سلام دوستان زبانشناسی عزیز
دوستان … من امروز خیلی خیلی خوشحالم. اصلاً دست، جیغ، هورا …! حالا چرا؟!
بعد از چهار ماه، به سطح چهار زبانشناس رسیدم.
حالا چرا اینقدر خوشحالم؟! چون ظرف شش روز، به سطح سه برنامه رسیدم. ولی دقیقاً چهار ماه یا صد و بیست روزه که تو همین سطح سه مونده بودم. اول شات های سطح و آمارم رو نگاه کنید تا داستان مطالعه خودم رو تو این چهار ماه و اَندی بهتون بگم:
قبل از اینکه برنامه زبانشناس رو روی گوشیم نصب کنم، زبان می خوندم. ولی بیشتر از تکست بوک ها و فایل های صوتی استفاده می کردم و خیلی از روند مطالعه و پیشرفت خودم، لذت آنچنانی نمی بردم. ماه اول، فقط از درس ها و منابع اصلی زبانشناس استفاده کردم و بیشتر تو لایتنر لغت خوندم. بخاطر همین میانگین شنیداری ام تو برنامه تو ماه اول، زیر یک ساعت هست. بعد یک ماه که لغات خوبی برام مرور شد، میانگین شنیداری ام رو بیشتر کردم … ولی باز تو درس ها و منابع اصلی خود زبانشناس بودم و همچنان نیز لغت هم می خوندم. بعد دو ماه مطالعه درس های زبانشناس و به عبارتی دیگر “فشرده خوانی”، رفتم سراغ زیبوک و “گسترده خوانی”. ولی تو این دو ماه فقط تو زیبوک هستم و کتاب می خونم و بشدت جذبش شدم و نمی تونم از این بخش بیرون بیام! بس که برام شیرین و جذابه. چیزی که بخش زیبوک رو نسبت به دروس بخش زبانشناس برام جذابتر کرده، لغات پیشرفته و ساختار نوشتاری جالب کتاب ها هست. طوری که بعضی کتاب های زیبوک رو بجای یک بار، چند بار می خونم. دوستان کتابخوان می دونند که لغت های مشترکی تو فصل های یه کتاب، دائم تکرار می شه. من هم اکثر لغت های جدید تو هر کتابی رو بدون استفاده از لایتنر و صرفاً در متن کتاب یاد می گیرم. همین امر باعث شده که تو دو ماه اخیر، رشد “لغاتی که می دانم” در برنامه زیاد بشه و زودتر به سطح چهار برسم. مگرنه اگر کتابخوان نشده بودم و تو زیبوک نمی چرخیدم، چهار ماه دیگه هم به سطح چهار نمی رسیدم.
الان هم به صورت تفنّنی، از درس های بخش زبانشناس و فیلم های بخش زوم استفاده می کنم. ولی استفاده اصلی من از برنامه، تو بخش زیبوک هست.
حالا نمی دونم دارم راه رو درست می رم یا نه …
الان هم دیگه نمی تونم سمت تکست بوک های خشک و رسمی برم …
فقط زبانشناس