هر روز یه پارت فرندز

Well, maybe I don’t need your money.
Wait, wait, I said maybe!

3 پسندیده

منم یادگیری انگلیسیم رو متمرکز کردم رو سریال فرندز.
روزی ده قسمتش رو می‌بینم!
و هر قسمت رو بیست دفعه می‌بینم!

3 پسندیده

روزی 10 قسمت اونم هرکدوم 20 دفعه میبینید؟ ممکنه اینجور؟ پر از عبارته فرندز

2 پسندیده

خب من همه‌ی عبارت‌ها رو پوشش نمیدم.
هدف اصلیم اینه که لسنینگمو تقویت کنم.

3 پسندیده

البته منظورم این نیست که تو همون یه روز اون ده قسمتو ۲۰ بار می‌بینم!

3 پسندیده

موفق باشید دوست من

3 پسندیده

How did it go: This question is used to ask about the quality of some event. It has the same meaning as “How was…?”
چطور پیش رفت؟

Cushions the blow : to make one’s disappointment less painful

کمتر بر خوردن یه موضوع نسبت به کسی

put (something) to sleep : To kill an animal via euthanasia so as not to cause pain کشتن حیوان بدون درد

Put your dog to sleep

اغاز قسمت سوم فصل اول

4 پسندیده

جالبه این قسمتای اول سریال فرندز رو بارها دیدم ولی معنی این اصطلاحات رو تازه متوجه میشم.

3 پسندیده

اینجور تاپیکا رو که آدم میخونه یهو حس می‌کنه که هیچی نمیدونه!

3 پسندیده

منم وقتی این عبارات رو میبینم تعجب میکنم میگن فرندز راحته برای یادگیری. این همه جملات بومی داره

4 پسندیده


smoke away: سیگارتو بکش

3 پسندیده

let your wrist go: مچت رو شل کن
taking a puff: یه پک بزن (سیگاریا باهاش اشنان)

3 پسندیده

همون دوغتو بنوش خودمونه!:laughing:

1 پسندیده

نمیدونم اصالت ایرانیم تضعیف شده به دلیل تبلیغ بیگانگان😊 میشه توضیح بدی ؟

2 پسندیده

اینجور مواقع که تصور میکنی طرف مقابلت قطعا در جریانه ولی بعد خلافش ثابت میشه توضیحش سخته! تکیه کلام نقی بود تو سریال پایتخت وقتی میخواست بگه تو دخالت نکن! (محترمانه‌ش!) میگفت تو‌ دوغتو بنوش!

2 پسندیده

thumb: انگشت شست
index: انگشت سبابه

Flick your cigarette: Flick your cigarette means to snap it with your finger to shake any loose ashes off.

Bank Statement: گواهی تمکن مالی بانک که معمولاً در تمامی شعب بانک صادر می‌شود، سندی معتبر و رسمی است که موجودی انواع حساب‌های فرد و نرخ برابری آن به ارز مورد نظر فرد در آن درج می‌شود.

3 پسندیده

Satan’s minions at work again : Satan’s workers. the idea is that Satan tests people by providing opportunities to do evil
Satan: همون شیطان
minion: پادو، نوکر

deal with (someone or something): To manage or handle someone or something (usually someone or something unpleasant)

3 پسندیده

give me a chance figure that out (زیرنویس بالا انگار کمی انحراف داره)

figure out: To come to understand someone or something. A noun or pronoun can be used between “figure” and "out

5 پسندیده

gloves are off: People are beginning to behave in a more hostile or tenacious way. Usually used to describe a dispute or fight

4 پسندیده

constant knuckle cracking : شکستن مزمن انگشتان
big deal: همون گندش نکنید

3 پسندیده