بار ترجمه انگلیسیش رو گوش دادم. اونجا همین رویکرد رو داره که من هم با او موافقم. فکر کنم شما هم بیشتر با نیچه و ابرانسان موافق باشید و دلیل اختلافمون اینجاست و هیچ اشکالی هم نداره.

من به جهان و طبیعت چندان خوشبین نیستم و هرگز کسی رو وارد چنین جهانی نخواهم کرد. جهانی که تنازع بقا بر آن حکمفرماست و سرانجامش هم مرگ و نیستی. البته هر کس سرانجام نظر خودشو داره و قابل احترامه.

:ok_hand:

8 پسندیده

به نظرم تو خودتو نسازی حتی یک بز هم نمیتونی بسازی تا خودتو نشناسی چطور میخاهی فرزندی رو تربیت کنی خودتو اول باید تربیت بشی تا بتونی یکی رو تربیت کنی مادری که تو طول عمرش خودشو نشناخته ۵ تا کتاب فلسفی خود شناسی از اندیشمندان جهانی نخونده با کمال احترام به همه ی مادرها میشه مادر من که میگه برای حفظ دین شما باید بری راهپیمایی ۲۲ بهمن باید کسانی که سرشون لخته رو دار زد باید کسی که نماز نمی خونه رو باهاش قطع رابطه کرد خوب این کی رو میخاد تربیت کنه من خودم با زحمت فراوان و چه بسا چاشنی شانس کتاب هایی در سن ۳۰ سالگی بعد از یک عمری در غفلت متوجه شدم حداقل حماقت محض چیه و نمیگم حقیقت رو پیدا کردم

8 پسندیده