چ کسی سطحش مث من پایینه؟؟

اره چون دقیق فک میکنید جواب میدید

4 پسندیده

جواب هر دو نفرتون رو آقا کامبیز تو مقاله ای که خانم ولایتی زحمت کشیدن و لینکش را گذاشتن ، دادن .حتما مطالعش کنید من با اینکه قبلا خونده بودم ولی الان باز خوندمش تا یادآوری بشه برام.

بعدش هم اصلا نباید خوندن زبان را مثل درس خوندن در نظر بگیرید که به سختی یا راحتیش فکر کنید زبان عشقه ( فکر کنم حرفم خیلی فانتزی شد :upside_down_face:) ولی اگه واقعا بهش علاقه داشته باشید و هدف درستی برای یادگیریش برای خودتون انتخاب کنید شب و روزتون این میشه که چه جوری وقت جور کنید تا بتونید به زبانتون برسید. این شعار نیست دیدم که میگم .
موفق باشید

12 پسندیده

این قسمت حرفهاتون خیلی مفید بود دوستانی که تجربه کردند لطفا تایید کنند و از تجربیات شون بگند

10 پسندیده

دوستان :dizzy::dizzy::dizzy:
@Mashreghi
@Lia2
@M.HosSeiN

اینقدر عالی جواب می دید، من یه گوشه تاپیک نشستم و فقط دارم کامنت هاتون رو می خونم! :joy: :smiling_face_with_three_hearts::v:
من این مقاله آقا کامبیز رو سیو کردم که هر چند روز یه باز بخونمش … شُل نگیرم قضیه رو! :joy: باشد که رستگار شوم! :joy::v:

دقیقاً همینه :white_check_mark: :white_check_mark: :white_check_mark:

:blue_heart::sunflower::blue_heart:

9 پسندیده

دقیقا همینطوره مثلا من پارسال سریال سوپر نچرال رو نگاه میکردم بدون زیرنویس در حد خیلی کم متوجه میشدم ولی هفته پیش که رفتم بقیشو تماشا کنم فهمیدم خیلی از حرفهاشون را میفهمم . درسته معنی خیلیاش رو نمیدونستم ولی همین که میتونستم کلمه ها رو بدون زیرنویس از هم فقط با گوش دادن تفکیک کنم و بفهمم خیلی عالی بود چون همونطور که میدونید فیلم از کارتون سختتره ، طوریکه چند قسمتش را پشت سر هم نگاه کردم انقدر ذوق زده شده بودم اصلا نفهمیدم الان چند ساعته پشت لپ تاب نشستم تا خونوادم شاکی شدن و گفتن بسه دیگه پاشو شب شد :grin: :grin:

11 پسندیده

ببخشید علی آقا :dizzy::dizzy::dizzy:
من حواسم به این یه تیکه نشد.
خیلی خلاصه بگم …
یه زمانی فهمیدن آهنگ های خواننده های انگلیسی مثل Celine Dion و Chris De Burgh و … برام آرزو بود.
ولی الان به میزان زیادی به این آرزوم رسیدم. :notes::musical_note::headphones:
فارسی هم اصلاً گوش نمی کنم.
.
.
تازه باهاشون هم می خونم! :microphone::joy::v:

بزرگترین سرگرمی من تو انگلیسی، آهنگ های اون هست.

:sunflower::hibiscus::sunflower:

8 پسندیده

سلام

ممنون خیلی لطف دارین البته من ک چیز خاصی ننوشتم، دوستان خیلی خوب هستن.
من خودم هم ی گوشه نشستم و از صحبتای جالب شما، آقای مشرقی، لیا خانم و سایر دوستان استفاده میکنم.

ببخشید ولی حالا ک دیگه اینقدر بحث ب جاهای باریک داره میرسه :grin: گفتم دو نکته ی دیگه هم اضافه کنم.

نکته ی اول
اینه ک کلمه ی “سخت” یک مفهوم عام داره ک مصادیق متفاوتی داره، بعضی وقتا یعنی واقعا ی چیزی دشواره و حل کردنش سخته و باید از هوش و ذهنتون استفاده کنید. مثلا خوندن برای آزمون های تافل و آیلتس سخته و نیازه ک تخصصی روشون کار بشه.

ی بار منظور از سختی، سختی محتوی نیست بلکه سختی عوارض اونه ک تو این بحثی ک داریم میکنیم منظورمون همینه.

هم سطح مبتدی وهم سطح متوسط سختی‌های خودشون رو دارن ب این معنا ک شما تو این دوره ها با افکار و ذهنیت هایی رو ب رو میشین ک مانع از پیشرفتتون میشن.

مثلا تو سطح مبتدی غالبا این افکار ب وجود میاد:

اوه من باید سه سال مداوم بخونم تا بعدش بتونم زبان صحبت کنم!! ؟؟ یکم میخونه بعد ولش میکنه.

یا افرادی ک سنشون بالا هست میگن دیگه این حرفا از من گذشته

یا بعضیا توقع دارن سریع پیشرفت کنن ولی چون کند پیش میره و هی تو صحبتاشون مِن من میکنن و نمی تونن با جزئیات توضیح بدن خسته میشن و همه اینا هی ذره ذره رو هم جمع میشه تا نهایتا منجر ب کنار گذاشتن زبان میشه.

خب کنار اومدن با همه ی این افکار برای کسی ک اول کاره مشکله.

تو سطح متوسط افراد غالبا فکر میکنن دیگه زبان رو خیلی خوب بلدن ولی وقتی ب ی چیزی میرسن ک نمی فهمن کلا میریزن بهم.
یا خودشون رو خیلی دست بالا میگیرن و میرن تمرین های خیلی پیشرفته میکنن ک بعد از ی مدت نا امید میشن دوباره.
یا می خوان از محدوده ی راحتیشون خارج شن(همون جور ک آقا کامبیز گفتن) ولی خیلی براشون سخته.

خلاصه اینکه سختی همیشه هست فقط تو هر جا ب یک ظاهر جدید خودشو نشون میده.

آره شروع از سطح مبتدی خیلی سخته و اونجا واقعا اون هُل دادن و ادامه ی راه خیلی سخته و تو سطح متوسط همونطور ک آقای مشرقی گفتن دیگه راه رو یاد گرفتیم و باید خودمون پیش بریم.

نکته ی دوم ک تقریبا مربوط ب تاپیک هم هست اینه ک قطعا کلیدِ گذر از همه ی این سختی ها، ثبات هست.

ثبات یعنی تداوم تو تمرین. مثلا اگه تو ی هفته هفت ساعت وقت دارین، ب جای اینکه اون هفت ساعت رو تو یک روز بخونید تقسیم‌ کنید ب هفتا یک ساعت تو هر روز.
و ب وجود آوردن این ثبات بدون علاقه و انگیزه تقریبا محاله مگر اینکه مجبور باشین( ک شاید بگیم این اجبار رو بشه با رفتن ب کلاس و پرداخت هزینه درست کرد)
مشکل اینه ک بالا نگه داشتن انگیزه تو طول مدت آموزش تقریبا کار محالی هست و شما فک نکنم بتونی کسیو پیدا کنی ک بگه من همیشه تو ی سطح ثابت از انگیزه بودم. مهم اینه ک تو اون مواقع ک انگیزه میاد پایین بتونی باهاش کنار بیای ک اگه نتونی یهو دیدی یکی دو ماه این وسط پرید.

ی چیزی ک انگیره ی شما رو نابود میکنه طولانی بودن آموزش هست. فرض کن شما بیای دو یا سه هفته فقط سر یکی از داستانای کودکانه وقت بزاری!
خب نهایتا بعد یک ماه از زبان متنفر میشین.

شما جدای از روش درست آموزش باید ی مدت زمان معقولی رو برای تمرین کردنتون در نظر بگیری و گرنه زود میکشین کنار.

بعدا ی مشکل ک خیلیا فک کنم مث خود من باهاش مواجه هستن اینه ک فک میکنن پیشرفت توی زبان ی خط خیلی مشخص و واضح داره در صورتی ک اصلا اینجور نیست.

بزارین اینجور براتون بگم ک خیلیا فک میکنن مثلا باید کامل ب ی درس مسلط بشن و بعد برن درس بعدی، در صورتی ک ن اینجور نیست ب نظر من شما همون موقع ک تمرین میکنی ممکنه اون نتیجه ی مطلوب رو نبینی ولی بعد ی مدت ک از تمرین اون درس گذشت خود ب خود و بدون اینکه متوجه بشین میبینین کامل درس رو بلد شدین( البته منظورم این نیست ک کلا تمرین رو بزارین کنار یا درس رو بی خیال شین) منظورم اینه ک بعد ی هفته تمرین فقط سعی کنید هر چند وقت ی بار به‌ درس فک کنید و لغات رو استفاده کنید بعد ی مدت می بینید ک مسلط شدین.

خود عنصر زمان واقعا چیز مهمیه و همچنین این نکته نباید فراموش بشه ک شما لغات و مطالبی ک از ی درس یاد میگیرین قطعا تو طول پروسه ی آموزشتون باهاشون ده ها بار دیگه رو ب رو میشین و هر بار ک روشون تمرین کنید ذهن ب صورت ناخودآگاه لغات و ساختار هارو حفظ میکنه( ی چیزی مثل همونی ک تو گسترده خوانی میگن)

من خودم با ی پارتنر سه فصل از سریال فرندز رو دیدیم و تا حد خیلی کمی روش صحبت کردیم.

بعد ی مدت زمان نسبتا طولانی برگشتم ک ادامه ی سريال رو ببینم باورم نمیشد بدون زیر نویس بیشتر از نود درصد فیلم رو متوجه میشدم(البته سطح صحبت سریال فرندز خیلی سخت نیست ولی اون موقع خیلی برای من سخت بود و وقتی این رو دیدم واقعا داشتم بال در می‌آوردم)

ببخشید من وقتی مینویسم آخر کار میفهمم چ قدر طولانی شد :sweat_smile::sweat_smile:
بازم ببخشید طولانی شد :rose::rose:

15 پسندیده

خیلی روحیه مو برد بالا ممنون
از معرفی مقاله تون،
واسه من که عالی بود خانم ولایتی
:green_heart: :yellow_heart: :purple_heart: :heart: :green_apple: :ok_hand: :apple: :dizzy: :ribbon:

8 پسندیده

دوستان توضیح دادن
من همینقدر بگم ک بعضی داستان هارو من شصت بار هم گوش دادم تا کامل بتونم بازگویی کنم و همخونی کنم بدون متن
به خودتون زمان بدید قید زبان نزنید خدا میدونه ک من چقدر از زبان متنفر بودم و درسارو ب زور پاس میکردم .الان حس خیلی بهتری دارم و به خودم یک سال زمان دادم اگر پیشرفت داشتم بعد یک سال ادامه میدم.الان93روزش گذشته

11 پسندیده

اینکه راه سختی داره نباید شما رو بترسونه همین که اراده کردین و پاتون رو تو راه یادگیری گذاشتین قدم بزرگی برداشتین چون خیلیا حتی به این مرحله هم نمیرسن هزار تا هم دلیل و بهونه براش میارن. حرفهایی هم که ما در مورد سختی راه گفتیم به این خاطر نبود که شما رو بترسونیم یا خدایی نکرده پشیمونتون کنیم فقط تجربیات خودمون رو با شما به اشتراک گذاشتیم تا شما اشتباهات ما رو انجام ندید و زودتر بتونید به هدفتون برسید.
تو این دنیا برای هر چیزی که بخوای بدست بیاری باید زحمت بکشی ، از تو حرکت از خدا برکت و هر اندازه هم که زحمت بکشی و وقت بزاری همون اندازه بدست میاری و پیشرفت میکنی به قول معروف هر چقدر پول بدی آش میخوری ، زحمت کشیدن و زمان گذاشتن مساوی است با بدست آوردن مهارت و یادگیری زبان .

دقیقا برای منم پیش اومد روشهای یادگیری زبان واقعا واقعا به خود شخص بستگی داره. این روشهایی هم که تو مقاله ها مینویسند یا معلما و … توصیه میکنن برای کمک به پیدا کردن راه هست و روشهایی هست که روی عموم زبان آموزا جواب داده. مثلا پنج استراژدی واقعا روش خیلی خوبیه ، اگه همه مراحل رو بتونی انجام بدی عالیه ولی اونجا هم دست ما را باز گذاشتن و گفتن با توجه به شرایط و اطلاعات و دانشی که داری میتونی مراحل را کم و زیاد کنی و ‌‌…‌…
من خودم وقتی وارد زبانشناس شدم چون زیاد آشنایی نداشتم از همون اول با داستانهای بچه گانه شروع کردم و پنج استراژدی که تو مقاله خونده بودم رو داشتم پیاده میکردم ولی خوب دیدم به سطح من نمیخوره و خیلی برام سادست. رفتم سراغ داستانهای واقعی اونجا هم چند درس رو خوندم ولی خیلی برام خسته کننده بود برای همین فقط دروس اصلی رو خوندم و رفتم سراغ انگلیسی بدون تلاش و قدرت ، کنارش هم مکالمه فعالانه داستانهای واقعی رو میخوندم .کتاب داستان هم تو برنامم بود. خیلیها گفتن دو تا درس اصلی رو با هم نخون ولی خوب برای اینکه بتونم سبکم رو پیدا کنم باید اونا رو امتحان میکردم ، انقدر همه رو بالا پایین کردم تا روشی که برام مناسب بود و ازش لذت میبردم رو پیدا کردم ، این سبک خوندن من رو اذیت نکرد خیلی هم روم موثر بود اما خوب برای خیلیا ممکنه خسته کننده باشه و بهشون فشار بیاره ، برای همین باید هر کسی سبکی رو که مناسب روحیه و سطح زبانیش هست رو پیدا کنه اینجوری نیست که یه روش رو همه جواب بده و یا مثلا هر چی مشاور بگه دقیقا رو همه جواب بده ولی خوب میشه به عنوان راهنما و یک راه میانبر ازش استفاده کرد چون قبلا بقیه امتحان کردن و میشه از تجربه اونا استفاده کرد.

در مورد داستانهای واقعی هم برای من اینطور شد چون فقط درس اصلی و مکالمه فعالانه رو از اون خوندم و زمانها رو با ای جی تمرین کردم فکر کردم شاید اونها رو بلد نشده نباشم ولی بعدا که بهش سر زدم دیدم همه رو کامل یاد گرفتم البته اینم بگم چون من چند سال پیش آموزشگاه هم رفته بودم حدودا پیشینه زبانی خوبی داشتم و گرامر و زمانها و … رو حدودا بلد بودم این روش رو من اثر کرد ، ولی کسی که زبانش ضعیفتره ممکنه روش جواب نده. از آقا امیر حسین هم ممنونم که این روش رو پیشنهاد داده بود .

7 پسندیده

بله ولی من سطحم پایینه خب

2 پسندیده

من از روی متن ک داستانو میخونم با یبار خوندن دیگ ب متنش نگاه نمیکنم فوقش دوبار ولی مشکلم با شنیدنه با سرعت بالا گوش میدم متوجه نمیشم و همش باید چشمم روی متن بره

3 پسندیده

ممنون از مثال جالب و توضیح کاملتون ممنون🥰

4 پسندیده

وااااااای منم خیلی دوست دارم ب حدی برم بتونم صوت رو راحت گوش کنم

2 پسندیده

خب من دوست دارم کامل روی متن مسلط بشم وقتی متن رو روی اخرین سرعت میذارم و متوجه بشم و مشکلی نداشته باشم بیخیالش میشم…شاید شما با ۱۰ بار گوش دادن مسلط میشین

2 پسندیده

ینی شما سطح متوسطو با همین اپلیکیشن زبان آموز بدست اوردین؟

3 پسندیده

دقیقا منم مشکلم با همین گوش دادن با سرعت بالا و راحت فهمیدنشونه…یوقتایی قاطی میکنم :woozy_face:

3 پسندیده

با اینکه صحبتاتون طولانی بود ولی ممنون واقعا چون واسه من ک مفید بود:smiling_face_with_three_hearts::smiling_face_with_three_hearts:

6 پسندیده

سلام مجدد!
دقت کنید که تمام زندگی فقط یه معنی ساده داره: «عادت کردن»؛ زندگی از نظر من چیزی جز عادت‌های ما نیست؛ عقیده، راه رفتن، مهربون بودن، یادگرفتن و مخصوصاً حرف زدن و سخنوری (به هر زبونی)؛ ما فقط اون کاری رو خوب انجام می‌دیم که زیاد تکرار کرده باشیم و برامون عادت شده باشه؛ من به استعداد مادرزادی اصلاً اعتقاد ندارم.

برای یادگرفتن سخنوری توی انگلیسی (نمی‌گم فقط شنیدن یا فهمیدن زبان)، انگلیسی باید بخشی از هر روز شما رو پر کنه؛ بهترین روش عادت اینه که یه کار رو هر روز سر ساعت خاصی انجام بدید، و می‌بینید که بعد از چند ماه، انجام ندادن اون کار توی اون ساعت، ذهنتون رو مشوش می‌کنه و مجبور می‌شید انجامش بدید.

از همین امروز به این فکر کنید که شنیدن زبان بخشی از روز شماست، هرچقدر هم که سخت باشه.

درباره‌ی خود مهارت شنیدن باید بگم، کلماتی که شما بلد هستی، لزوماً این مهارتتون رو تقویت نمی‌کنه، بلکه خود شنیدن باعث می‌شه کلمات رو بلد بشید و توی ذهتون نهادینه بشه؛ اتفاقی که با شنیدنِ زیاد، برای شما اتفاق خواهد افتاد اینه: (نظر شخصیم)

شما خودتو مجبور می‌کنی به درس‌های صوتی گوش کنی (شاید خیلی متوجه نشی)

بعد از مدتی کلمات شروع می‌کنن به شکل گرفتن (می‌تونید تک و توک کلمات رو تشخیص بدید)

بعد از مدتی جملات رو متوجه خواهید شد (لزوماً به این معنی نیست که معنیشون رو خواهید فهمید)

بعد از مدتی معانی شکل می‌گیرن (اون روزی که ذوق زده می‌شید، روزیه که 70 درصد یه انیمیشن رو متوجه می‌شید)

از اینجا بقیه‌اش لذته (اگه عجول نباشید)

من اولین روزی که خودمو مجبور کردم به فیلمها گوش بدم یادمه؛ گفتم بسه دیگه زیرنویس بی‌زیرنویس؛ خودتون حدس بزنید چقدر ناامیدکننده بود (30 درصد می‌فهمیدم) ولی الان نیاز نیست برای شنیدن تمرکز کنم (به این معنی نیست که 100 درصد همه‌ی کلمات رو می‌فهمم، ولی 95 درصد متوجه می‌شم گوینده چی می‌گه و کلماتی که بلد نیستم، توی حافظه‌ام می‌مونه تا توی دیکشنری دنبالشون بگردم)

من زبان رو با زبانشناس شروع نکردم، ولی سبک زبان‌شناس رو داشتم؛ برای خودم جعبه‌ی لایتنر داشتم، متون رو می‌شنیدم و می‌خوندم (صددرصد به زبان‌شناس اعتماد کنید) الان هنوز هم لایتنر خودم رو دارم، ولی گاهی داستان‌های زبان‌شناس رو می‌خونم؛ از اونجایی که الان خودم بلد راه شدم، زیاد با یه مسیر مشخص پیش نمی‌رم (شما هم فرصت بدید به خودتون تا بلد راهتون بشید)

ببخشید اگه زیادی شبیه سخنران‌ها و معلم‌ها نوشتم؛ قصد کلاس گذاشتن نداشتم (شد :sweat_smile:)

14 پسندیده

نه اتفاقا حرفاتون واسم خیلی شیرین و امید دهنده اس خیلی ممنون واقعا چون همش با خودم میگم چرا نمیفهمم…راستش قبول دارم عجولم توقع دارم از الان همه چیو بفهمم و زود باد بگیرم…شما چند وقته زبان شناس رو دارین و ب این درجه از پیشرفت رسیدین؟؟؟

5 پسندیده