کنار سکو ایستاده بودم و منتظر ارائه اولین همایش سی نفره خود بودم. قلبم سریع می زد. نفسم بالا نمی آمد. کله بدنم وحشت زده بود. به دستانم نگاه کردم و متوجه شدم می لرزند. سعی کردم آنها را کنترل کنم، ولی موفق نشدم. به خودم گفتم نکند همه چیز را فراموش کنم و آنجا ثابت بایستم؟
ناگهان، اسم خود را شنیدم که به مردم معرفی می شد. بر روی سکو رفتم. مردم تشویقم کردند ولی نمی توانستم صدایشان را بشنوم. سرم را بالا گرفتم و به آنها از چشمان ریز شده خودم نگاه کردم. نگاهم تنگ بود و دید پیرامونی خود را از دست داده بودم.
تا شروع به صحبت کردم، حس کردم که گلویم خشک شده است. صدایم عجیب ( ضعیف و گرفته) شده بود. چشمانم را به دیوار پشتی اتاق دوختم و پشت هم کلمات را به بیرون ریختم. هدفم این بود که تا می توانم سریع حرفم را بزنم و از سکو فرار کنم. با اینکه سخنرانی فقط 3 دقیقه بود حس کردم ساعت ها گذشته است.
وقتی که تمام شد، سریعاً از سکو به پایین آمدم و نشستم. هنوز دستانم بدون اینکه بتوانم کنترلشان کنم می لرزیدند.
چندین فعالیت دیگر همانند سخنرانی عمومی دلهره آورند. سخنرانی شناخته شده ترین تجربه دلهره آور میان مردم است. این تجربه دلهره آور وقتی که شما بومی زبان نباشید سختر هم می شود.
وقتی که بترسید، هم عکس العمل روانی و هم بدنی دارید. عکس العمل های بدنی مشخصاً کنترلشان سخت است. وقتی که می ترسید بدنتان آدرنالین ترشح می کند. این هورمون در خون شما جریان پیدا می کند و شما را برای جنگ یا پریدن از جایتان آماده می کند.
عکس العمل های ناشی از آدرنالین همیشگی و قابل پیش بینی می باشند مانند عرق کردن، تپش قلب، نفس نفس زدن، گرفتگی عضله، لرزیدن، شکم درد، تنگی مردمک چشم و از دست دادن کنترل عضلات.
آدرنالین از لحاظ روانی نیز تغییر ایجاد می کند. احساستان نسبت به زمان تغییر می کند. با اینکه فعالیت در حال انجام سریع است مردم آهسته رفتن زمان را تجربه می کنند. آدرنالین، بد تر از همه برای سخنرانان موجب کاهش سرعت فعالیت مغز می شود. فعالیت های مغز به سوی قسمت های ساده و احساسی می رود. این دلیل آن است که شما می توانید با یک شخص عالی صحبت کنید ولی رو به روی گروهی از مردم در سخنرانی تقلا می کنید. مغزتان در آن زمان خوب کار نمی کند.
مشخصاً بهترین چالش در سخنرانی عمومی مقابله با فعالیت های ناشی از ترس است.
روانشناسی 80% موفقیت را تشکیل می دهد
من می توانستم صدای 3 هزار نفر در اتاق بغلی را بشنوم. موسیقی راک با صدای بلند پخش می شد. وقتی مجری من را معرفی کرد یک انرژی مضاعفی ایجاد شد.
پشت صحنه هیجانم بالا رفت، پریدم، فریاد زدم و خندیدم. فریاد زدم" من اینجام تا همکاری داشته باشم، من انرژیم و مهارتم را برای کمک به مردم ارائه خواهم داد، من آماده ام تا موفق شوم ، بله، بله، بله!!!"
به سمت در رفتم و زیر چشمی نگاهی به مردم انداختم. آنها بر روی پاهایشان ایستاده بودند، تشویق می کردند. و سپس نامم را فریاد می زدند. ای جی هوگ!!! ای جی هوگ!!! ای جی هوگ!!! انبوهی از انرژی در بدنم ورود کرد. پریدم و بر روی سکو رفتم. مردم به فریاد زدن نامم ادامه دادند.
وقتی که رو به روی 3 هزار نفر ایستاده بودم حسی به نام ترس نداشتم. نفس هایم عمیق، بدنم آرام بود. حس عظیمی از شوق داشتم. به جای نگرانی اینبار مشتاق بودم.
تجربه ام با سخنرانی عمومی به کل تغییر کرده بود. قبل از هر سخنرانی، حالا حس قدرت می کنم که تلفیقی از اعتماد بنفس، هیجان و شوق است. چگونه این تغییر عظیم را ساختم؟ من با چند تکنیک خیلی ساده و هزاران بار تمرین کردن این کار را عملی کردم.
خبر خوب این است که شما می توانید کاری که من انجام دادم را انجام دهید. مهم نیست که چقدر از سخنرانی انگلیسی می ترسید، با تمرین این تکنیک های ساده شما می توانید هر گاه که اقدام به سخنرانی عمومی کردید حس قدرت و آرامش داشته باشید.
حس قدرت و آرامش 80% یا بیشتر از موفقیت سخنرانی عمومی را تشکیل می دهد. شما حالا می دانید که چگونه صحبت کنید. وقتی که ترس از سخنرانی عمومی را از بین بردید، دیگر مشکلی با سخنرانی های بزرگ انگلیسی نخواهید داشت.
اعتماد بنفس باید تمرین داده شود
اعتماد بنفس تصادفی به دست نمی آید، برای غلبه بر ترس از سخنرانی عمومی باید به تسلط احساسی در رده عالی برسید. که انجام آن نیازمند تمرین است. بهترین سخنرانان به شکل منظم تمرین می کنند.
شما از تکنیکی ساده برای موفقیت در سخنرانی عمومی استفاده خواهید کرد. این تکنیک طوری طراحی شده که عکس العمل های ناشی از ترس را گرفته و آنها را با اعتماد بنفس جا به جا کند.
برای موفقیت قبل از یک سخنرانی نیاز به تمرین زیاد این تکنیک دارید. به صورت ایده آل شما این تکنیک را قبل از روی سکو رفتن صد ها بار انجام می دهید. این کار را قبل از تمام سخنرانی ها انجام خواهید داد.
نمی توانید از ترس عبور کنید بلکه باید آن را تبدیل کنید.
بازده آدرنالین بسیار قوی است، وقتی که آزاد شود تقریبا کنار آمدن با آن غیر ممکن است. نمی توانید با آن مقابله کنید. در حقیقت هر تلاشی که انجام می دهید آن را بدتر از اینی که هست می کند.
بطور مثال، اگر دستانتان قبل از سخنرانی شروع به لرزیدن کنند، تقریباً متوقف کردن آنها غیر ممکن است. همین ماجرا برای تپش قلب، تنگی نفس، گرفتگی عضله و… مشابه است. وقتی این عکس العمل ها شروع شوند دیگر نمی توان با آنها مقابله کرد. آدرنالین در خونتان آزاد شده و بدنتان نسبت به آن واکنش نشان می دهد. اگر سعی در مقابله با آنها داشته باشید چون در تغییرشان ناتوانید، نا امید خواهید شد. وقتی متوجه می شوید که قادر به کنترل نیستید ترس شما دو برابر شده و علائم آن بدتر می شود.
وقتی آدرنالین آزاد شود، فقط یک انتخاب دارید و آن این است که انرژی ناشی از آدرنالین را به چیزی مثبت تغییر دهید. هدف آدرنالین را به یاد آورید، این هورمون شما را برای جنگ و هیجان آماده می کند. که این یعنی شما می توانید از هیجان ناشی از آدرنالین برای ساختن روحیه جنگندگی استفاده کنید. این روشی است که من ترسم را برای سخنرانی عمومی به هیجان تغییر دادم.
با استفاده از انرژی به جای مقابله با آن، خود را سخنرانی محرک و با اعتماد بنفس می سازید. عکس العمل های بدنی در ترس و هیجان تقریباً یکسان هستند. وقتی که شما هیجان زده اید ضربان قلبتان بالا می رود، نفس کشیدنتان تند می شود، عضلاتتان منقبض می شوند. وقتی که به شدت هیجان زده اید ممکن است عرق کنید و دستانتان بلرزد. به بیان دیگر بدنتان عکس العمل مشابه با ترس دارد. پس چه چیزی ترس را از هیجان جدا می سازد؟
افکار و احساساتی است که شما به عکس العمل فیزیکی خود ربط می دهید که آنان تعیین کننده تجربه ترس یا هیجان می باشند. با ارتباط دادن تجربه های مثبت به احساسات فیزیکی خود می توانید خود را تمرین دهید که به جای ترس، احساس هیجان و قدرت داشته باشید.
چگونه ترس را به قدرت تبدیل کنیم
ما دوباره به تکنیک آنکراژ برای برنامه نویسی مغزمان باز خواهیم گشت ولی این بار برای اعتماد بنفس در سخنرانی عمومی.
اولین گام دوباره ایجاد کردن عکس العمل های ناشی از ترس است. شما می خواهید که قلبتان سریع بزند. می خواهید که تنفستان سریع تر شود. میخواهید که عضلاتتان منقبض شوند. آسان ترین راه برای ایجاد این عکس العمل ها استفاده از تمرین قله احساسی تدریس داده شده در ابتدا این کتاب است.
آهنگ انرژی زا و مورد علاقه خود را بگذارید. وقتی که به آهنگ گوش می دهید، شروع به پریدن، و حرکت دادن بدنتان کنید. کم کم، بالاتر و سریع تر بپرید. بر روی صورتتان لبخندی بزرگ بیاورید. ژشتی قدرتمند با دستانتان ایجاد کنید، فریاد بزنید " آره…آره…آره…" به این کار ادامه دهید تا قلبتان شروع به سریع زدن کند و نفستان سنگین شود.
آهنگ را قطع کنید، همزمان که نفستان سنگین است شروع به سخنرانی درباره موضوعتان کنید. درباره ایده اصلی خود حرف بزنید. اگر کله سخنرانی را آماده کرده اید کل آن را بیان کنید. همزمان بدنتان را حرکت دهید. از کنج اتاق به کنج دیگری بروید. از ژست های قوی برای بیان حرفتان استفاده کنید و به لبخند زدن ادامه دهید.
چون نفس کم آورده اید در ابتدا به نظر سخت می آید. قلبتان سریع می زند و فکر کردن به موضوع را برای شما سخت می کند. خوب است. به لبخند زدن ادامه و بهترین خود را ارائه دهید. وقتی که سخنرانی تمام شد، موسیقی را دوباره بگذارید و کله تکنیک را دوباره پیاده سازید.
از این تمرین حداقل 4 بار در روز استفاده کنید. هر روز، سعی کنید قبل از شروع سخنرانی قلبتان سریع تر از قبل بزند.
این تمرین چندین بازده مهم دارد، اولاً شما آنکراژی مثبت می سازید. با گذاشتن موسیقی ای که عاشق آن هستید و پریدن و خوش گذراندن، احساساتی قوی ایجاد می کنید. با حسی عالی داشتن حالا سخنرانی را شروع می کنید. با تکرار این عمل، این احساسات عالی با عمل سخنرانی ادغام می شود. سر انجام با فکر کردن به سخنرانی خود به خود احساس هیجان خواهید داشت.
این تمرین شما را آماده می کند با علائم نگرانی رو به رو شوید که آنها از قبیل: تپش قلب شدید، تنفس سریع، عرق کردن و… هستند. بیشتر مردم سخنرانی را در وضعیتی آرام تمرین می کنند. چون در شرایطی آرام این کار را انجام داده اند آماده طوفان قبل سخنرانی واقعی نخواهند بود. با تمرین کردن در شرایطی که قلب و تنفستان سریع است ذهن را طوری تمرین می دهید که با این عکس العمل ها کنار بیاید. در روز سخنرانی از این علائم ترسی نخواهید داشت چرا که برای شما آشنا و عادی خواهند بود. به جای ترس، شما از این انرژی ایجاد شده برای ساختن احساسات مثبت و عملیات قوی استفاده خواهید کرد.
این تفاوت میان آموزش و تمرین است. آنهایی که تمرین انجام می دهند فقط سخنرانی خود را مرور می کنند ولی آنهایی که بدن را آموزش می دهند سعی می کنند که احساسات و شرایط فیزیکی خود را برای سخنرانی واقعی دوباره سازی کنند. با آموزش دادن به بدن، شما کاملا خود را برای همه چیز آماده می سازید.
تکنیک تسلط بر احساسات را هر روز انجام دهید.
ساختن شرایطی عالی نیازمند زمان است. انجام چندین بار کافی نیست. به صورت ایده آل شما قبل از هر سخنرانی این تمرین را صد ها بار انجام می دهید. آماده سازی و آموزش شما را به بهترین سخنران تبدیل می کند.
شما برای تسلط و پیشرفت در جلوگیری از ترسناشی از سخنرانی عمومی نیاز به تمرین روزانه دارید. این آسان نیست ولی به شدت پر بازده است. تسلط بر سخنرانی عمومی هزاران فرصت را رو به روی شما ایجاد می کند. وقتی در جمعی صحبت می کنید قادرید که با ده ها، صد ها یا هزاران نفر به صورت همزمان نزدیک شوید. تاثیرتان زیاد می شود. وقتی تاثیر زیاد شود موقعیت شغلی شما نیاز افزایش می یابد.
======================
این تاپیک مربوط به درس «چگونه ارائه ای عالی به زبان انگلیسی داشته باشیم» در اپلیکیشن زبانشناس است (دوره «کتاب گویا»، فصل «درس ۲۱»)