با سلام خدمت تمامی دوستان و زبان آموزان عزیز.
همانطور که از عنوان این موضوع پیداست، ما باز هم به موضوع دائو بر می گردیم.
اگر یادتون باشه درباره دائو صحبت های زیادی انجام دادیم. دربارش صدایی ضبط کردم بهتون درباره گفته های استیو کافمن یا ای جی هوگ گفتم و همینطور تو کتابی که ترجمه کردم این موضوع مورد بحث قرار گرفته که موضوع effortless English هم از همین فسلفه دائو میاد.
اگه اولین باره درباره دائو می خونید یا مطالب گذشته من رو ندیدید یا از ای جی یا استیو یا هر کس دیگه ای اینارو نشنیدید. بزارید براتون خیلی ساده و خلاصه این موضوع شرح بدم.
دائو فلسفه ی برگرفته شده از طبیعت آدمیه. یعنی چی؟ با یه مثال این رو براتون توضیح میدم.
شما در موضوعی استعداد زیادی دارید مثلاً فوتبال. عاشق فوتبال هستید، هر چقدر که بازی کنید خسته نمی شید. تمام تلاشتون رو برای بهتر شدن می زارید و همیشه یک حسی درونتون وجود داره که بهتون انرژی میده و اون حس طبیعت شماست. شما به دنیا اومدید که فوتبالیست شید.
درباره همه موضوعات همین ماجرا صادقه. شما ذهنی خلاق دارید می تونید یک هنرمند بشید، شما حساب کتابتون عالیه می تونید حسابدار موفقی بشید، بدنی قدرت مند دارید می تونید یک ورزشکار سخت کوش بشید و هزاران طبیعت دیگه که هممون نیاز داریم اونها رو شناسایی کنیم. شاید به این موضوع فکر نکردید. شاید فکر کردید ولی از انجامش ترسیدید.
بزارید بهتون چیزی بگم. هیچوقت طبیعتتون رو دور نزنید. چون اگه در مقابل طبیعت مقاومت نشون بدید برای رسیدن به هدفتون تقلا خواهید کرد.
مثل همه ی موضوعاتی که تو دنیا وجود دارند یادگیری زبان هم مستلزم رعایت طبیعتشه. شاید بعد این همه مدت وقت گذاشتن برای زبان هنوز به طبیعتش فکر نکردید. ولی برای یادگیری زبان باید طبیعتش رو شناخت باهاش ارتباط برقرار کرد و قبولش کرد.
طبیعت زبان از بچگی وجود داشته، ولی متاسفانه شرایط جامعه و برنامه ریزی های غلط این طبیعت رو از دیدگان ما پنهان کرده.
بیاید با هم دیگه به بحث درباره فلسفه دائو و ارتباطش با زبان بپردازیم. پس این مقاله رو تا آخر بخونید و به نقل قول ها توجه کنید.
یادگیری زبان مثله یک ورزش استقامتیه و همه ی ما نیاز به مشوقی برای ادامه کار و رسیدن به خط پایان داریم. اگه گرفتار شرایط سخت شدید و احساس می کنید رسیدن به سطح بعدی واستون سخت شده، یا نیاز دارید کسی برای زبان خوندن هلتون بده، اجازه بدید “دائو (طبیعت) یادگیری زبان” شما رو، برای مسیر آماده کنه. همونطوری که لائوزی استاد بزرگ و فلسفه نویس دائو درباره لذت یادگیری میگه " یک مسافر خوب نقشه ای ثابت برای سفر و نیتی برای رسیدن نداره"
به این نقل قول خوب توجه کنید. اگه به دنبال یادگیری چیزی هستید، نگید 1 ساعت در روز 2 ساعت در روز از هر فرصتی استفاده کنید و اینم بدونید که چیزی به اسم پایان راه و مقصد وجود نداره چون شما هر روز باید بهتر از دیروزتون باشید.
اگه زبانی رو یاد می گیرید، بهش گوش بدید، مشاهدش کنید، خیلی آهسته این کارو انجام بدید تا اینکه متوجه الگو ها، عبارات و کلمات بشید.
حالا با هم به طبیعت زبان نگاه می کنیم. خوب به عکس های زیر توجه کنید
زبان همانند جنگل، دارای درخت، شاخه و برگ است. اجزای جنگلِ زبان، الگوها، عبارات و کلماتند:
این به این معنیه که، باید برای درک زبان با الگوها، عبارات و کلمات سر و کار داشته باشید، وقتتون رو صرفشون کنید و این رو در نظر داشته باشید که برای زنده نگه داشتن جنگلِ زبانتون، نیاز دارید این سه اجزا رو پیشرفت بدید. پس هر روز براشون تلاش کنید و از تلاش دست نکشید.
اگر در جنگل هستید، ثابت بایستید، به صدای حرکت شاخه ها گوش دهید، صدای خش خش برگ ها را بشنوید و به آرامی نگاهشان کنید:
وقتی که به جنگل نگاه می کنید، حرف نزنید که چیزی از دست بدید. در اوایل یادگیری نمی تونید بدون گوش دادن و توجه به زبان ظرافت اون رو تشخیص بدید.ولی نیاز دارید ادامه بدید، مقاومت نکنید، تا اینکه خیلی آهسته شاخه ها و برگهای زبان براتون نمایان تر و نمایان تر شن، تا جایی که زبان چهره اصلی خودشو بهتون نشون بده.
پس عجله نکنید بهش خوب توجه کنید براش وقت و دقت بزارید تا زبان وارد ذهنتون بشه.گاهی وقتا ما از لذت دیدن و شنیدن این برگها و شاخه ها غافل می شیم.
نیازی به کمک معلم ها ندارید، تجارب شما به عنوان یک یادگیرنده چیزهایی که نیاز دارید بدانید را به شما خواهند آموخت:
به عنوان یک زبان آموز از راهنمایی هیچ معلمی حضوراً استفاده نکردم. هر چه بیشتر به انگلیسی گوش دادم، اهمیت گوش دادن رو فهمیدم ،هر چه بیشتر وارد یادگیری انگلیسی شدم، متوجه راه درست و غلط شدم. پس به تجربه هاتون اعتماد کنید، از اشتباه کردن نترسید و اجازه بدید تجاربتون راهتون رو بهتون نشون بدن. تا به زمین نیوفتید، ایستادن مفهومی نداره.
قبل از اینکه بتوانید صحبت کنید، باید گوش بدهید و زیاد این کار را انجام دهید، بدون اینکه مقاومتی داشته باشید:
گوش دادن زیاد به صحبت کردن ختم میشه پس در وهله اول نیاز دارید که گوش بدید. چرا؟ مغز نیاز داره تا با آوا ها و ساختار انگلیسی آشنا شه و برای این کار نیازه که به مطالب زیادی گوش بدید، به مغز وقت بدید و برای مقاومت نداشتن در این باره نیازه که به مطالبی گوش بدید که برای شما الهام بخش و بسیار ساده باشند طوری که مغز بتونه درکشون کنه.
سخت بودن دلیل بر بهتر بودن نیست. پس گوش بدید و گوش بدید. راهی مخفی از گوش شما به سمت دهانتون وجود داره. پس اینقدر به گوش دادن ادامه بدید تا کلماتی که قبلا گوش می دادید از دهانتان جاری بشن.
زبان را جذب کنید، ذات، ریتم، جریان آن را حس کنید:
قدرت زبانو بیشتر و بیشتر احساس کنید، هیچ فکر کردید که زبان چه قدرتی داره؟ قدرتی که بالاترین مفهوم رو ایجاد میکنه.
از ذات زبان لذت ببرید، چرا که زبان مارو به اطراف یا حتی دنیا متصل می کنه.
از ریتمش لذت ببرید، چون هر زبانی یک آوای دلنشین خاص داره
و از جریانش لذت ببرید، چرا که شما دائما با زبان در حال پیشرفت هستید.
ما در مقابل عظمت جنگل هیچی نیستیم و همینطور در مقابل عظمت زبان. ما رهگذریم و نیاز داریم که در مقابل عظمت آن فروتن باشیم:
هیچوقت عجله نداشته باشید، وگرنه تضمینی برای رسیدن به موفقیتتون وجود نداره، سعی نکنید زبان رو تسخیر کنید، چون نمی تونید.
خیلی ساده بخوام بگم اینه که شما، هر چقدر هم از زبان یاد بگیرید باز هم چیزی هست که بلد نباشید. پس طرز فکرتون رو عوض کنید که من زبانو مسلطه مسلط خواهم شد، چون همچنین چیزی وجود نداره. شما از روز قبل بیشتر یاد خواهید گرفت ولی باز هم چیزی هست که بلد نباشید. پس به عظمت این جنگل احترام بزارید.
به دنبال تسلط زبان نباشید، با زبان نجنگید وگرنه شما را شکست خواهد داد. اگر خود را فدای زبان کنید رستگار خواهید شد:
فقط از روند و حکمتی که زبان داره و از قدرتی که طی سالها رشد و پیشرفت می کنه لذت ببرید. یاد بگیرید از موفقیت های کوچیکتون لذت ببرید و عاشق زبان باشید. این طبیعته آدمیه، خودتون رو فدای زبان کنید.
اگر عجله کنید دیر به مقصد خواهید رسید. اگر صبور باشید رسیدن به هدفتان قطعی خواهد بود. نیازی به شتاب نیست وقتی که زمانش برسد برای صحبت کردن آماده خواهید بود:
اگه برای صحبت کردن عجله داشته باشید، حتی یک یا دو روز هم خیلی به نظر میرسه، ولی اگه به زبان احترام بزارید سه سال هم برای شما کوتاه خواهد بود.
هر چه زیاده خواهی و ترس شما کمتر باشه، سریع تر یاد می گیرید. یاد بگیرید که برای رسیدن به هدفی نیازه که تلاش منظم داشته باشید و به خودتون اطمینان کنید. چرا که شما برای موفقیت نیاز به زمان دارید، پس به خودتون استرس وارد نکنید و به این راه ادامه بدید. محدودیت زمانی شما رو پوچ جلوه میدن. فرض کنید برای خودتون یک دوره 6 ماهه در نظر می گیرید ولی بعد شش ماه به هدفتون نرسید. چه اتفاقی رخ میده؟
شما حسه ضعف و نامیدی می کنید و در اکثر موارد بیخیال هدفتون می شید. پس یاد بگیرید دائماً برای هدفتون در حرکت باشید.
فراموش کنید در کجا زندگی می کنید و از کجا هستید، زبان اهمیتی نمی دهد. اجازه بدهید زبان در مغزتان با تمام ارزشها و گوناگونی خود غرق شود:
یاد بگیرید خودتون رو فدای زبان کنید، یاد بگیرید اگر هدفتون انگلیسیه غرق در انگلیسی بشید، انگلیسی رو به انگلیسی یاد بگیرید. فراموش کنید که یک ایرانی هستید، شما در زمان یادگیری انگلیسی یک شهروند بی نام نشانید.
تا آماده نشده اید سعی در صحبت کردن نکنید، شما متوجه خواهید شد که کی زمان مکالمه است، زبان به شما خواهد گفت:
وقتی زمان مکالمه برسه کلمات از دهانتون جاری میشن، ولی اینم بدونید که فقط انسان های زیاده خواه و نادون به دنبال عالی بودن هستند.
وقتی سطح شروع کننده هستید، نیازی نیست به خودتون فشار بیارید. حتی وقتی تو سطح متوسط هستید هنوز هم باید به خودتون زمان بدید.
نیازی به عالی بودن نیست، وقتی بطور مثال جلوی آیینه ایستادید و با خودتون انگلیسی صحبت کردید، زبان به شما اعلام آمادگی کرده. پس صبور باشید، نیازی نیست خودتون رو عذاب بدید.به طبیعت زبان احترام بزارید.
هر زبانی که در حال یاد گرفتن آن هستید در اطرافتان دیده می شود نیازی نیست که برای پیدا کردن آن به خارج از خانه بروید.
نیازی ندارید از دیگران بپرسید که چطورم؟ منتظر دیگران نایستید که مشکلات شما رو تصحیح کنند.
از عطش کودکان برای بازی تقلید کنید و به یادگیری ادامه دهید.
چیزی که بدست آوردید رو قبول کنید و در نتیجه بیشتر بدست بیارید.
این طبیعته زبانه. به این طبیعت احترام بزارید تا به خودتون احترام گذاشته باشید. شما می تونید با همین نقل قول های انگیزه بخشه ساده به موفقیت برسید.
پس ایمان داشته باشید و در آینده نزدیک موفقیتتون رو جشن بگیرید.