آره میدونم حق باشماست علاقه خیلی مهمه من دیگه سبک سنگین نمیکنم موقع فیلم معرفی کردن مرسی ولی خدایی من خودم بشخصه این فیلما رو فقط فقط بخاطر سرگرمی و تفریح وقت گذرونی نگاه میکنم شاید بعد تر به یه گزینه برای یادگیری هم تبدیل بشن ولی برای اولین بار هرگز با یه عالمه تنقلات میرم سراغشون تمااام شایدم اگه زیادی غرق فیلم نشم یکی دوتا مطلبم خیلی تصادفی یاد بگیریم دقیقا گزینه بعدیم قلمرو بهشت که معرفی کردید من ندیدمش
نمیدونم امکانش دارید یوتیوب برید یا نه ولی بنظرم این صحبتا رو بشنوید خالی از لطف نیست چون جور در میاد صحبتاش با حرفای شما
متشکرم
.
موافقم، پیشنهاد می کنم حتما ببینی
.
نه متاسفانه، اینترنت ما خیلی خیلی ضعیف شده
قبلا هم خوب نبود، الان دیگه فاجعه باره
اساسا اسمش اینترنت نیست، نانترنت شده
به امید روزی که اینترنت در ایران هم آزاد و پیشرفته باشه و از مواهبش استفاده کنیم
چند وقت پیش جایی جلسه ای بود و یک بنده خدایی می گفت از اینترنت فقط استفاده بد میشه. از دید ایشون کاربرد اصلی واتس اپ و تلگرام فقط … چت بود. گفتم نمیگم نیست، همه جیز هست. اما شخصا و دوستانی که ازشون خبر دارم از اینترنت بیشتر یاد میگیریم، و نمیگم استفاده های دیگه نمی کنیم، ولی اونقدری نیست. اینترنت مثل پول می مونه، خودمون تعیین می کتیم باهاش چی بخریم
فیلم manchster by the sea که خیلی قشنگه درباره یه مرد که گذشته تعریف میکنه و اتفاق های زیادی براش میفته این فیلم یکم صحنه داره ولی داستان جالبی داره حتما نگاه کنین.
آگورا
Agora
سال انتشار: ۲۰۰۹
کارگردان: آلخاندرو آمنابار
امتیاز IMDb به فیلم: ۲.۷ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۵۳ از ۱۰۰
محصول اسپانیا اما به زبان انگلیسی است
وقتی صحبت از تاریخ امپراتوری روم میشود احتمالا جنگهای خون بار و نبردهای گالدیاتوری اولین مواردی هستند که به ذهنتان میرسد. با این وجود ساختار اجتماعی و سیاسی روم درست به اندازه ی جنبه های نظامی این امپراتوری اهمیت داشتند. آگورا فیلمی است که به این بخشهای مهجورتر تاریخ می پردازد.
این فیلم روایتی است از سرگذشت هایپشیا، بانوی منجم، فیلسوف و ریاضی دان که در قرن چهارم بعد از میلاد در دوران حکومت روم بر این سرزمین می زیسته است و به عنوان آخرین کتاب دار کتابخانه ی اسکندریه شناخته می شود. او در کتابخانه اسکندریه تدریس می کند و در مورد نظریات علمی با شاگردانش بحث می کند. او تلاش می کند که بداند نظریات گذشتگان در مورد نظام خورشیدی و زمین محوری درست بوده است یا نه!
رابطه او با دو رقیب عشقی، یکی برده اش داووس و دیگری اشراف زاده ای به نام اریستس است. اما اوضاع به آرامی به پیش نمی رود و اسکندریه به دام جنگ می افتد. جنگهایی که گروه های افراطی و بنیادگرا به راه انداخته اند. داووس از سویی عاشق بانوی خود شده و از سویی دیگر میتواند با پیوستن به طغیان مسیحیان به آزادی برسد. در کنار داستان رمانتیک فیلم، داستان تاریخی نیز روایت می شود؛ داستان قدرت گیری مسیحیان و تسلط تعصب و جهل مذهبی بر خردورزی و دانش، که تصویری نمادین از کشمکش های ایدئولوژیک دوران معاصر را تداعی می کند. هایپشیا که نماد علم ورزی و خرد است، تمام تلاش خود را می کند تا حداقل کتابخانه و آثار علمی را نجات دهد. رهبری و قدرت مسیحیان وقت را افراد افراطی و بسیار متعصب برعهده داشتند که با علم به شدت مخالف بودند و کتابخانه ها و مراکز علمی بسیاری را نابود کردند. مسیحیان که خود زمانی قربانی جهل و تعصب مذهبی قدرت های وقت بودند، با به قدرت رسیدن خود دست به ظلم و ستم، غارت و کشتار زدند.
منافع رهبران جریان مسیحیت وقت از عوامل اصلی این حرکات غیر انسانی بود. علیرغم هدف های والای مسیحیت در ابتدا، در نهایت مسیحیان به غارت اموال دیگران، شکنجه، تبعید و اعدام دگر اندیشان و غارت و مصادره اموال آنان و به بردگی گرفتن و تجارت برده پرداختند.
البته لازم به ذکر است که این ماجراهای عاشقانه زاده ی ذهن نویسندگان فیلم است و تنها به منظور بالا بردن بار دراماتیک به زندگینامه ی واقعی هیپاتیا اضافه شده است. جالب است بدانید همایون ارشادی بازیگر پرافتخار کشورمان هم در این فیلم حضور دارد.
نمیدونم واقعیت داره یا نه
میگن برخی دقیقا همین دیدگاه رو نسبت به جهان دارند
و اسم این بیماری رو هم گذاشته اند ترومن
و مثالی که رنه دکارت فیبسوف فرانسوی می زنه در مورد جهانی که مخصوصا برای فریب ما ساخته شده
خیلی شبیه همین دنیای ترومن نیست؟
معرفی خوبی بود
پیشنهاد می کنم حتما ببینید
یه وقتایی یه جایی گیری و فکر می کنی چون تو هستی اونا دارن پیش می برن، ولی به این فکر کن که اگه نباشی هم دنیا می چرخه.
شاید داری فکر می کنی که تو پاسوز خواهر،برادر ،پدر و مادر و فرزند و همسرت شدی و بخاطر اونا دست از پیشرفت برداشتی ولی بهت رک و راست بگم .
شاید هم تو جرات حرکت کردن رو نداشتی
کدا داستان دختریه که توی یه خانواده کر و لال به دنیا اومده و به خاطر خانواده اش نمی تونه به ارزوهای خودش برسه چون اگه بره دیگه کسی نیست حرف خانواده اش رو بفهمه ولی از یه جایی دل می کنه و وقتی میره تازه می فهمه چقدر دیر کرده.
می تونه جذاب باشه برات ، تونستی ببین
این فیلم رو توی دوران کرونا دیدم.
واسه من که اینقدر تنوع تو زندگیم هست یه ذره سخته بیافتم تو دور تکرار .
این که تمام روزام شبیه هم باشه وای کم و بیش تو دوران کرونا و همین روزا داریم اینو حس می کنیم .
تکرار بی مزه ی روزها.
توی فیلم مردم گیر کردن تو روز دوشنبه .
اولش هر روز که مرد از خواب بلند میشه می بینه همون آدما، همون حرکات ، همون روز تکرار مکرراته بعد از یه مدت می گه چکار کنم و توی تکراری شدن روزاش می ره و گیتار رو یاد می گیره، عاشق می شه، زندگیش رو می کنه !
بد نیست ببینی و یه کم فکر کنی که تو افتادی رو دور تکرار یا نه؟!