همیشه حفظ انگیزه در یادگیری زبان می تونه چالش بر انگیز باشه. چطور می تونیم انگیزمون رو بالا نگه داریم؟
دوستای گلم سلام
امیدوارم که ایام به کامتون باشه انشالله
مقاله ای رو در مورد راهکار های افزایش انگیزه یادگیری زبان انگلیسی با همکاری دوست عزیزم جناب آقای @Farzad_Poodineh آماده کردیم، امیدوارم که براتون مفید باشه
1. تشویق شدن - انگلیسی شما احتمالا بهتر از آن چیزی است که فکر می کنید!
متاسفانه، خیلی از زبان آموزای انگلیسی دیدگاه های بسیار منفی نسبت به مهارت های انگلیسی خودشون دارن. تا به حال پیش اومده به خودت بگی یا با خودت به چیز هایی مثل موارد زیر فکر کنی؟ :
-
انگلیسی صحبت کردن من احتمالا پر از اشتباهه.
-
من میترسم صحبت کنم، چون ممکنه دیگران متوجه منظور من نشن.
-
من سال ها درس خوندم، اما هنوز انگلیسیم بده .
صادقانه می تونم بهت بگم که انگلیسی تو احتمالا بهتر از اون چیزیه که تصورش رو می کنی. همین که یک نفر بتونه صحبت کردن و نوشتنت به انگلیسی رو درک کنه خودش یک دستاورد بزرگه، پس بدون که تو برای یادگیری مهارت های انگلیسی استعداد داری.
پس اگر نسبت به زبان دیدگاه منفی داری، همین الان همه افکار منفی و باورهای محدود کننده ای که نسبت به زبان داری رو بریز دور و به چیزهایی که میتونی انجام بدی فکر کن، نه چیز هایی که نمیتونی انجام بدی.
2. هرگز مهارت های انگلیسی خود را با دیگران مقایسه نکنید.
یکی از دلایلی که اکثر زبان آموز ها حس خوبی نسبت به مهارت های خودشون تو زبان انگلیسی ندارن، می دونی چیه؟ اینه که اونا خودشون رو با بومی زبانا و یا بقیه زبان آموزا مقایسه می کنن. اگر بفهمی که انگلیسی تو به اندازه بقیه افراد خوب نیست، به خودت ظلم میکنی- این کاملا غلطه و درست نیست.
مقایسه نکن – مقایسه کردن عادلانه نیست!
بومی زبانای بالای 20 سال سن 24 ساعت با زبان انگلیسی سر و کار دارن. اونا هزاران ساعت تلویزیون را به زبان انگلیسی نگاه کردن، اونها سالها و سالها در مدرسه درس خوندن، تعداد زیادی کتاب به زبان انگلیسی خوندن و میلیون ها مکالمه به زبان انگلیسی داشتن.
اگر تو همه این تجربیات را کسب کنی، تو هم میتونی مثل یک بومی زبان باشی. پس یادت باشه مقایسه خودت به عنوان یک یادگیرنده انگلیسی، با بومی زبانا، هیچ معنایی نداره. یادگیری یک زبان دیگه در زندگی یک تجربه متفاوته و درست نیست خودت رو را با شخصی که از بدو تولد از اون زبان به عنوان زبان مادری استفاده می کنه، مقایسه کنی.
اینم یادت بمونه که هیچ وقت نباید خودت رو با بقیه زبان آموزا مقایسه کنی. واقعیت اینه که آدما با هم فرق دارن - بعضی افراد به طور طبیعی سریع تر یاد می گیرن، بعضی افراد به طور طبیعی روند یادگیری شون کنده. بعضی افراد زمان بیشتری برای یادگیری میذارن، بعضی از زبان آموزا معلمان خوبی داشتن، و برخی هم تو پیدا کردن معلم خوب دچار مشکل شدن. پس میبینی که مقایسه کردن خودت با بقیه زبان آموزا درست نیست.
مهارت های انگلیسی خودت را با دیگران مقایسه نکن. فقط روی پیشرفت شخصی خودت تمرکز کن.
3. اشتباهاتتان رو جدی نگیرید.
اشتباهات اونقد قدرتمندن که میتونن شما رو از یادگیری انگلیسی بترسونن. اونها حتی موقعی که توسط شخصی اصلاح میشی احساس حقارت بهت میدن. اونها میخوان بگن که تو توی شناخت قوانین انگلیسی موفق نبودی، درسته؟
یادت باشه اشتباهات فقط زمانی قدرت دارن که تو بهشون این قدرت رو بدی. قطعا یکی از اهداف یادگیری زبان انگلیسی برای تو برقراری ارتباطه و واقعیت اینه که خیلی از این اشتباهات در واقع به ارتباطات آسیبی نمی رسونن. مثلا:
- اگر به جای “It depends on the weather” بگی “It depends of the weather”، با این وجود هر شخصی منظور تو رو متوجه میشه (و حتی ممکنه خطای کوچیک تو رو متوجه نشوند).
- اگر به جای “I’ve lived here for 3 years” یا “I’ve been living here for three years” بگی “I live here for 3 years”، باز هم متوجه میشن که تو چی میگی.
- اگر شما به جای «swimming pool» (تلفظ اشتباهی) بگی «I have a swimming pull in my backyard»، باز هم منظور تو رو متوجه میشن.
بله، درسته که قصد ما اصلاح این اشتباهاته تا بتونیم درست صحبت کنیم. اما می تونی ببینی که این اشتباهات خیلی جدی نیستند. به همین دلیله که نباید "خودت رو سرزنش کنی ".
گاهی وقتا ممکنه اشتباهاتت به قدری بزرگ باشه که تو برقراری ارتباط مشکل ایجاد کنه. نگران نباش، این طبیعیه و بخشی از یادگیری یک زبانه! فقط سعی کن منظورت رو با استفاده از کلماتی که میدونی به مخاطب برسونی . پس از یک روش متفاوت و ساده تر برای گفتن چیزی که میخوای بگی استفاده کن.
به عنوان مثال: دانش آموزی در مورد یک پروژه ساختمانی صحبت می کرد و می خواست بگه :
The owner of the house was asking for a budget / a quote (an estimate of how much the construction would cost.
با این حال، اون کلمات انگلیسی “بودجه”، “مظنه” یا “هزینه” را نمی دونست. در عوض، او گفت:
The owner of the house wants to know how much the work will cost.
فقط یادت باشه که اشتباه کردن به معنی احمق بودن نیست. اشتباهات رو فرصتی برای یادگیری ببین و بهش به عنوان یک فاجعه نگاه نکن.
4. پایان هدف تان را تجسم کنید و بدانید که هر زمان اندکی که برای رسیدن به آن صرف می کنید شما را به ان نزدیکتر می سازد!
میدونی چرا می خوای انگلیسی یاد بگیری؟
آیا اون رو برای کار کردن توی یک شرکت چند ملیتی می خوای؟ یا برای زندگی تو یک کشور انگلیسی زبان؟ یا برای سفر کردن و دوست یابی راحت تر؟ یا قبول شدن توی یک آزمون؟ یا کسب توانایی خوندن کتاب ها و تماشای فیلم های انگلیسی؟
هر دلیلی که داری، این تمرین ساده را امتحان کن: زمانی که می خوای انگلیسی بخونی، یکی دو دقیقه رو صرف تجسم برای رسیدن به هدفت کن. خودتو تصور کن که داری انگلیسی رو بدون نیاز به ترجمه تو ذهنت صحبت می کنی. خودتو تصور کن که با اعتماد به نفس یک کسب و کار انگلیسی برای خودت راه انداختی . تصور کن داری یک کتاب انگلیسی میخونی و همه مطالب اون رو درک میکنی، این فوق العادس. این باعث میشه مطالعه شما لذت بخش تر و معنی دار تر باشه چون میدونی کاری که داری میکنی مفیده و حتما پیشرفت میکنی.
5. موفقیت های خودتان رو ثبت کنید (ساخت ژورنال موفقیت)
صحبت کردن از پیشرفت خیلی انگیزه بخشه. یک دفترچه تهیه کن و پس از هر بار مطالعه، تاریخ و خلاصه ای از «اونچه که امروز آموختی» رو داخلش بنویس. این سه تا فایده داره:
- عمل نوشتن به تثبیت خونده هات تو ذهنت کمک میکنه .
- دیدن دفتر یادداشت پر شده با دونسته هات، تو رو تشویق به یادگیری خیلی چیزها می کنه و اینکه پیشرفت کنی
- داشتن دفترچه یادداشت باعث میشه که به راحتی برگردی و چیزهایی که قبلا خوندی رو مرور کنی.
6. هنگامی که احساس تنبلی می کنید، گام های کوچک بردارید.
منظور از “گام های کوچیک” انجام کارهای خیلی کوچیکه.
یادگیری انگلیسی یک پروژه بزرگه که می تونه سالها طول بکشه و گاهی اوقات ممکنه تو مسیر احساس ناامیدی و تنبلی کنی و نخوای اون روز مطالعه داشته باشی. به جای فکر کردن به این که، " اوه، خدای من، من مجبورم یک ساعت انگلیسی بخونم و حس خوبی الان نسبت به اون ندارم، وقت ندارم - به خودتون بگین که فقط یک گام کوچیک بردار.
برای مثال:
- من فقط 5 دقیقه انگلیسی گوش می دم.
- من فقط می خوام یک ویدیو انگلیسی در YouTube تماشا کنم.
- من فقط می خوام یک آهنگ به زبان انگلیسی گوش بدهم و فقط هر کلمه ای رو که نمی دونم جستجو کنم.
- من فقط 5 لغت جدید یا اصطلاح جدید یاد بگیرم.
وقتی گام های کوچیک برای یادگیری انگلیسی بر می داری، یک یا دو مورد اتفاق می افته:
- بعد از چند دقيقه، تموم میشه و احساس می کنی که کارتو انجام دادی، حتی اگر فرصت و انگیزه ای نداری. اینجوری اون حس عذاب وجدان رو که من امروز زبان نخوندم رو نداری.
- یا بعد از چند دقیقه، به اون هدف کوچیکت می رسی و انگیزه ی بیشتری برای ادامه و مطالعه طولانی تر خواهی داشت.
سخت ترین بخش هر کاری اغلب شروع اونه! با این حال، اگر “گام های کوچیک” را قبول کنی، مطمئنا چیزهایی یاد میگیری - و ممکنه دوباره انگیزه قرارگیری در روند یادگیری انگلیسی رو بدست بیاری.
7. برای تفریح و تعطیلات برنامه بریزید، اما برای بازگشت تون هم برنامه داشته باشید.
برخی از زبان آموزان بیش از حد به خودشون سخت می گیرن - به عبارتی انتظارات بسیار بالایی از خودشون دارن و فکر می کنن اصلا نباید استراحت کنن. اونا احساس می کنن که باید هر روز مطالعه کنن و اگر یک روز رو از دست بدن، احساس شکست می کنن.
البته من توصیه می کنم که یادگیری زبان انگلیسی را هرچه زودتر شروع کنید - خصوصا اگر بتونی اون رو بخشی از روال و عادت های روزانه خودت قرار بدی. اما یادمون باشه که همه ما به استراحت نیاز داریم!
اگر روز خیلی پرکاری داری، همین که یک تایم کوتاه هم برای یادگیری زبان بزاری کافیه – اما به خودت قول بده که فردا به حالت قبل برگردی و تایم مطالعه ات رو مثل سابق کنی . اگر قصد سفر به مدت یک هفته رو داری، بهتره که نگران یادگیری انگلیسی نباشی و بهش فکر نکنی. آروم باش و از تعطیلات لذت ببر و بعد از تعطیلات مطالعات خودت رو از سر بگیر.
کلید موفقیت تو همیشه بازگشت به انگلیسیه - به خودتون اجازه ندین که اونقد سرتون شلوغ بشه که یادگیری زبان رو هفته ها و ماه ها فراموش کنید. اگر تو محل کار یا مدرسه خیلی درگیری ، به جای تلاش و شکست هر روز، تنها یک بار تو هفته برای یادگیری زبان انگلیسی وقت بزار. یک ریتمی انتخاب کن که برای سبک زندگی تو کارساز باشه و به اندازه کافی انعطاف پذیر باش تا با برنامت تنظیم بشی.
8. آموزش رو برای خودتون لذت بخش کنید.
مجبور نیستی همیشه از یک روش برای یادگیری زبان استفاده کنی! سعی کن تو مطالعه ات تنوع داشته باشی.
مثلا ممکنه یک روز رو برای یادگیری گرامر در نظر بگیری، روز بعد، کار متفاوتی انجام بدی - به جای گرامر، پادکست گوش بدی و بخوای روی لیسنینگت کار کنی. روز بعدش شاید بخوای واژگان جدیدی از اخبار یاد بگیری، بعدش شاید بخواهی یک سریال یا فیلم با زیرنویس تماشا کنی.
همه اینها برای پیشرفت تو در یادگیری انگلیسی تو مفیده و تنوع مانع از خستگی تو توی مسیر میشه.
یک روش دیگه برای جذاب ساختن یادگیری انگلیسی رو میگیم - سعی کن مطالب مورد علاقت تو زمینه های مختلف رو به زبان انگلیسی دنبال کنی. به یک سرگرمی علاقه داری؟ یک ورزش خاص رو دوس داری؟ شاید هم عاشق سیاست و تاریخی؟ مقالات، کتاب ها و پادکست های انگلیسی موضوع مورد علاقت رو جستجو کن. وقتی که از مطالب مورد علاقت لذت می بری، یادگیری انگلیسی راحت تره.
9. یافتن پارتنر یا عضویت در یک انجمن
دانشمندان کشف کردن که یکی از اثر گذارترین انگیزه دهنده ها “فشار همسالانه” – یعنی چی؟ یعنی تشویق و انتظارات از افرادی که مشابه شما ان.
به عنوان مثال، اگر می خوای ورزش کردن رو تجربه کنی، سخته که از خواب دل بکنی و تصمیم بگیری که فقط ورزش کنی. اما اگر یک دوست پایه داشته باشی که از ساعت 4 صبح با تو بیاد ورزشگاه و باهات تمرین کنه، احتمالش بیشتره که برای ورزش کردن از خواب دل بکنی و از خونه بزنی بیرون.
اما چطوری اینو برای یادگیری انگلیسی به کار ببریم؟
عضو گروه های یادگیری زبان انگلیسی تو فیس بوک شو و اونجا با مردم ارتباط بگیر. حتی میتونی یک پارتنر اینترنتی آنلاین را از طریق وب سایت های تبادل گفتگو زیر پیدا کنی:
Top 10 websites for English language exchange
همیشه دوستی داشته باش که یادگیری زبان انگلیسی رو برای تو آسون میکنه و به همدیگه کمک کنین و همدیگه رو تشویق کنین.
10. خودتان را به چالش دعوت کنید و وقتی به هدفتون می رسید به خودتون پاداش بدهید.
بعضی وقتها پیش میاد که وسط راه یادگیری زبان ناامید و دلسرد بشی چون کسی نیست که بگه " کارت خوبه! یا موفقیت های تو رو جشن بگیره. اما اگر خودتون به خودتون پاداش بدین، میتونه انگیزه موندن و رها نکردن رو در شما ایجاد کنه.
قطعا هدف اصلی تو تسلط به زبان انگلیسیه، اما می تونی اهداف کوچکتر را برای هموار شدن مسیر رسیدن به هدف اصلی تعیین کنی، مثلا:
-
یک کتاب انگلیسی بدون ترجمه (تک زبانه) بخون
-
به مدت یکماه هر روز 10 کلمه جدید یاد بگیر
-
سعی کن به مدت 5 دقیقه انگلیسی صحبت کنی (از یک دقیقه شروع کن، بعد دو دقیقه، تا به 5 دقیقه برسی)
-
یک وبلاگ به زبان انگلیسی بساز و به مدت یکسال هر هفته یک پست جدید داخلش بزار.
اهدافی انتخاب کن که فکر می کنی سخته، اما غیر ممکن نیست. مثلا، اگر یک زبان آموز مبتدی هستی، فیلمی رو انتخاب نکنی که تو همون اولین تلاش بخوای کاملا دیالوگ هاش رو متوجه بشی - که برای سطح فعلی تو خیلی سخته. تو می خوای هدفای کوچیک تو رو به هدف اصلی نزدیک کنه و برای این منظور باید کارایی رو انجام بدی که مناسب سطح توئه.
وقتی به اهدافت رسیدی، جشن بگیر! به یک دوست، اعضای خانواده، معلم یا پارتنر خودت خبر بده. برای خودت کارایی که دوس داری انجام بده – غذایی که دوس داری بخور، یک هدیه کوچک برای خودت بخر و … . به خاطر دستیابی به تک تک این اهداف به خودت افتخار کن و برای رسیدن به هدف بعدی آماده شو تا به تسلط به انگلیسی برسی.
امیدوارم این نکات برای همه ما مفید باشه و فقط درباره اونها حرف نزنیم - به آنها عمل کنیم!
برای حمایت از ما کلیپ هارو در شبکه های اجتماعی به اشتراک بزارید و مارو دنبال کنید.