riot (American slang)
intercept
jab
horses for courses (British idiom)
jobber ( اینو قرار نیست استفاده کنم، ولی چون یه ساعت پیدا کردن معنیش برام طول کشید نوشتم)
ممنون واسه این تاپیک جالب؛ خیلی کلمهها هست نمیدونم
revolution
Justice
Entertainment
Harsh
Hostile
Encourage
امروز 6 تا میزارم
کلمات امروز من
Decline
Prosperous
Intimate
Courage
Archaic
من هم از این کلمات دارم. مخصوصاً کتاب های علمی زیبوک یه سری کلماتی داره که روم نمی شد تو اینجا بنویسم. ولی از این به بعد می نویسم.
خواهش می کنم. من خودم هم وضعیتم تو این زمینه خوب نیست و همش این لغات غیر فعال رو وارد لایتنر می کردم.
اقا بزارین شب بشه شاید لغت بهتر گیرتون اومد تا12شب هنوز10ساعت و نیم مونده
من شبها گزارش میدم
من معمولاً لغت هام رو از روز قبلش برای امروز می نویسم. اون هم بیشتر از کتاب های زیبوک.
الان این لغت ها رو آماده از دیروز روی کاغذ داشتم.
.
.
امروز هم برای فردا رو روی کاغذ می نویسم.
راستی معنی jobber رو پیدا کردید؟
توی دیکشنریهای فارسی؛ توی ویکیپدیا هیچجا پیداش نکردم
توی دیکشنریهای فارسی نوشته ولی به اشتباه (به یه شکل بیتفاوت)
چون گفتید معنی نذاریم، نمیگم
نه، دنبال معنی اش نرفتم!
بعداً
.
.
از این به بعد قصد دارم کلمه هایی از بچه ها که برام جدید هستند رو مشخص کنم.
.
این از کلمات دیروز
این کلمهی بریتیشه، دنبال معادل آمریکنش بگردید؛ معنی فارسی اون هست
اصن چون نمیگردید بذارید بگم: بازارگردان بورس (معادل market maker)
دلال، کار چاق کن، پیمانکار
Jobber
someone whose job is buying and selling stocks and shares
سلام!
همونطور که گفتم این معانی آریانپور اشتباهه (بهم اعتماد کنید )
بهتر بود کارگزار رو مینوشتید؛ ولی کارگزار بورس کسیه که برای مردم عادی سهام خرید و فروش میکنه؛ ولی بازارگردان، اون کاری که کارگزار بورس میکنه رو نمیکنه؛ لانگمن همهی کار jobber رو توضیح نداده؛ بعد از کلی گشتن به این متن رسیده بودم:
A jobber is a slang term for a market maker on the London Stock Exchange prior to October 1986. Jobbers, also called “stockjobbers,” acted as market makers. They held shares on their own books and created market liquidity by buying and selling securities, and matching investors’ buy and sell orders through their brokers, who were not allowed to make markets. The term “jobber” is also used to describe a small-scale wholesaler or middleman in the retail goods trade.
دیکشنریهای فارسی بخاطر همین اشتباههاست که اعتبارشون رو از دست دادن؛ بخاطر معادلهای سبک و گاهی اشتباه و حتی ساختگی که حتی کسی تا حالا توی فارسی ازشون استفاده نکرده، بیاعتبار شدن؛ شما کسی رو پیدا نمیکنی، که نگه برای یادگیری زبان، دیکشنری انگلیسی به فارسی رو کنار بذار!
سلام این معنی درست تره
سلام؛ این معنی ته متن انگلیسی بالا هم نوشته، ولی اینا معانی منسوخن، که خیلی وقته دیگه استفاده نمیشن؛ از کجا میگم؛ وقتی کلمهای معنیش توی دیکشنریها معاصر نباشه، شما توی متون جدید یا اصلاً نمیبینید یا شاید دهسالی یه بار ببینید؛
ببخشید خانم ولایتی که داریم سر ترجمه بحث میکنیم؛ شرمنده
خواهش می کنم. اختیار دارید.
تا باشه از این بحث ها
من خودم اتفاقاً این بحث های ریز زبانی رو خیلی دوست دارم و استفاده می کنم.
حالا که این کامنت ها، کاملاً مرتبط به عنوان تاپیک هست.
شما سطح دانش زبانی بالایی داری.
خجالتم میدید؛ اتفاقاً من شما رو به عنوان یکی از موفقترین و باانگیزهترین زبانآموز زبانشناس میشناسم.
Carry
Though
Offer
Beloved
Reunite
Veil
Anxious
Novelty
Hostility
Speculation
کلمات امروز من مثل الهه جان دارم از بین کلمات بچه ها انتخاب می کنم…
سلام وقت همگی بخیر
1)picky
2)frail
3)to take it upon
4)to take it the wrong way
5)freak
6)meddle-interfere
ببخشید شش تا شد
شاد و پیروز باشین