سلام به همه زبانشناسی های عزیز
امیدوارم ایام به کامتون باشه، امروز میخوایم در مورد باور و نقش اون در یادگیری زبان انگلیسی صحبت کنیم، همه ما می دونیم باور اون تفکراتی هست که بارها و بارها به خورد ذهنمون دادیم و امروز به یک ایمان و باور قلبی تبدیلشون کردیم. منشأ این باورها میتونه تمام خاطراتی باشه که در گذشته برامون اتفاق افتاده، امروز میخوام در مورد باورهای غلط زبان انگلیسی صحبت کنم. باورهایی که در 90 درصد زبان آموزان مشترکه، بیاین چند موردش رو با هم بررسی کنیم:
- موقع انگلیسی صحبت کردن احساس شرم دارم.
- تلفظ من موقع صحبت کردن اصلا خوب نیست.
- من استعداد یادگیری زبان انگلیسی رو ندارم.
- من خیلی کند و با مکث صحبت میکنم.
- تلاش های من برای یادگیری زبان انگلیسی بی نتیجه است.
- من هرگز یک گوینده توانا در زبان انگلیسی نیستم.
- من از صحبت کردن به انگلیسی میترسم.
- من میترسم که نمره بدی در کلاس زبان بگیرم
- من میترسم موقع صحبت کردن به انگلیسی دیگران من رو مسخره کنن.
- با وجود اینکه قواعد زیادی یاد گرفتم اما هنوز بلد نیستم صحبت کنم
- من دامنه لغت خوبی ندارم پس نمیتونم زبان انگلیسی رو قوی کنم.
- من میترسم موقع صحبت کردن ساختار ها رو اشتباه به کار ببرم.
- من فکر میکنم سنم برای یادگیری زبان انگلیسی بالا رفته و دیگه موفق نمیشم
و
.
.
.
تا به حال فکر کردین این همه فکر در مورد زبان انگلیسی از کجا میان؟آیا واقعا من در یادگیری زبان انگلیسی ناتوان هستم؟؟ یا نه عوامل دیگه ای تو شکل گیری این تفکرات نقش داره؟ آره، درسته عوامل دیگه ای باعث ایجاد این افکار شده، مثل معلم درس زبان انگلیسیمون، مثل روش های آموزشی مدارسمون، مثل سیستم نمره دهی در کلاس درس و مورد قضاوت قرار گرفتن توسط معلم و دوستانمون، کتابایی که برای یادگیری زبان انگلیسی استفاده کردیم و … همه و همه دست به دست هم دادن تا ما فکر کنیم در یادگیری زبان انگلیسی ناتوان هستیم . هر چی بیشتر فکر میکنیم عوامل زیادی رو پیدا میکنیم که مانع موفقیت ما در زبان انگلیسی میشن. اما سوال اینجاست چطور میتونم همه ی این باور ها رو عوض کنم؟؟ آیا امکان تغییر این باور ها است؟ بله، با من همراه باشید در ادامه بهتون میگم که راه حل چیه.
گام اول: لیست کردن تمام باور های منفی نسبت به زبان انگلیسی
یک قلم و کاغذ بردار، الان وقتشه تمام افکار منفی که نسبت به زبان انگلیسی داری به خاطر بیاری و همه رو یادداشت کنی، ممکنه تمام صحنه هایی که در گذشته توی کلاس زبان برات اتفاق افتاده مثل گرفتن نمره بد، مثل مسخره شدن توسط دوستان یا مورد قضاوت گرفتن توسط معلم زبانت جلوی همکلاسیات و … تو ذهنت بیان، تو باید همه این خاطره ها رو یادت بیاد و همه باورای منفیت رو بنویسی. پیشنهاد من به تو اینه که اونایی که از همه بولد تر هستند رو تو اولویت های اول بزاری، اونایی که وقتی اسم یادگیری زبان انگلیسی میاد سریع تو ذهنت میاد، چون اونا مهم هستند باید اونا رو محو کنی.
گام دوم : تبدیل افکار منفی به مثبت
اون افکاری که گفتم براتون بولد تره، نه همه، اونا رو به جملات مثبت تبدیل کنین. یک جدول آماده کنین و جملات منفی تون رو در ستون سمت چپ و جملات مثبت رو در سمت راست بنویسید، بعد یک ویس از جملات مثبتتون ضبط کنید و هر روز قبل اینکه شروع به خوندن زبان انگلیسی کنید اون رو گوش بدین چون تلقین بسیار میتونه در تغییر باورهای شما موثر باشه. یک مثال بزنم:
| باورهای مثبت | باورهای منفی |
|---|---|
| موقع انگلیسی صحبت کردن احساس میکنم خیلی مسلطم. | موقع انگلیسی صحبت کردن احساس شرم دارم. |
| با اینکه دامنه لغتم کمه اما میتونم روز به روز زبانم رو بهبود ببخشم. | من دامنه لغت خوبی ندارم پس نمیتونم زبان انگلیسی رو قوی کنم. |
| تلاش های من برای یادگیری زبان انگلیسی موفقیت آمیزه. | تلاش های من برای یادگیری زبان انگلیسی بی نتیجه است. |
گام سوم: برنامه ریزی برای یادگیری زبان انگلیسی
تو این گام وقتشه که یک تایمی رو در روز به خوندن زبان انگلیسی اختصاص بدین، یا دوره های مناسب سطحتون رو گوش بدین یا اینکه پادکست دلخواهتون رو گوش بدین و یا اینکه متناسب با سطحتون یک کتاب انتخاب کنین و بخونید. نگران نباشید اپلیکیشن زبانشناس برای همه سطوح منبع مناسب قرار داده. فقط چند نکته قبل از شروع مطالعه تون یادتون باشه:
نفس عمیق بکشید، حالت بدنتون رو به صورتی که شونه ها عقب، سر بالا باشه تغییر بدین، یک لبخند خیلی شیک و عالی هم روی لبتون باشه، حالا وقتشه که شروع کنید، وسط خوندن هم از زبان بدنت تا میتونی استفاده کن .
گام چهارم و آخر: تهیه دفترچه موفقیت
ما به هر عملی که شما رو در مسیر یادگیری زبان انگلیسی قرار بده میگیم موفقیت، مثلا امروز 20 دقیقه پادکست گوش دادین، 1 ساعت انگلیسی قدرت کار کردین داخل دفترچه موفقیتت یادداشت کن و فردا قبل شروع هر کاری دفترچه موفقیتت رو نگاه کن و بعد روزت رو آغاز کن
، آره من گرچه قلم شیوایی ندارم برای مقاله نویسی اما خیلی دوست دارم تجربیات خودم رو با یکسری چیزا که خوندم و یاد گرفتم ترکیب کنم و برای اونایی که شاید اول راه هستند قرار بدم
