بازم سلام
امروز آخرین روزه
منم فقط تونستم یه دقیقه اولشو آماده کنم
البته حدود ده بار ویسو گوش کردم
اما خوب نشد همشو اماده کنم
9 پسندیده
امروز روز آخر نیست
تا آخر هفته فرصت دارید
وویستون عالیه.
ماشالا فرصت دارید بهترشم کنید 
2 پسندیده
آفرین, 
همینکه انجامش دادید, عالیه
و البته خوب هم خوندید.
2 پسندیده
سلام
بچه ها
چی کنم متن انگلیسی از چپ ب راست بیوفته؟؟
ب طور معمول از راست ب چپ میوفته 
1 پسندیده
سلام
داستان نسبتا" کوتاه من 
با ۱۵ تا از لغات سخت انیمیشن
ایراد گرامری و تلفظی رو به بزرگی خودتون بوبخشید 
ممنون ک میگوشین 
Hi
My name is Jack and I have 2 brother's ; James and John
My father is a good farmer in our village.
one day he called me and my brother's and said : come here my dear son's , what kind of job in the future??
I said: dad , i afraid of blood and bloodlust . I'm gonna be a astronaut .
John said : i'm gonna be an actuary .
John is very meek and kindly , he is very smart
but James is savage and vicious .
he said i'm gonna be a hunter.
My dad just admired James and said : i want tell a secret .
Our ancestors were good predators but i'm not . Because i afraid of blood like you , Jack .
i was very meek like John .
But my father was a good hunter , he hunted a big animals and was very darn happy.
and now i don't want you and John to be like me .
You must overcome of your fear .
I give a gift to everyone can hunt a large lion today. Well ,finally we go in the forest and fined a big and strong lion.
John said : i'm exemption and he fled from fear .
I said : James is your turn . You are very brave . James said : cut it out . I don't want prey this lion and he escaped .
I stayed and lion . I didn't run a way and i didn't hunt but i give lion a piece of meat from my sandwich and he eat and slowly sat down beside me .
Suddenly my father came from behind the tree and said : dear my son you are my honer and he gave me a fast-paced modem 😍 with unlimited volume 😋 .
I became so glad and
coded it . That my brothers coulden't use it 😂 "finish
12 پسندیده
مژده خانوم تو باید تبلیغات کار کنی. 
از شکار شیر یهو میتونی وسطش لبنیات دامداران رو به عنوان هدیه صلح به شیر اهدا کنی.
در کل خیلی خیلی خیلی خسته نباشید. دمتون گرم واقعا که این داستان شیرین و بامزه رو نوشتید.
خیلی خیلی لذت بردم.
عالی بود
4 پسندیده
واااااای راستیااا شبیه تبلیغ مودم بود
خب تبلیغات شما را پذیراییم
از شیر مرغ تا جون آدمیزاد 
ممنوووووووونم لطف دارین
2 پسندیده
مرحبا به این ذوق و قریحه ای که به خرج دادی
بااااااااااااااااااااااریک رفیق جان
میبینم که کمال همنشین ، فقسم برده به باغیو دلم شاد کنید. حافظا 
لذت بردم
2 پسندیده
آخیییی عزیز دلم ممنووووون حاااافظااااا
مرسی ک گوشیدی 
2 پسندیده
عالللللللی بود باریک لذت بردم واقعا. 
2 پسندیده
فدااات ممنونم
1 پسندیده
عاااالی,
خیلی قشنگ بود,
2 پسندیده
قربانت تچکر
2 پسندیده
چه داستانت جالب بود خیلی خوشم اومد . آفرین 
2 پسندیده
فدات
مرسی که خوندیش
2 پسندیده
خییبیلی عالی بود انرژی مثبت
عجب داستان پردازی هستی❤
بنویس از روش فیلم بسازن
2 پسندیده
قربونت
نوشتم یکی لطف کنه ازش فیلم بسازه
2 پسندیده
اینم voice من ولی با اجازتون ی خورده تغییرش دادم با یکی از دوستام انجام دادیم البته واقعا وقتشون کم بود اما به هر حال بنده خدا اونم واقعا زحمت کشید چند نقشو انجام داد خوشحال ميشم بشنویید و نظراتتونو بگيد. 
4 پسندیده
11 پسندیده