این رو که به دختر کوچکش گفت زمانی که ماشاالله مالزی بود
اونی که من گفتم به دختر بزرگش گفت وقتی میخواستند بروند مهمانی خونه ی اصلان
واااای خوشبحالش واقعا دمش گرم حسابی جای تبریک داره من عاشق روسی هستم اونهم بخاطر ولادیمیرپوتین یکی از آرزوهای خیلی دورم وقتی پودتین رو میدیم آرزوم بود بتونم باهاش صحبت کنم از اون رویاهای فانتزیم بود
این مترجم به خاطر اینکه ترجمه می کنه خواب انگلیسی نمی بینه (اینم دلیلش)
هی ما بگیم از دیکشنری انگلیسی به انگلیسی استفاده کنید
و ترجمه ی ذهنی نکنید
شما هم گوش ندید (البته مخاطبم دوستانی هستن که خودشون میدونن)
یعنی من از سر شب که میخوابم تا وقتی که بیدار میشم هی خواب میبینم. همشم چرت و پرت. اصلا هم هیچیش یادم نمیمونه. ولی نمیدونم چرا خوابهای انگلیسی رو یادم میمونه. البته این کاملا استثنا بود. تو عمرم خوابی ندیدم که اینقد واضح بوده باشه. به نظرم همش به ناخودآگاه برمیگرده. به هرچی که زیاد فکر کنیم همون رو به خوابمون منتقل میکنیم.