چالش شدت پاییزه 🍁

سلام به همگی :cherry_blossom:

من چند وقتی میشه تنبل شده بودم :sweat_smile: امروز صبح تصمیم گرفتم که انگلیسی قدرت رو شروع کنم.چه انگیزه‌ای بهتر از این تاپیک واسه یه شروع پرقدرت؟ :heart_eyes:
فقط اگه اجازه بدید من هر شب شات شنیداری میزارم و آخر هر هفته (دقیق تر بگم زمانی که خواستم درس جدید رو شروع کنم)
از تعداد تکرار دروس اسکرین شات میزارم.
مرسی الهه خانم بابت همه تاپیک‌های خوبت :heart:

13 پسندیده

من خودم تا اونجا که بتونم، صرف تفریح، انگلیسی نمی خونم و یکم جدی تر، کار می کنم.
چون شماها هم تو انگلیسی جدی هستید، از این چالش خوشتون اومده …

من خودم هر شب، یه ساعت شنیدارم رو اول پر می کنم و بعد می خوابم. :joy: حتی اگه خوابم هم بیاد …

بالاخره باید یه تفاوتی با چالش های معمولی داشته باشه دیگه.

من نمی دونم چرا از کتاب های استیو کافمن، نمی زارن تو زیبوک؟!

بنظرم، اینجوری می تونی “شدت فشرده خوانی” رو هم شرکت کنی.

خواهش می کنم :pray::pray:
منتظر حضورت هستم محمد آقا :dizzy::dizzy::dizzy:

اشکالی نداره.
ولی بنظرم چون فشرده خوانی رو باید هر روز داشته باشی، هر روز شات بزاری بهتره.

خودم هم گاهی تو این مورد، لنگ می زنم.

:blossom::maple_leaf::blossom:

13 پسندیده

سلام دوستان
سعی می کنم شرکت کنم ببینم چی پیش میاد.
ممنون از چالش خوبتون

11 پسندیده

بچه ها :dizzy::dizzy::dizzy:
اولین گزارش رو می زارم :blossom::blossom::blossom:
صرفاً برای راه افتادن بیشتر تاپیک …

شدت شنیداری :maple_leaf:

شدت فشرده خوانی :maple_leaf:

:sunflower::maple_leaf::sunflower:

15 پسندیده

سلام الهه جان
حالت خوبه خواهر گلم :heart:
منکه پایم :books:
پایه ی هر سه تاش هم هستم :kissing_heart:
الان باید برم برنامه ریزی کنم برای این چالش جذاب و عالیت عزیزم :iphone:
پس پیش بسوی چالش پاییزه :bell:
فردا شات هر سه تاش رو میذارم :wink: :heart_eyes:

11 پسندیده

سلام خانم قابل :dizzy::dizzy::dizzy::ribbon::ribbon::ribbon:
می دونم شما سرتون خیلی شلوغه خواهر.
ولی چالش رو چند بخش کردم که همه بتونند شرکت کنند.

:blue_heart::green_heart::blue_heart:

فاطمه :dizzy::dizzy::dizzy::ribbon::ribbon::ribbon:
تو که اصلاً یه دونه ای، واسه نمونه ای. :heart_eyes::innocent:
پشتکارت تو انگلیسی، حرف نداره. :gem::gem::gem:
قربون گل دختر :cherry_blossom::blossom::sunflower:

:maple_leaf::heart::maple_leaf:

14 پسندیده

خیلی ممنونم عزیزم :hugs:
لطف داری به من :kissing_heart:

شما که از پشتکار اولی :wink:
من دارم از شما یاد میگیرم :sunflower:

12 پسندیده

سلام و تبریک برای این تاپیک جالب :grinning:


17 پسندیده

3ساعت و 50دقیقه تایم شنیداری (همش قدرته)
نیم ساعت لایتنر
نیم ساعت گرامر


16 پسندیده

شات بزار … شات رنگی … :joy::heart_eyes:
اصلاً تمام قشنگی گزارش، به اون شاتش هست.
.
.
امشب رو قبول. ولی از فردا بدون شات، گزارش قبول نمی کنم. :grin:

سلام و خدا قوت، آقای علیرضا :dizzy::dizzy::dizzy:

:cherry_blossom::sparkling_heart::blossom:

10 پسندیده

سلام و خسته نباشید به همگی :yellow_heart:
اولین گزارش پاییزه من :maple_leaf:

14 پسندیده

dizzy


الهه خانم میدونستین این استیکر “سر گیجه” هست؟
Dizzy


https://www.google.com/search?q=💫&sxsrf=ALeKk016Cn8Q_33DXqM6dtrS_thO0P5ZsQ:1599767856563&source=lnms&tbm=isch&sa=X&ved=2ahUKEwiszMDWr9_rAhWR2aQKHeF-CssQ_AUoAXoECA0QAw&biw=1440&bih=757

10 پسندیده

من ایموجی هام رو رمزی استفاده می کنم! برای من، این، معنای منحصر به فردی داره.
اگه ببینی، ایموجی هایی که استفاده می کنم، مختلف هستند. برام تداعی معنایی خاصی دارند. همراهشون، یه حس خوب است.

:dizzy::ribbon:

10 پسندیده

الهه جون فقط شات منبع اصلی رو بزارم یا منبع فرعی رو هم بزارم؟

9 پسندیده

منبع اصلی … تکرار گوش دادن به منبع اصلی، مهم است.
حالا شما اگه دوست داری از منبع فرعی هم شات بزاری، اشکالی نداره.

بیشتر، هدفم از “شدّت فشرده خوانی :maple_leaf:” اینه که تو برنامه :blue_heart::blue_heart: بیشتر بهش توجه بشه و تبدیل بشه به یه عادت روزانه.

:dizzy::ribbon::dizzy:

11 پسندیده

من فکر کردم از هر درسی که در حال خوندن هستیم باید شات بزاریم . :thinking: :thinking:
چند روزه درس چهار قدرت رو تموم کردم . ازچند وقت پیش رمان گرگ و میش رو شروع به خوندن کردم، برای اینکه یخورده از ای جی زدگی در بیام ، دو سه روزه ادامه اونو میخونم تا یه استراحت کوچیکی بکنم .

حالا از فردا که درس جدید رو شروع کردم ازش شات میزارم .
از درس چهار فعلا شات ندارم ، راستش حسش نیست از تالار برم بیرون ، شات بگیرم برگردم :crazy_face:
فردا شات میگیرم میزارم :grin: :smile:

9 پسندیده

فعلا علی الحساب این شاتها رو قبول کنید:




15 پسندیده

سلام لیا جان :dizzy::dizzy::dizzy::ribbon::ribbon::ribbon:
می خواستم یه چیزی رو دیشب بهت بگم، گفتم امروز صبح بهت بگم …‌.
ببین عزیزم :heart: کتابی که تو زیبوک می خونی رو نباید همون سری اول، همه لغات آبی اش رو وارد لایتنر کنی یا “هایلایت نمی دانم” کنی. باید بزاری به مرور زمان لغت های آبی یا سفید بشه یا لایتنری شون کنی.
سعی کن بیشترشون رو تو همون قالب متن، یاد بگیری.
.
.
بعد این کتاب ها، فکر کنم سطحش خیلی برات بالا باشه. چون بیش از نصف لغات کتاب، هایلایت زرد هست تا سبز. کتابی رو برای خوندن انتخاب کن که حداقل هشتاد درصد لغات هر کدوم از فصل هاش رو بدونی.
.
.
این شات کتاب رو من فقط برای نمونه گذاشتم.
تعداد تکرارهام رو نگاه کن.
من از یه کتابی خوشم بیاد، فشرده خوانی اش می کنم.

:blue_heart::sparkling_heart::blue_heart:

14 پسندیده

سلام
الهه خانم اگه میتونین راجع به انتخاب یک کتاب هم توضیح بدین لطفا
سخت ترین و چالشی ترین قسمت برای من همینه
موقع انتخاب کتاب باید به چه چیزی توجه کرد
و قبل اینکه شروع به خوندن کتاب کنیم باید چه اطلاعاتی رو راجع بهش بدونیم(ژانر، نویسنده، موضوع و…)
من توی این مورد خیلی مشکل دارم و بارها شده کتابی رو یکمشو بخونم و ولش کنم…
شما نگاهتون به کتابها خیلی عمیقتره برای همین از شما میپرسم

11 پسندیده

آره سطحش برام بالاست چون لغات سختش خیلی زیاده
اکثر کتابایی که میخونم از قسمت ساده یا خیلی سادست.و درکش برام ساده تره .
ولی این یدونه خاصه برام خیلی دوسش دارم :heart: :heart:

بعدم این تکرار فقط شنیداریشه . بدون پخش صوت رو لغاتش و قسمتهای مختلف جمله مثل دیالوگها خیلی کار کردم ولی خوب گزارش اینها رو نمیشه نشون داد . وقتی لغاتش از لایتنرم بیاد بیرون ، لایتنرم حسابی خلوت میشه

ولی این کتاب رو خیلی دوست دارم ، حتی سری فیلمهاش رو با زبان اصلی چندین بار دیدم ولی باز دوست داشتم کتابش رو هم بخونم . دیگه طاقت نیوردم سطحم بالاتر بره :grin:

اکثر لغاتش تو لایتنره یا هایلایت کردم به مرور یاد بگیرم
قول میدم دیگه تکرار نشه :sweat_smile:
دست خودم نیست عاشق کتابای خون آشامیم مخصوصا عاشقانش :japanese_goblin:

اینا چرا استیکر خون آشام ندارن ؟ ناچارا استیکر مترسک گذاشتم
جنبه هم ندارم هر وقت میخونمشون خوابهای عجیب غریب میبینم :upside_down_face:

باورت میشه ، دیشب خواب دیدم دیگران مثل این زامبیا دارن میشن ، هی حمله میکنن به من . منم اونارو میبندم تا دوره مریضیشون تموم بشه خوب بشن مجبور نشم بکشم . خلاصه صبح پاشدم از خستگی هلاک بودم :joy: :rofl:

9 پسندیده