سلام
اینجا اردک یهو میپره تو برکه، fly off رو تو لغت زدند که به معنای ترک زود و ناگهانی است. یجورایی بخواهیم این جمله رو معنا کنیم این میشه:
اردک یهویی برگه رو ترک کرد و به داخل برکه پرواز کرد(از برگه پرید تو برکه)
.
یعنی پرواز کرد از … تا…
Off «از» رو بیان میکنه و onto «تا/به» رو بیان میکنه. دوباره متن رو بخونید متوجه میشید.
تعریفی از حرف اضافه off رو در دو تاپیک زیر مشاهده بفرمائید
نسخه ی غیر وطنی:
نسخه ی وطنی:
با توجه به تاپیک flow off پرواز کردن که با جدا شدن و دور شدن از جایی همراه باشه معنی می دهد.
خود off را نمیشه معنی کرد اما با آمدن در کنار flow معنی اون رو هایلایت تر می کنه.
سلام
این دو تا باهم مشکلی ندارند.
من گفتم اگه بخواییم یه جورایی معنا کنیم اینطور باید بگیم.
در ضمن نمیشه همه ی عبارات انگلیسی رو به فارسی ترجمه کرد، بعضی چیز ها معادل در زبان های دیگه ندارند.
بله در این جا نمی تونیم بگیم که off = از. من خواستم معنای فعل دو مفعولی رو اینطور برسونم، که ظاهرا اشتباهاتی در بیان من بوده.
معنی اون رو پررنگ تر نمیکنه، معنیش رو تغییر میده. شما اگه به تنهایی بگید fly یعنی پرواز کرد. مثلا X fly to Tehran.
اما اگه fly off رو بگید یعنی مکانی که ترک کرده رو هم میخواید بیان کنید: X fly off Tabriz To Tehran؛ یعنی شاید بتونیم بگیم که fly from = fly off
این اونچیزیه که من متوجه شدم
بله دقیقا همین گستردگی معنا و کاربرد ویژگی یادگیری زبان انگلیسی هست که برای زبان آموزان ممکنه باعث دلسردی بشه
گاهی معنا تغییر میدهد حروف اضافه؛ گاهی با تاکید بیشتر معنا را بیان می کند؛ گاهی هم با تاکید نوع معنا رو خاص تر می کند. مثل همین flow off
چیزی شبیه cut off در ویدئو ها
هر دو فعل cut و cut off یعنی بریدن یا جدا شدن؛ اما دومی جدا شدن به طور کامل رو تاکید می کند و نوع این فعل رو خاص تر می کند.
باز همه ی این استنباطها در قالب جمله قالب استدلال هستن نه به تنهایی