مچ گیری به انگلیسی چه می‌شود؟

یادگرفتن معادل برخی اصطلاحات رایج فارسی در زبان انگلیسی بسیار جذاب و کاربردی است. از این جهت، در این مقاله به توضیح مچ گیری به انگلیسی می‌پردازیم.

حتما برای شما هم پیش آمده که مچ خواهر، برادر، دوست، رفیق و یا پارتنر خود را در حین انجام کاری بگیرید و او را سوپرایز کنید. مچ کسی را گرفتن در واقع اشاره دارد به این‌که کسی را در حین انجام کاری خلاف ببینید و یا این‌که کسی را در حال انجام کاری ببینید که دوست نداشته دیگران از آن مطلع شوند. در اصطلاح عامیانه، به معنای سر بزنگاه رسیدن و دست کسی را رو کردن است. دانستن معادل مچ گیری به انگلیسی موضوع جالبی است که در این مقاله به آن می‌پردازیم.

معادل مچ گیری به انگلیسی

اگر شما هم جزو آن دسته از افرادی هستید که به گرفتن مچ افراد در حین انجام کاری خلاف یا دور از انتظار علاقه دارید؛ بد نیست که با اصطلاح مچ گیری به انگلیسی نیز آشنا شوید تا بتوانید در مکالمات روزمره خود از این اصطلاح استفاده کنید.

همان‌طور که شاید بدانید مچ دست به انگلیسی Wrist و مچ یا قوزک پا به انگلیسی Ankle است. متداول‌ترین معادل فعل گرفتن به انگلیسی نیز take یا catch است. پس اگر بخواهیم مچ گیری به انگلیسی را واژه به واژه ترجمه کنیم باید بگوییم take someone’s wrist و یا catch somebody’s wrist که به صورت واژگانی می‌شود مچ دست کسی را گرفتن. با این حال این اصطلاح درست و کاربردی نیست و معنایی که ما انتظار داریم را نمی‌دهد.

حتی برخی از افراد از عبارت grab someone’s wrist نیز به جای اصطلاح مچ گیری به انگلیسی استفاده می‌کنند که باز هم این مورد چیزی نیست جز یک ترجمه واژه به واژه نادرست برای این اصطلاح.

اگر به Google translate مراجعه کنید و عبارت مچ‌گیری کردن را بنویسید؛ معادلی که به شما نشان می‌دهد make a fist است که باز هم اصلا اصطلاح درستی برای معنای مچ گیری به انگلیسی نخواهد بود.

در واقع باید بدانید که اصطلاحات از یک زبان به زبان دیگر را نباید به صورت واژگانی ترجمه کرد بلکه باید اصطلاحی را یافت که معنایی معادل داشته باشد. مثلا در مورد مچ گیری به انگلیسی باید از اصطلاح to catch someone red-handed استفاده کرد. در این اصطلاح معنی واژگانی red-handed یعنی کسی که دستش به خون آلوده است و یا در حین ارتکاب جرم و جنایت است و به صورت کلی عبارت catching someone red-handed به معنای مچ کسی را گرفتن و یا مچ گیری به انگلیسی است. مثال:

The police caught Brian red-handed while stealing a car.

پلیس مچ برایان را در حین سرقت ماشین گرفت. (پلیس برایان را در حین سرقت ماشین مچ‌گیری کرد).

She was caught red-handed.

مچش را گرفتند. (این جمله حالت مجهول دارد و فاعل آن مشخص نیست. یعنی مچ او توسط فرد یا افرادی گرفته شده است.)

از دیگر معادل‌هایی که معنای مچ گیری به انگلیسی را می‌دهد می‌توان جمله catching one on an act را نام برد. این اصطلاح نیز به معنای کسی را در حین انجام کاری گرفتن یا به عبارت خلاصه‌تر همان مچ گیری به انگلیسی است. مثال:

She caught his fiancé on an act of infidelity.

او مچ نامزدش را در حین خیانت گرفت.

اصطلاحاتی که در بالا ذکر کردیم، جنبه formal یا رسمی‌تری دارند و در هر موقعیتی می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید. حال اگر بخواهید کمی informal یا غیررسمی‌تر باشید نیز می‌توانید از اصطلاحاتی که در ادامه بیان می‌کنیم برای مچ گیری به انگلیسی استفاده کنید.

· اولین موردی که از آن نام می‌بریم to be onto someone است که یعنی در همان لحظه ارتکاب جرم شخصی را دیده‌اید و یا مچ او را گرفته اید. در واقع می‌توانید برای مچتو گرفتم به انگلیسی از این اصطلاح نیز استفاده کنید. مثال:

You’ve been eating all of my cookies. I’m onto you!

مچتو گرفتم! تو همه کلوچه‌های منو خوردی.

· از دیگر عبارات و اصطلاحات غیررسمی که معنای مچ گیری به انگلیسی را می‌رساند واژه gotcha است. این اصطلاح معنای «گرفتمت» را می‌دهد یعنی مچ کسی را در حین ارتکاب کاری بگیرید یا ایرادات و مشکلات او را فاش کنید. مثال:

You’ve said you aren’t home tonight. Gotcha!

گفتی امشب خانه نیستی. مچتو گرفتم!

· یکی دیگر از عبارات و اصطلاحاتی که برای مچ گیری به انگلیسی می‌توانید به کار ببرید؛ جمله catch someone with pants down است. این عبارت در لغت به معنای این است که کسی را در حالی که شلوارش پایین است بگیرید اما در اصطلاح همان معنای مچ گیری به انگلیسی را می‌دهد. مثال:

He was kissing his classmate. I caught him with pants down.

او داشت هم‌کلاسی‌اش را می‌بوسید. من مچش را گرفتم. (در جمله فوق caught، زمان گذشته فعل catch است.)

مچتو گرفتم به انگلیسی

اکنون که با مچ گیری به انگلیسی و انواع معادل‌های آن آشنا شدید به راحتی می‌توانید در حین مکالمات و یا مکاتبات خود از اصطلاح مچتو گرفتم به انگلیسی استفاده کنید. اگر برای یافتن معادل مچتو گرفتم به انگلیسی به Google translate مراجعه کنید؛ با جمله I grabbed your wrist مواجه می‌شوید که چیزی نیست جز معنای واژه به واژه این اصطلاح که در واقع درست نبوده و معنای این اصطلاح را نمی‌رساند.

برای بیان «مچتو گرفتم» به انگلیسی می‌توانید از عبارات و اصطلاحات زیر استفاده کنید:

· I caught you red-handed.

· Gotcha!

· I’m onto you!

· I caught you with pants down!

اصطلاحات مرتبط با مچ

حال که با مچ گیری به انگلیسی و معادل‌های مختلف آن آشنا شدید و می‌توانید به راحتی از اصطلاح مچتو گرفتم به انگلیسی استفاده کنید؛ شاید بد نباشد با برخی عبارت و اصطلاحاتی که با مچ ارتباط دارد نیز آشنا شوید.

· به‌ عنوان مثال، مچ انداختن به انگلیسی را می‌توان با دو عبارت to do arm wrestling و یا to do Indian wrestling بیان کرد. مثال:

They’re doing arm wrestling.

آن‌ها دارند مچ می‌اندازند.

Fred and Mike did Indian wrestling and the winner was Mike.

فِرِد و مایک مچ انداختند و برنده بازی مایک بود.

· اگر بخواهید به مچ‌بند اشاره داشته باشید می‌توانید از wristlet و یا wristband استفاده کنید. مثال:

I use a wristlet when playing volleyball.

من هنگام والیبال بازی کردن از مچ‌بند استفاده می‌کنم.

· یکی از ابزارهایی که با مچ سرکار و دارد، ساعت است. ساعت انواع مختلفی دارد که پراستفاده‌ترین آن ساعت مچی است. اگر بخواهید به ساعت مچی در انگلیسی اشاره داشته باشید؛ می‌توانید از عبارت wrist watch استفاده کنید. مثال:

I love that gold wrist watch.

من آن ساعت مچی طلایی را دوست دارم.

کلام آخر

در این مقاله سعی ما بر این بود که شما را با اصطلاح مچ گیری به انگلیسی آشنا کنیم. ضمن بیان عبارات و اصطلاحاتی که معنای مچ گیری به انگلیسی را می‌دهد؛ به شما نحوه بیان مچتو گرفتم به انگلیسی را نیز توضیح دادیم. در پایان نیز به برخی از اصطلاحات و واژگانی که با مچ ارتباط نزدیکی دارند اشاره کردیم. اگر بخواهیم به‌صورت خلاصه جملات و عباراتی که معنای مچ گیری به انگلیسی را می‌دهد بیان کنیم شامل موارد زیر می‌شود:

· to catch someone red-handed؛

· catching one on an act؛

· to be onto someone؛

· Gotcha؛

· to catch someone with pants down.

9 پسندیده