یادگیری گرامر از طریق برگرداندن جملات فارسی به انگلیسی

نه واقعا اینجوری نیست و خوب نیستم ولی دارم وقت میذارم و کار میکنم تا قوی شم
با همین دوتا تمرین کلی چیز یاد گرفتم
و فهمیدم که چقد نوشتن حال میده فک نمیکردم به نوشتن علاقه داشته باشم و اقد باحال باشه :see_no_evil:

کدوم کتابش؟
کلا اینجور کتابارو خوندن عیبی که داره اینکه شما چون به یکباره کلی مطلب میخونین مطلمعنا یه مقدار زیادیشو فراموش میکنید
به همین خاطر من دیگه هرگز اینکار رو نمیکنم و سعی میکنم به مرور و بسته به نیازم یادبگیرم و سطحمو کم کم ارتقاع بدم

7 پسندیده

موافقم. از وضعی که هستیم ی قدم جلوتر بزاریم میبینیم کجاها زمان میخواد که بهتر بشیم :ok_hand:

من که جدا از جمله سازیتون خوشم اومد. خیلی خوبه دارین بهش زمان میدین :clap:

نوشتن واقعا عالیه، فارسی و انگلیسی نوشتن هم فرقی نداره. ذهن رو آروم میکنه. من خودم انگلیسی نوشتن بیشتر بهم میچسبه :heart_eyes::grin:

جملات کلیدیش
هر جمله ی روز مره ای که نیاز داشته باشیم داخل کتابش هست

اره درسته. من و آقا کامبیز پارسال اینو لایتنرش کردیم. مرور روزانه هم داشتیم و با همون مکالمه هم میکردیم برا همین اثر مثبتش از ی بار خوندن خیلی بیشتر بود

7 پسندیده

سلام بر شما
ایا اینجا میشه به جاش از How many times استفاده کرد؟

یا اینجا میشه بگیم ؟

In which language they speak with each other?

اینجا ؟
without skip

یا اینجا بگیم؟
its worthwhile


ممنونم از زحماتتون. خیلی نکات خوبی رو بیان می کنید. :clap: :clap:

6 پسندیده

نظر لطفتونه :pray:

منم انگلیسی نوشتن واسم جالب تره شاید چون واسم چالش برانگیزتره

منظورتون از اینکه لایتنرش کردین اینکه گذاشتینش تو اپ یا فقط برا خودتون؟

5 پسندیده

نه اینو پارسال لایتنر کردیم که بزاریم تو سایت برای فروش. ولی فعلا محقق نشده . خودمون استفاده کردیم ازش و ی سری از دوستانمون

5 پسندیده

سلام خانم بیانی

باعث خوشحالیه اگه افتخار بدید و در این تمرین نوشتن شرکت کنید.
پیشنهادتون بسیار عالی و سنجیده ست.
اما متأسفانه بعد از اینکه تعداد لایک ها از تعدادی بالاتر میره، فک کنم دیگه اجازه ویرایش محتوا رو ندارم. دقیقاً نمی دونم چرا.

How many times do you go to the dentist in a year?
twice.

ترجمه: توی یک سال چند بار میری پیش دندون پزشک؟ دو بار.

How often do you go to the dentist?
twice a year.

ترجمه: چند وقت به چند وقت میری پیش دندون پزشک؟ سالی دو بار.

بایستی یه بازه زمانی رو هم داخل جمله تون برای استفاده از how many times استفاده کنید.

which: used in questions to ask somebody to be exact about one or more people or things from a limited number

what: used in questions to ask for particular information about somebody/something

Which language do they speak with each other in?

بین تعدادی گزینه محدود و مشخص از زبان ها، شما از مخاطب می خواید که یکی رو مشخص کنه.

What language do they speak with each other?

در این مورد شما هیچ گروه زبانی رو مشخص نمی کنید و از مخاطب تون می خواید بین یه طیف نامحدود از زبان ها، مشخص کنه که اونها به چه زبانی دارند صحبت می کنند.

تا اونجایی که فرهنگ لغت رو چک کردم skip معنی توقف کردن نداره.


با توجه به توضیحات تصویر بالا، بله.

It’s worthwhile spending a few days there. or It’s worthwhile to spend a few days there.

و من هم از شما بابت سؤالات چالش برانگیزتون سپاسگزارم.

8 پسندیده

9 posts were merged into an existing topic: محل انتقال گفتگوهای موقت

کاربر حرفه ای،

و این هم کاربر معمولی،

حرفی برای گفتن ندارم.

5 پسندیده

@hnaseri
@golmirzaei

3 پسندیده
  1. نمی دونم فیلم درباره چیه. اون رو ندیده ام.
  2. من هرگز کانادا نبوده ام. آیا شما تا به حال اونجا بودید (بوده اید)؟
  3. علی شش ماهه اینجا داره کار می کنه.
  4. تمام عمرم رو اینجا زندگی کرده ام.
  5. ماشین لباسشویی رو تعمیر کرده ام. الآن داره خوب کار می کنه.
  6. نیگاه کن! یکی یه چیزی رو کاناپه ریخته (است).
    خب، من نبودم. من اون کار رو نکردم.
  7. دیشب دیر رسیدم خونه. خیلی خسته بودم و مستقیم رفتم تو تختخواب.
  8. وقتی دیشب رسیدیم خونه، فهمیدیم که کسی به زور وارد آپارتمان شده (بود).
  9. آدمایی که کنار من توی هواپیما نشسته بودن، عصبی بودن. اونها قبلاً پرواز نکرده بودن.
  10. اونچه نمی فهمم اینه که چرا مردم حاضرن هر روز صبح برای نیم ساعت فقط برای رسیدن به سرکار توی راه بندان بشینن.

معادل انگلیسی جملات سری دوم:

  1. I don’t know what the film is about. I haven’t seen it. or I don’t know what the movie is about. I haven’t watched it.
  2. I’ve never been to Canada. Have you ever been there?
  3. Ali has been working here for six months.
  4. I’ve lived here all my life. or I’ve lived here my entire life. or I’ve lived here my whole life.
  5. I’ve repaired the washing machine. It’s working OK now. or
    I’ve repaired the washing machine. It’s working all right now. or
    I’ve repaired the washing machine. It’s working fine now.
  6. Look! Somebody has spilt something on the sofa.
    Well, it wasn’t me. I didn’t do it.
  7. I got home late last night. I was very tired and went straight to bed.
  8. When we got home last night, we realised that somebody had broken into the flat.
    or When we got home last night, we found that somebody had entered the flat by force.
  9. The people sitting next to me on the plane were nervous. They hadn’t flown before.
    The people sitting beside me on the plane were nervous. They hadn’t flown before.
  10. What beats me is why people are prepared to sit in a traffic jam every morning for half an hour just to get to work.
    or What I don’t understand is why people are prepared to sit in a traffic jam every morning for half an hour just to get to work.
    or What I can’t understand is why people are prepared to sit in a traffic jam every morning for half an hour just to get to work.
    or What beats me (What I don’t understand) is why people are willing to sit in a traffic jam every morning for half an hour just to get to work

نکات مفید:

  1. خیلی خلاصه!

  1. فعل pour معنای ریختن آگاهانه رو داره، اما spill به معنای ریختی اتفاقیه که باعث کثیف کاری میشه.

She poured water into the teapot.

She poured me a cup of coffee.

در حالی که،

He startled her and made her spill her drink.

  1. بعد از enter از حرف اضافه استفاده نمیشه.

  2. چطوری باید یه سؤال رو داخل جمله دیگه ای آوورد؟

  1. تفاوت حال استمراری و حال کامل استمراری

  1. فعل beat به معنای نفهمیدن و سر در نیاوردنه. (اصطلاح این سری)

Beats me! = It beats me! = I don’t know!

What beats me is where they get the money from.

ترجمه: اونچه‌ سردر نمى‌آورم‌ اين‌ است‌ كه‌ اونها پول‌ از كجا مى‌آورند.‏


از مشارکت تمامی شما دوستان عزیزم سپاسگزارم. امیدوارم نکات بیان شده در این سری براتون کاربردی باشه.

16 پسندیده

سلام، بسیار ممنون از زحمتی که می کشید

تو این جمله می شه به جای repair از fix استفاده کرد؟

این جمله به نظر مجهول می اومد. Look! something has been spilled on the sofa !!!?

اینجا نمی شه بگیم I arrived home late?

و سوال آخر اینکه چرا برای برگردوندن “مردمی که پیش من نشسته بودند”، were sitting استفاده نشد. الان اگه بخوایم بگیم “مردمی که کنار من نشسته اند”، باز همین “people sitting next to me on the plane” استفاده میشه؟

پیشاپیش پوزش بابت سوالات و ممنون از پاسختون

6 پسندیده

سلام بزرگوار سپاس از شما از وقتی که برای این موضوع جالب گذاشتید.
البته رایتینگ بعضی کلمه هارو از گوگل کمک گرفتم.

I don’t know what this film about is, I haven’t watched it.

I have not already been in Canada
I have never been in Canada, have you ever been in Canada?

Ali has been living here for 6 months.

i have lived here all my life.

i have repaired the washing machine .it is working good.

look! something has been poured on the canape.
it is noun of my business, I have not down it.

I arrived home late last night. I was very tired and i went to my bedroom at once.

when I arrived home last night I realized that someone had broken into my apartment.

the people who were sitting my next/beside me in the plane were angry. they had never flown .

what I don’t understand is why people want to stay in traffic jam for half an hour just reach work.

6 پسندیده

سلام بهنام جان
خواهش می کنم.

بله، می تونید از fix هم استفاده کنید.

My watch is out of order. Can you fix it for me?

ترجمه: ساعتم خرابه،‏ مى‌تونى‌ برام درستش کنی؟

Look! Somebody has spilt something on the sofa.

نیگاه کن! یکی یه چیزی رو کاناپه ریخته (است).

یکی/کسی (somebody) اینجا فاعله و چیزی (something) مفعول.

Look! Something has been spilled on the sofa.

ترجمه: نیگاه کن! یه چیزی رو کاناپه ریخته شده.

از فعل arrive هم می تونید استفاده کنید.

He arrived home at midnight.

ترجمه: او نیمه شب رسید خونه.

The people sitting next to me on the plane were nervous.

در زبان انگلیسی به قسمت پر رنگ شده در جمله پیشنهاد شده بالا عبارت وصفی (adjective phrase) گفته میشه که کوتاه شده ی جمله واره وصفی (adjective clauses) هست.

جمله بالا در اصل به شکل زیر بوده:

The people who were sitting next to me on the plane were nervous.

به who در زبان انگلیسی ضمیر موصولی (adjective pronoun) گفته میشه. در زبان انگلیسی گفتاری ضمیر موصولی و فعل to be حذف می شوند، یعنی who were در جمله بالا.

مثال‌های بیشتر:

The man who is talking to John is from Korea. (جمله واره وصفی)

The man talking to John is from Korea. (عبارت وصفی)

ترجمه: مردی که داره با جان حرف میزنه، اهل کره س.

Do you know the woman who is coming toward us ? (جمله واره وصفی)

Do you know the woman coming toward us ? (عبارت وصفی)

ترجمه: زنی که داره به طرف مون میاد رو می شناسی؟

سلام مهران جان
خواهش می کنم. امیدوارم که براتون مفید باشه. من هم اکثر اوقات از گوگل کمک می گیرم.

اول اینکه

I’ve never been in Canada.

اشتباهه و باید از حرف اضافه to استفاده کنید.

اما به نظرتون تفاوت بین دو جمله زیر چیه؟

I’ve been to Canada. and I’ve gone to Canada.

وقتی شخصی میگه I’ve been to Canada. یعنی اینکه اون شخص قبلاً کانادا بوده، اما الان اونجا نیست.

و جمله I’ve gone to Canada. یعنی اون شخص رفته کانادا و الآن هم اونجاست.

9 پسندیده

سلام فرشید جان
بازم ممنون بابت کار قشنگت و وقتی که میذاری
داری منو به نوشتن علاقه مند میکنی :grimacing:
وقتی ادم شروع میکنه به نوشتن نواقصش سریع خودشو نشون میدن. توجهت خیلییی بیشتر میشه به ساختار ها و کار برد حروف اضافه و … و خلاصه اگه وقت بذاری و سر سری ازش نگذری خیلی مفیده و بعد یه مدت میبینی چقد پیشرفت کردی

من این جمله رو نمیفهمم چرا از prepare استفاده شده چون تو فارسیش گفتین که نمیفهمم که چرا مردم حاضرن مثلا یه کاریو بکنن
تو ذهن من این جمله این معنی رو میده که چرا ملت تمایل دارن …
ولی prepare تو ذهن من این معنی رو نمیده
آیا این کلمه این معنی رو میده و من نمیدونم؟ یا معادل درست فارسی نداره و باید اینجوری ترجمه میشده؟
و اینکه آیا جمله ای که من اوردم اشتباهه؟ :point_down: :point_down: :point_down: :point_down:

6 پسندیده

خیلی خیلی ممنون از پاسخ ها و زحمتی که کشیدین.

6 پسندیده

سلام فیروز جان
خواهش می کنم. ممنونم از نظر لطفت.
امیدوارم که در کنار شما و سایر دوستان بتونم این تاپیک رو جلو ببرم و با هم پیشرفت کنیم.


طبق تصویر بالا از فرهنگ دو جلدی آریان پور، صفت prepared معانی آماده، مهیا و فراهم رو میده. اما موقع ترجمه کردن شخصاً با توجه به این معانی حاضر بودن رو برای ترجمه این صفت انتخاب کردم.

prepared

prepared

با توجه به ترجمه های انگلیسی معانی مشتاق بودن، مایل بودن و راضی بودن رو هم میده.

جمله شما با کمی تغییر معادلی یکسان و صحیح برای جمله پیشنهادی هست.

What I don’t understand (What beats me) is why people are willing to sit in a traffic jam every morning for half an hour just to get to work.

اونچه نمی فهمم اینه که چرا مردم حاضرن (مایلن) هر روز صبح برای نیم ساعت فقط برای رسیدن به سرکار توی راه بندان بشینن.


حقیقتش، من خیلی توی تحلیل و بررسی واژه ها مهارت ندارم و وقتی دوستی درباره کاربرد واژه ای ازم سؤال می پرسه، تنها کاری که از دستم برمیاد اینه که توی گوگل یه سرچ انجام بدم و یا اینکه فرهنگ لغت هام رو بررسی کنم.
بنابراین اگه نکته ای رو فراموش کردم، که احتمالاً بیشتر در زمینه کاربرد واژگان خواهد بود، دوستان لطف کنن و ابهاماتشون رو مورد پرسش قرار بدن.

7 پسندیده

ایشالا

خیلیییی ممنونننن :rose:

5 پسندیده

Second sentence:

I don’t know what the movie is about. I haven’t seen it.
Maybe I haven’t been to Canada. Have you ever been here (possible)?
Ali Roshan is hoping the month is working.
I’ve seen it all my life.
I saw Ruth’s washing machine. It is working well now.
Look! Some have dumped a resource on the couch.
Well, it wasn’t me. I’ll do it
I can go home late last night. It is very tired and we can watch Bastard.
This time around last night, we found out that he could be forced into the apartment (budget).
The guy next to me on Twitter is angry. They can be seen.
That time I understand why you might be stranded every morning in order to be able to go to work.

ایا معنی من درست هست یا نه . لطفا اشکالات من را هم بگویید

7 پسندیده

معادل های انگلیسی زیر رو که پیشنهاد دادید درست هستند، اما بقیه جملاتی که پیشنهاد دادید به جملات فارسی که معادل شون رو خواستم وفادار نیستند، بنابراین نمی تونم در مورد درستی یا نادرستی شون اظهارنظری بکنم.

5 پسندیده

ممنونم
:boom: :grinning:

5 پسندیده