ببخشید اگه آخرش تلخ شد ضمنا بعضی از عکسهارو بخاطر حفظ کرامت انسانها نذاشتم براتون. از همه التماس دعا.
عالیه، درود بر شما، دو عکس پی در پی. یکی سخن از اسارت دارد و دیگری از آزادی.
ممنون از اشتراک گذاریتون.
خواهش میکنم
عکس های شما هم بسیار زیبا بود
وتصاویری از بزرگی خدا درکوه یخچال و کوبری همدان (شرحش درتاپیک کوهنوردی هست )
چه پاپی های قشنگی
لیدرجان درکنار آب یخ چشمه پناهگاه یخچال ،خداقوت حسن جان
چرخ یک گاری درحسرت واماندن اسب
اسب درحسرت خواب مرد گاریچی
مرد گاریچی درحسرت مرگ
باز کن پنجره را ،
که دلم سخت گرفت،
تابش نور خدا،
غم و اندوه مرا خواهد برد
این شعر واره هم یهو پرید تو دهنم
عاشق این شعر هوشنگ جان ابتهاج هستم ،هرچند اون بزرگواری که به یاد مادر سفر کردش (روانش شاد) این تابلو رو تو کوه زده بهتر بود می نوشت : آهوان گم شدند درفراخی دشت ،آه از آن رفتگان بی برگشت .
درستش اینه ،ولی خیلی شارژ شدم این تابلو رو دیدم و کمی دلتنگی غریبی اومد تو دلم ،ترس مرگ مادر در آینده ای نامعلوم
جناب بهرامی (نفر اول سمت چپ) مردی از جنس سخت کوشی،غریق نجات قهار استان و همنورد جدید گروه که خود کوهنوردی زبده است،تاکنون جان افراد زیادی را نجات داده و غرق شدگان زیادی را درسدها ،مردابها ودریا دربرابر دیدگان خانواده از آب بیرون کشیده ،حتی درموردشان صحبت هم نمی کنه چون چشماش پر اشک میشه
خیلی ممنون که ما هم با خودتون همسفر می کنید آقا وحید
چقدر هم مسافت طی کردیم
پروفایلم رو اول ویدیو می بینم ذوق می کنم
بینهایت ممنونم از توجهتون و ویدئویی که فرستادین.
عذرخواهی میکنم که اینقدر دیر پاسخ دادم.
درود بر شما از تصاویر و نوشته هاتون خیلی لذت بردم. ممنونم که مارو هم شریک این مسیر نورانی کردین
بسیار عالی و زیبا. همیشه سرشار از انرژی باشین ممنونم که مارو همراه خودتون بردین
سلام هم عکس و هم شعرتون محشره. ممنون از ارسالش.
ممنونم وظیفمه، زیارتتون قبول.
شما لطف دارین زریبانوی گرامی، به یاد همه ی دوستان عزیز زبانشناس بودم و نائب الزیاره تون.
درود بر گیسو بانو
من فکر میکردم تو مکالمه و زبان قوی هستین ،حالافهمیدم تو عکاسی بسیار خلاق و هوشمندین ،
شکار سوژه در تصویر اول بسیاربسیاربسیاربسیار عالیه
پیداکردن و درک سوژه خودش یک هنره ،که شما بلدین .
تصویر دوم هم غروب عالی با رنگی بدیع
تصویر سوم هم از اون عکسهای جانه قانون یک چهارم عالی رعایت شده
تصویر آخر یک تصویر معنا گرا که من خیلی دوسش دارم چون هدف داره و پیام
مرسی گیسو بانوی هنرمند بابت اشتراک زیباییها و مفاهیم ناب
خیلیییییی ممنون، شما لطف دارین.
خیلی شبیه غروبه، ولی در حقیقت ساعت ۷ صبحه! خیابون خلوت بود، منم امروز پیاده رفتم کلاس، ی چند تا عکس گرفتم سر راه. خوشحالم خوشتون اومده.
بسیار عالی
بی تعارف انتخاب سوژتون عالیه ،زوایای عکس هم بی نظیره،سپاس گیسو بانو
سلام دوستان
شبتون بخیر
آهنگ جدید
امیدوارم لذت ببرین
سلام دوستان، با اجازه ی خانم @gisoo13 ی گرامی امیدوارم جسارت منو ببخشید بخاطر این اقتباس قبل از کسب مجوز.
دکل مخابرات از آن دوردستها، دودکش کوره ی آجرپزی ، میله ی بارفیکس و حتی درختان همه در حال اشاره به آسمانند، مگر چه دیده اند؟
همانند عکاس هنرمند و باریک بین قصه ی ما بنگرید تا بدانید منظورشان را.
آنها چشم زرین آسمان را که در زیر ابروی سیمین ابرها قرار گرفته و از پس جعبه ی کبریت دخترک کبریت فروش به ما مینگرد نشانه رفته اند.
در حالیکه ما سوار بر مرکبهای آتشین بدون حتی نیم نگاهی به دختران و پسران کبریت فروش چهار راه های شهرمان سر بر گریبان خویش فرو برده و روزمان را به شب می رسانیم، آسمان نگران است.
حق با آن بزرگ مرد است (@abbas_17 ) وقتی زندگیهایمان خالی از عشق شده و هرکس تنها به خود می اندیشد طلوع یا غروب، چه فرقی میکند؟
این را میشود از آن نیمکت خالی دریافت. در حالیکه انسانها از هم گریزانند و در خانه ها نشسته و درها را به روی خود و چشمانشان را به روی زندگی بسته اند، چشم آسمان باز است.
گنجشکهای شهر را می بینم که گرد هم آمده اند. می خورند و مینوشند و عاشقانه در کنار هم زندگی میکنند و شاید هم حتی در کنار هم بمیرند.
به خود آیید آدمها، به خود آیید و گلها را دریابید. آنها زندانیند.
بشکنید قفسهارا و رها کنید گلها را؛ و خود را نیز.
گویا هنوز فرصتی باقیست.
به به ،مام وطن ،ایران عزیز ،کمان آرش ،نگهدارتون باشه ،هنرمند ،ایراندخت ،یگانه بانوی بی همتا ،سپاس بابت اجرای باابهتتون ،بی شک ساز پیانو بدلیل توام بودن ملودی و آکورد بسیار سخته وشما،کارتون ارزشمنده ،همیشه سربلند باشید چون نام نامی ایران و ایرانی
پیروز باشید
زنده باد شاعر تصاویر و مفسر مضامین ،لذت بردم وحید جان ،عالی، تو خودت نمریه ۲۰ی
شاگرد شمام عباس عزیز، ممنونم از تاییدتون.