عاخ پس لهجه گیلکی رو کلا باید یه آپدیت کنن
الان اونا میگن خاله دختر
ترکیب مضاف و مضاف الیه رعایت نمیشه.
هعییی
اینا کلمات مرکب هستند.
هر زبانی البته ساختار مخصوص به خودش رو داره. من خیلی دوست دارم یکی از زبانهای شمالی رو یاد میگرفتم. بچههای شمالی هم زیاد داشتیم دانشگاه ولی زبانشون سخته. اینا فقط یه چیز یاد ما دادن اونم فحش بود
من فقط یه کلمه یادمه.
اونم ماسکا است
جوجو موش موشی ام هس یادددش بخیر هعی خدا
سلام پروین خانم.
کیارو حذف کردن مگه؟
سلام.
دوتا کلمه هم من بهتون یاد می دم!
راحت تو ذهن تون می مونه…بدون هیچ تلاشی
ریکا (همون برند مایع ظرف شویی) …پسر
و کیجا …دختر
سلام آقا مصطفی
خیلیهارو حذف کردن.
مطابق پیگیریها، حذف دروسی مانند «غزل در این سرای بیکسی» اثر سایه، «غزل جوانی» رهی معیری، شعر «به کجا چنین شتابان» شفیعیکدکنی، شعر «باغ بیبرگی» اخوانثالث، یک داستان از غلامحسین ساعدی، یک داستان از بزرگ علوی، داستان «موسی و شبان»، رباعیات خیام، داستان «هدیه سال نو» اثر ا. هنری و داستان «سیاحتنامه ابراهیمبیگ» به صورت کامل حذف شدهاند. همچنین سه جمله از داستان قاضی بست، نام صادق هدایت از داستان کباب غاز جمالزاده، بخشهایی از خاطرات اسلامیندوشن، نام محمود دولتآبادی، نام مشفق کاظمی و عباس خلیلی و شعر مادر ایرجمیرزا نیز از دیگر حذفیات هستند و بهجای این حذفیات از آثار رضا امیرخانی، علی سهامی، امیریاسفندقه، معصومه آباد، کیوان شاهبداغخان، فاضل نظری، عیسی سلمانیلطفآبادی، کامور بخشایش، مجید واعظی، نظام وفا و ضیاءالدین شفیعی اضافه شدهاند.
شما تصورشو بکنید شعر “به کجا چنین شتابان” رو حذف کردن صرفا به این دلیل که ناامیدی رو القا میکنه.
“باغ بی برگی” به اون زیبایی رو حذف کردن
ما اینو یادمه داشتیم. سبکش شعر نو بود. آقای کدکنی خیلی انسان فاضلیه. خدا عاقبت بچه های این نسل رو ختم به خیر کنه با این وضع آموزش…
اوه اوه من شعر به کجا چنین شتابان رو خیلی دوست داشتم
همین طور هدیه سال نو داستان خیلی خوب و رمانتیکی بود
ایا شعر شبی باز مهتاب از آن کوچه گذشتم فریدون مشیری رو هم حذف کردن؟ ( شعرشو حفظ نیستم
) شاید بگن زیادی عاشقانس سانسور شه
سلام عزیزدلم شبتون سرشار از عطر شکوفه های گیلاس واقعا حقیقت داره؟؟؟ تمام اینها حذف شده؟؟؟؟؟ چراااااااا؟؟؟؟؟؟ اینها تمام ادبیات ما رو تشکیل میداد و شاهکاری بودند برای خودشون و هرکسی رو ترغیب می کرد که برود سراغشون و کامل بخوون افسوس فقط میتوانند گند بزنند به همه چیز واقعا باورم نمیشه من تمامش رو در دبیرستان و راهنمایی خواندم واقعا این دانشمندان بیسواد و بیفکر رو کی سرکار گذاشته؟؟؟؟؟؟ باورتون میشه چنددفعه پیامتون رو خووندم پری جان هنوز توی شوک هستم بچه مدرسه ای توی خوونه مون نداشتیم واینها رو نمیدونستم واقعا شوکه شدم انگاری برق ۱۰۰۰ولت بهم وصل شده
شعر قلب مادر ایرج میرزا(من عاشق این شعرم)
قلب مادر
داد معشوقه به عاشق پیغام
که کُنَد مادر تو با من جَنگ
هرکجا بیندم از دور کُند
چهره پُرچین و جَبین پُر آژنگ
با نگاه غضب آلود زَنَد
بر دل نازک من تیری خَدَنگ
مادر سنگدلت تا زنده است
شهد در کام من و توست شِرَنگ
نَشَوَم یکدل و یکرنگ ترا
تا نسازی دل او از خون رنگ
گر تو خواهی به وصالم برسی
باید این ساعت بی خوف و دِرَنگ
روی و سینه تنگش بِدَری
دل برون آری از آن سینه تَنگ
گرم و خونین به مَنِش باز آری
تا بَرَد زآینه قلبم زنگ
عاشق بی خرد ناهنجار
نه بل آن فاسق بی عصمت و نَنگ
حرمت مادری از یاد ببرد
خیره از باده و دیوانه زِبَنگ
رفت و مادر را افکند به خاک
سینه بِدَرید و دل آورد به چَنگ
قصد سرمنزل معشوق نمود
دل مادر به کفش چون نارنگ
از قضا خورد دم در به زمین
و اندکی سوده شد او را آرَنگ
وآن دل گرم که جان داشت هنوز
اوفتاد از کف آن بی فرهنگ
از زمین باز چو برخاست نمود
پی برداشتن آن آهنگ
دید کز آن دل آغشته به خون
آید آهسته بُرون این آهنگ:
آه دست پسرم یافت خراش
آه پای پسرم خورد به سنگ
یادش بخیر…من چقدررررر این ادبیاتِ پیش دانشگاهی رو دوست میداشتم…هنوز که هنوز هر وقت بخوام یه کتابِ ادبی بخونم اول میرم سراغِ این کتاب…عاشق تمامِ شعرها ونثرهاشم هنوزم…داستانِ عینکم(نمیدونم مال کدوم سال بود) چقدر شبیه داستانِ عینکی شدن خودم بود…
الان کتابه من اشتباهه ولی کتابه منه درست؟
این که همون شد
هر دوش اشتباهه(اشتباه است)! کتابِ من. کتابِ منه(کتاب من است)!
واقعا اوضاعیه فک کنم باید پذیرفت این سبک نگارش رو
دوباره باید برگردیم کتاب های ادبیاتِ دوره ی راهنمایی رو بخونیم موافقم که تا حدودی شبکه های اجتماعی(فضای مجازی( باعث شده غلط نویسی رواج پیدا کنه،اما کم کاری معلمین و همچنین دانش آموزیان هم بی تاثیر نبوده.همینقدر بگم چند سال پیش به لطف همین فضای مجازی طوری شده بود که گاهی برای نمونه واژه کثافت(کسافت،کثافط و…) رو اشتباه مینوشتم.!!
اره اینجور نوشتن دیگه خدایش انصاف نیست، نباید نوشته بشه
خیلی زیاد واقعا
اگرم حذف نشده باشه احتمالا در آینده حذف کنن.
میترا جانم خودتو ناراحت نکن. بچههای این دوره مورد ظلم واقع شدن واقعا. وقتی فکرشو میکنم با چه عشقی داستانها و شعرهای کتاب ادبیات رو میخوندم دلم به حال نسل جدید به شدت میسوزه که از این موهبت محرومن.
چقد عالی. این عکسها کاملا گویا است و به سادگی و کامل موضوع مورد بحث رو توضیح داده.
ممنونم ازتون آقا محسن
عالیه این داستان. اون توصیفات، اون تصویرسازیها. مخصوصا اونجا که میگه فاصلهی بین آجرها رو تونستم تشخیص بدم.
قصهی عینکی شدن منم تقریبا همچین ماجرایی داره.
وااای آقا فَرزاد
باحال تَرینید
سلام جناب @mohsen130 گرامی شب بهاریتون سرشار از عطر شکوفه های بهاری واقعا یادش بخیر داستان عینکم از سری داستانهای شلوار وصله دار عالی بود به تمام معنا میتونستی در همان لحظه خودت رو جاش بذاری معرکه بود اصلا کتابهای ادبیات راهنمایی و دبیرستان و پیش دانشگاهی معرکه بودند این داستان هم در کتاب پیش دانشگاهی بود واقعا یادش بخیر