ممنون از لطف شما.
من خدایی رو میپرستم که خدای ۱۲۴ هزار پیغمبر و دوازده امام و اوصیاء و شیعیانش هست و کتابش هم قران.
و من علم استدلال و منطق ندارم.
و باز هم همان سه خط آخر پیام قبلیم.
درضمن ناراحت نشدم چون گفته های شما ربطی به عقاید من نداشت!
چراکه شما منکر خدایی هستید که زاییده به قول خودتون اشخاص خاصیس!
نه آن خدای که من میشناسم.
و چرا بحث تکراری!؟
خیر، اتفاقا خدایی را انکار میکنم که دقیقا توصیف کردید! اگر کسی بیاید بگوید من خدای فلاسفه را می پرستم، خدای اسپینوزا را، با او بحثی ندارم، چون عقیده او به زندگی دیگران کاری ندارد و عاری از خرافات هم هست. ولی دقیقا خدای امثال شما مایه فلاکت و بدبختی بوده، همون قرآن پر از عباراتی است که به صراحت خشونت را تبلیغ می کنند:
جزای کسانی که با خدا و پیامبرش جنگ میکنند و در زمین به فساد میکوشند، فقط آن است که کشته شوند یا بر دار گردند یا دستها و پاهایشان یکی از چپ و یکی از راست بریده شود یا از سرزمین خود تبعید شوند. اینها رسواییشان در این جهان است و در آخرت نیز به عذابی بزرگ گرفتار آیند. مائده، ۳۳
کسانی که به آیات ما کافر شدند، بزودی آنها را در آتشی وارد میکنیم که هرگاه پوستهای تنشان (در آن) بریان گردد (و بسوزد)، پوستهای دیگری به جای آن قرار میدهیم، تا کیفر (الهی) را بچشند. خداوند، توانا و حکیم است. نساء، ۵۶
این تنها دو مورد از صدها نمونه خشونت گرایی آشکار در قرآن است. واقعا این چه خدایی است که مخلوقات خود را در آتش دوزخ شکنجه می کند و پوستشان را می کند؟ پرستش چنین خدایی آیا مایه ننگ نیست؟ در اعتراضات سال ۹۸ و همچنین سال پیش، برای توجیه کشتار و اعدام معترضان، به همین آیه به اصطلاح محاربه استناد می کردند.
مشکل ما اینست که آنچه از کودکی در مغز ما فرو کرده اند را بی چون و چرا پذیرفته و درباره اش تفکر نکرده ایم. به شما پیشنهاد میکنم در ادیان و مکتبهای فکری دیگر کمی تحقیق و مطالعه کنید و ببینید آیا خدایی که آنها تبلیغ می کنند براستی بهتر و دوست داشتنی تر نیست؟
آقا مصطفی
در ادیان مختلف استعداد های متفاوتی وجود داره. مثلا آیین هندو استعداد عجیبی در خرافات و عقب ماندگی داره، یا دین یهود استعداد خشونت داره. احتراما در اسلام استعداد رواداری، تساهل و تسامح و شنیدن نظرات متفاوت خیلی کمه یا اساسا وجود نداره.
پیشنهاد می کنم متن تون رو قدری اصلاح کنید و تغییر بدین
نگران جامعه هم نباشین، تغییرات وسیعی طی دهه های اخیر صورت گرفته، مردم بسیار باسواد تر و آگاه تر شده اند، هرچند هنوز جای پیشرفت و توسعه زیاده
کسانی که دو نسل قبل شون فقط مفاتیح الجنان می خوندن، امروزه تو مترو فلسفه و اخلاق می خونن. جامعه خودش داره حرکت می کنه
اقا مصطفی من یه سوال شخصی دارم … واقعا چجوری تا الان خودکشی نکردید … زندگی برای شما چی داره ؟
من میگم … امید … شما امیدوارید عقایدتون غلط باشه
نمیدونم این پرسش چه ربطی به بحث داره، ولی من هیج جایی نگفته ام که مطلقا هیچ امیدی ندارم. کافیه چندتا پیام بالاتر را که درباره رباعیات خیام نوشته ام بخوانید، اتفاقا از زندگی شخصی ام راضی ام و خوشحالم که با مطالعه ادبیات و فلسفه با بزرگترین اندیشمندان تاریخ نشست و برخاست کرده ام. اگر دست خودم بود به این دنیای پر از تاریکی و بیعدالتی نمی آمدم، اما حال که هستم دلیلی نداره از آن استفاده نکنم و برای رهایی انسانها از بند جهل و خرافات نکوشم.
به قول استاد ملکیان، کشف و بیان حقیقت و کاستن از درد و رنج دیگران وظیفه هر انسان شریف است. اگر توانسته باشم در حد توانم به این مقصود نائل شوم، از زندگی چیز دیگری نمیخواهم و هرگاه مرگ فرارسد، زندگی را با وجدانی آسوده ترک خواهم کرد.
دوستان این تاپیک برای معرفی کتاب هست، لطفا پیاماتون مطابق با هدفی باشه که این تاپیک براش زده شده.
من صمیمانه از شما عذر میخوام. با مشاهده خرافه پرستی نتونستم سکوت کنم و چیزی نگم. یکی از مهم ترین اهداف مطالعه و کتابخوانی هم مبارزه با جهل و خرافه پرستیه و این باعث شد موضوع تاپیک رو فراموش کنم.
با اینکه حرف برای گفتن بسیاره، اما به دلیل احترام به شما و این تاپیک، از ادامه دادن بحث صرف نظر کرده و فعالیتم رو به معرفی و صحبت درباره کتابها محدود میکنم.
خیلی خیلی ممنونم.
بله من آنکویی نادان، نفهم،بی سواد، کوته فکر، ناتوان در پاسخ و جاهل! و خرافه پرست! و هر آنچه که شما فکر میکنید هستم.و همانطور که در اول مشخص بود تمایلی به این بحث و حتی ادامه اش هم ندارم!
جز آن سه خط اخر که در اول گفتم.کلامی نیست.
و شما جناب اون کتابی که اسم بردید بنده حتی یکبار هم بر دست نگرفتم.
( دو جعبه به ظاهر نسبتا مشابه یکی از من، یکی از شما! من که دم از سِرّ جعبه خویش نزدم! فقط آن را نمایش دادم! اما متاسفانه شما سِرّ آن را همچون محتوای حباب گونه و پوچ جعبه پیشین خود پنداشتید و شروع به ناسزا و ادله اوردن کردید! )
چطور ادعای فضل و فرهیختگی و چهُ چه! میکنید!
در صورتی که حتی بدون دانستن و اشراف برمطلبی (اشراف بر اعتقاد من) به راحتی برداشت میکنید و نسخه می پیچید و بر چسب میزنید!
هر دوی شما.
درضمن بنده کیسه بوکس من باب تخلیه خشم از اعتقادات غلط در گذشته شما و دفتری سفید من باب عقاید جدید شما نیستم.
@boudicca
ببخشید بودیکا جان تقاضای عفو اومده بودم کتاب معرفی کنم نمیدونم چرا همچین شد!
از معرفی های شما استفاده میکنم و کتابی هم معرفی نمیکنم.
بازم شرمنده ام.🩵
دوست عزیز، من حتا در یک مورد هم به شخص شما توهین نکرده ام و ادعای فضل و فرهیختگی هم نداشتم. در ضمن مسأله اونقدر هم پیچیده نیست، دین شما به صراحت ترویج خشونت میکند و بنده از متن دینی براتون شاهد آوردم. اگر بحث دانستن و اشراف داشتن هم باشد، من از بسیاری از آخوندها اشراف بیشتری بر متون دینی دارم و از صلاحیت بیشتری برای اظهارنظر در اینباره برخوردارم (در دانشگاه رشته الاهیات خوانده ام).
اگر این برچسب هایی که نوشتید رو باور دارید، مشکل از خود شماست نه من. شما حتا یک دلیل هم در رد استدلال های من نیاوردید. عصبانیت شما نشان میدهد که با مسأله احساسی برخورد می کنید، چون اگر معیار منطق و خرد باشد نیازی به این حجم از ناراحت شدن نیست.
نمیخواستم این پیامو بنویسم، اما متن شما چاره دیگری برایم باقی نگذاشت.
سلام
من جز اون کسایی که هستم که کاربر پنهان یا غیرفعال تو این تاپیک به حساب میام، چون نه وقت نظر دادن دارم نه وقت کامل و جز به جز خوندن صحبتارو، فقط همیشه یه نگاه کلی به کامنتا میندازم
ولی چون این بحث مربوط به دین و اعتقاداتمون میشه، دیگه نتونستم ساکت بمونم
آقا مصطفی، با کمال احترامی که براتون قائلم، شما رسماً دارین خدایی که ما رو به وجود آورده و اشرف مخلوقاته و کتاب ارزشمندشو زیر سوال میبرید
اصن نه من، نه شما، و نه هییییییچ کس دیگه ای اجازه نداره خالق آسمانها و زمین رو رد کنه و کلا بخواد بگه که فلان جاش مشکل داره
من با اجازه آنکو خانم، جواب شما رو میدم
همین مثالهایی که زدین که به گفته شما در قرآن ترویجه به خشونت شده (استغفرا…)، فقط و فقط برای اینه که خداوند یه هشدار داده باشه و به قول خودمون یه تلنگری زده باشه
چرا نمیان آیههایی که خداوند میاد و میگه که خداوند همانا بخشنده و توبه پذیر است و و و خیلییییییی چیزای دیگه که قابل شمارش نیست رو بگین!!!
اصن همه اینا به کنار…خدا هر روز صب که از خواب پا میشیم، یه فرصت جدید بهمون میده که زندگی و آخرتمونو بسازیم، و میانگین ۶۰ سال عمر هم بهمون میده
اگه ما نتونیم بعد ایییین همه روز، آخرتمونو بسازیم، پس قطعاً باید منتظر جهنم و عذاباش باشیم
دقیقاً ما تو این همه سال پ داشتیم چی کار میکردم اگه نتونیم همین یکارو (ساختن آخرت) کنیم
اگه یکم تند رفتم منو ببخشین، نتونستم ملایمتر از این بگم
اینم اضافه کنم که من فرصت بحث درباره این مسئله رو ندارم پس اگه دیگه نتونستم جوابتونو بدم، از همین الان معذرت میخوام چون درس دارم و اولویت با درسامه
آقا امیر حسین
لطفا بذارین بحث رو ببندیم.
یکی از مهم ترین دلیل هاش اینکه این بحث در یه کشور آزاد و در آزادی صورت نمیگیره. اینجا یه کشور با حکومت و قوانین دینی و مذهبی سخت گیرانه است و دگر اندیشان نمی تونن در شرایط برابر استدلال بیارن و بحث کنن.
این تاپیک هم درست نیست از مسیر خودش دور بشه
چشم آقا بهزاد
عزیزمی
چشمات سلامت
سلام به شما.
ببینید بنده با افراد زیر ۱۸ سال بحث نمیکنم، هرگز قصد جسارت به شما رو ندارم، ولی معتقدم که تا ۱۸ سالگی قوه استدلالگری هنوز کامل نیست. فقط میتونم بگم که مطالبی که در مدرسه به شما آموزش میدن رو هرگز بی چون و چرا نپذیرید و خودتون درباره اش تحقیق و مطالعه کنید. چون دین تقلیدی ارزشی نداره و اگر برفرض خدایی هم وجود داشته باشه، فکر نمیکنم به دین حاصل از تقلید بهایی بده.
به صاحب این تاپیک قول دادم که دیگه خارج از موضوع کتابخوانی بحث نکنم و نمیخوام عهدم را بشکنم.
موفق باشید.
آنکو جان من خودم رو صاحب این تاپیک نمیدونم، هر سال زری بانو زحمت زدن تاپیک ها رو میکشیدن ولی ی مدتیه که تو تالار حضور ندارن و منم چون فرد دیگه ای پیش قدم نشد، خودم این تاپیک رو زدم. اگه هم میگم بحث خارج از موضوع نباشه به خاطر این هست که تاپیک منسجم بمونه و از مسیرش خارج نشه. واقعا نسبت به پارسال تعداد ریویو ها کمتر شده و تقریبا نصف پیامای تاپیک حاشیست و در نهایتم این حاشیه ها به هیچ چیزی ختم نمیشه…هر وقت خواستین کتابی معرفی کنین و دوست داشتین که نظرتون رو اینجا به اشتراک بزارین، حتما این کار رو بکنین و بدونین که حداقل من از خوندنش لذت میبرم.
سلام.
رمان کلاسیک کلبه عمو تم تا فصل دهم خوانده شد.
آقا بهزاد قبلا معرفی خوبی بر این کتاب نوشته اند که لینکش رو اینجا به اشتراک میذارم:
عزیزم ممنون که این تاپیک رو حفظ کردی.
واقعیت من خیلی تو تاپیک ها نمی افتم و کم پیش میاد تاپیکی رو باز کنم. به جز سوال و جواب ها.
وقتی متوجه شدم این تاپیک شماس، از اونجایی که حس خوبی نسبت بهت دارم گر چه ما به اون صورت چتی هم با هم نداشتیم! اما مَنِشِت باب دلمه و دوست داشتم در خدمتت باشم.
بله معمولا اینگونه مباحث چون در مکان مناسب و آزادی بیان کامل رخ نمیده و شاید اشخاص به دلایلی بنا به معذوریت هایی که دارن و قابل توضیح نیست نتونن حرف دلشون رو اونطور که باید و شاید به زبون بیارن و در این شرایط هم موضوع معمولا ناکام و مچهول باقی میمونه. و متاسفانه هر گونه برداشتی رو مجبورن به جون بخرن.
در هر حال باز هم ممنون از لطفت… چشم. البته من خیلی اهل ناز آوردنم واسه همین ممکنه ۶ ثانیه دیگه یه کتاب معرفی کنم