چگونه زبان را در کشور انگلیسی زبان یاد بگیریم؟ (توصیه های لوکا لامپاریلو و استیو کافمن)

سلام به همه دوستان.

“برای اینکه به انگلیسی مسلط شی باید بری خارج از کشور”

چند بار به این نقل قول برخورد داشتید؟ گاهاً شده خودتون هم به این موضوع فکر کرده باشید؟ آیا واقعاً رفتن به کشوری که انگلیسی حرف می زنن باعث پیشرفت شما در زبان میشه؟

شاید به این موضوع بار ها فکر کردید. یا شاید الان در کشور خارجه زندگی می کنید و با خودتون میگید من چرا هنوز پیشرفت نکردم؟

مشکل از کجاست؟ آیا این یه شایعست؟ یا اینایی که میرن کشور های خارج زبان یاد میگیرن، از فضا اومدن؟ پس من چرا نتونستم؟

و هزاران سوال دیگه.

برای همین موضوع قصد داریم وارد یه بحث و گفتگو جدیدی بشیم و در این باره از زبان آموزان حرفه ای تحقیقی به عمل آوردم که میخوام در اختیار شما عزیزان قرار بدم، پس با این مطلب همراه باشید.

چگونه در خارج از کشور زبان یاد بگیریم؟

اینکه میگن انگلیسی رو باید در کشور انگلیسی زبان یاد گرفت یه دلیل داره و اون غوطه وری در زبان، اجتماع، فرهنگ، سیاست، هنر و… اون کشور مورد نظره. همونطور خیلیامون میدونیم غوطه وری برای یادگیری زبان مناسبه ولی نه به هر شکلی…
شما برای غوطه وری نیاز به استراتژی مناسب دارید تا بتونید بهترین بازده ممکن رو از سفر،به اون کشور هرچند کوتاه یا حتی زندگی در اون کشور دریافت کنید.

پس قدم اول داشتن استراتژی مناسب برای غوطه وری در کشور مورد نظره.

برای ساختن این استراتژی ما نیاز به برنامه ریزی مناسب داریم و باید تک تک شرایط رو در نظر بگیریم. مثلا بدونیم چقدر تا زمان سفر و خروج از کشورمون وقت داریم؟ باید بدونیم چقدر باید در روز وقت بزاریم و روی چی متمرکز شیم؟ آیا دونستن چند عبارت از کتاب های عبارتی کافیه؟ آیا وقتی به کشور مورد نظر سفر می کنیم باید یه کتاب عبارتی به دست بگیریم و با عباراتی که از اون حفظ کردیم پیش بریم؟ یا راه دیگه ای وجود داره؟

انسان های متفاوت هستند و در مقابل زبان آموزان هم در سطوح مختلفی قرار دارند.
زبان آموزان در سطوح شروع کننده یا سطح A، متوسط یا سطح B و پیشرفته یا سطح C خلاصه میشن. پس با فرضیات مختلف به این موضوع مهاجرت و یادگیری زبان در کشور مورد نظر می پردازیم:

سطح شروع کننده یا A

این دسته از زبان آموزا در کشور مورد نظر راه سختی رو در پیش خواهند داشت. اونها همانند فردی اند که هیچ آموزش در زمینه شنا نداره ولی به دریا می پره.

بعضی از افراد شروع کننده یه سری عبارت رو حفظ می کنند و مثلا به رستورانی میرن تا غذایی سفارش بدن. ولی آیا مکالمه با گارسون فقط با چند واژه کوتاه خلاصه میشه؟ اگه گارسون از شما سوالی خاص بپرسه، چه اتفاقی رخ میده؟ مشخصه شما می مونید و هیچ جوابی ندارید که بدید.
پس برای یه شروع کننده باید برنامه ای مناسب در نظر داشت و استراتژی مناسبی در کشور مورد نظر پیش گرفت. می تونیم از این سه راهنمایی استفاده کنیم:

پایه های زبان رو زودتر از بقیه یاد بگیریم

در اینجا دو حالت رو میشه در نظر گرفت:

  • اگه در کشور مورد نظر ساکن هستید:وقتی با سطح صفر به کشور مورد نظر میرید، باید به پایه ی زبان اولویت بدید. مثلا در ابتدا به ساختار، کلمات و عبارات پایه ای مثله، شماره ها، احوال پرسی، عبارت معرفی کردنی و… بپردازید. چرا که از اینها بیشتر استفاده خواهید
    کرد.

  • برای رفتن به اون کشور هنوز چند روز یا چند هفته فرصت دارید: تو این حالت هم بازم باید مثله مورد قبل عمل کنید و به یادگیری ساختار، عبارات و کلمات پایه ای بپردازید با این تفاوت که دیگه استرس اینکه، همین حالا باید ازشون استفاده کنید رو ندارید.

فرهنگ کشور و شهر مورد نظر رو سریعاً یاد بگیرید

همونطور که همه می دونید، فرهنگ هر کشور با کشور دیگه متفاوته و فرهنگ هر شهر با شهر دیگه. پس برای بهتر زیستن در اون کشور و شهر مورد نظر نیاز دارید با آداب معاشرت، سیاستها، حرکات، شیوه لباس پوشیدنشون، تابو های فرهنگی و همچنین تاریخ اون کشور و شهر آشنا باشید.

با بومی زبانها اغلب و مداوم مکالمه کنید.

مشخصه که با این سطح ضعیف صحبت کردن با بومی زبانها مشکله و هم برای شما و هم برای شخص مورد نظر عذاب آوره. راه های زیادی وجود داره که میشه ازشون استفاده کرد. مثلا می تونید از سایت Italki استفاده کنید و معلمی رو استخدام کنید و در روز باهاش برای یادگیری بهتر در ارتباط باشید. توجه کنید که در همین سایت شما می تونید افرادی رو پیدا کنید که در شهر مورد نظر زندگی می کنند و شاید بخوان با شما تبادل زبان و گفتار داشته باشند، پس اگه همچین شرایطی رو بدست آوردید، ازش به نحو احسنت استفاده کنید.

سطح متوسط یا B

اگه سابقه شش ماه زبان کار کردن داشته باشید و با سطح متوسط به اون کشور مهاجرت کنید، مشخصاً کار راحت تری برای یادگیری خواهید داشت.
به عنوان شخصی با سطح انگلیسی متوسط می تونید، مکالمه کنید، بهتر حرف مردم رو بفهمید، کتاب بخونید و بنویسید. با این شرایط مشخصا از یه شروع کننده خیلی جلوتر هستید و راحت تر می تونید زبان رو در کشور مورد نظر یاد بگیرید و به خاطر داشته باشید، نیازی نیست مثله یه شروع کننده از زبان دست و پا شکسته استفاده کنید. برای بهتر یادگیری میشه این سه راهنمایی رو وارد استراتژی خودتون بکنید:

همیشه آماده یادگیری باشید

هر جا که میرید، هر کاری که انجام می دید، هر کسی که از کنارتون در حال صحبت کردنه و رد میشه رو می بینید، در نظر داشته باشید که باید از تک تک این لحظات حداکثر استفاده رو ببرید. پس خودتون رو محدود به یک یا دوساعت یادگیری انگلیسی نکنید.

به جای اینکار به بیرون از خونتون برید، به دور ورتون نگاه کنید، ببینید مردم چی می گن و بهشون خوب گوش بدید، علائم مختلفی که تو خیابون ها، مغازه ها و… می بینید رو با دقت بخونید و هزاران فرصت یادگیری دیگه که بدست میارید رو با دقت دنبال کنید.

تک تک کاراتون رو ثبت و ضبط کنید.

درسته این نگرش رو در قسمت قبلی در خودتون ایجاد کردید که به همه جا برای یادگیری توجه کنید، و به یاد داشته باشید که همشون رو نمی تونید به خاطر بسپارید، پس یه دفترچه کوچیک همراهتون داشته باشید و کلمات و عبارات جدیدی که می شنوید رو در اون یاداشت کنید و هر موقع فرصت کردید بهشون نگاه کنید و مروری بهشون داشته باشید. وقتی با یه بومی زبان رو به رو شدید، سعی کنید از این واژگان و عبارات جدید استفاده کنید.

اجتماعی باشید.

زبان ابزار ارتباط داشتنه. پس برای بهتر شدن در سطح متوسط باید ازش استفاده کنید. از اونجایی که در کشور مورد نظر اقامت پیدا کردید پس در روز زیاد فرصت این رو در اختیار خواهید داشت، که با مردم ارتباط برقرار کنید.
مثلا وقتی به رستورانی می رید با کارکنانش صحبت کنید، با مردم قرار ملاقات بزارید، تو همایش ها و کنفرانس ها شرکت کنید. اگه می تونید رفیقی پیدا کنید و باهاشون وقت بگذرونید.
این کار ها رو در نظر داشته باشید، که دائماً انجام بدید و از بازخورد هایی که دریافت می کنید نهایت استفاده رو ببرید.

سطوح پیشرفته یا C

در این سطح تطبیق پیدا کردن با کشور خیلی آسون میشه ولی پیشرفت در این سطح به نسبت سطوح A و B سخت تره.

چرا که در سطح A همه چی براتون تازه هستش و دائماً در حال یادگیری هستید. وقتی به سطح B می رسید این پیشرفت های ناگهانی و سریع، کند میشن. با این حال چون پایه زبان خوبی در دست دارید، بهتون این اجازه رو میده که به موضوعات عمیق تر و ساختار پیچیده زبان بپردازید. ولی در سطح پیشرفته شما به توانایی زیادی رسیدید و همین توانایی توجه به پیشرفت رو تحت شعاع قرار می ده، حتی اگه کلی زمان براش صرف کنید.

اکثر افراد در این سطح دیگه پیشرفت نمی کنند، چرا که تو این سطح تقریباً همه چی رو دارند و نیازی به صرف انرژی و به چالش کشیدن خودشون ندارند. به خاطر همینه که خیلی ها بعد از سالها زندگی در کشور انگلیسی زبان، همچنان با اون لهجه همیشگیه، خودشون صحبت می کنند. ( چون نیازی نمی بینند تغییر لهجه بدن)
در سطح C محدوده راحتی شما اونقدر وسیع شده که تقریبا خروج از اون به نظر غیر ممکن میاد، بنابراین نیاز دارید به شکل آکادمیک و فوق پیشرفته به زبان بپردازید. برای پیشرفت در این سطح می تونید این سه راهنمایی رو در استراتژی خودتون جای بدید.

از زبان در وضعیت های فوق پیشرفته استفاده کنید

برای رسیدن به سطح فوق پیشرفته و آکادمیک زبان بدون اینکه به دانشگاه برید نیاز دارید زبان رو در قالب های سخت مورد استفاده قرار بدید. مثلا برای پیشرفت مکالمه می تونید: برای جمعی درباره موضوع خاصی سخنرانی کنید، داستان های بلند تعریف کنید، ارائه های حرفه ای داشته باشید. یا مثلاً در قالب نوشتن، می تونید مقالات، پایان نامه ها، داستان های کوتاه، رمان های حرفه ای و … بنویسید و حتما از بازخورد هایی که دریافت می کنید، نهایت استفاده رو ببرید.

تا می تونید، مطلب بخونید

در سطح C یادگیری لغات جدید و پیداکردن اونها بسیار سخته. پس نیاز دارید دایره واژگانتون رو به شکل دیگه ای افزایش بدید. برای این کار هر چیزی که دمه دستتون میاد رو بخونید، رمان ها، داستان های کوتاه، مجلات، ژورنال های آکادمیک، پست وبلاگ ها، اشعار، توییت ها، پست های انجمن ها و هر چیزی که در قالب مدیا بگنجه. فراموش نکنید که نیاز دارید این حجم رو گسترده و گسترده تر کنید.

بازی های زبانی انجام بدید.

برای دشت زبان رسمی میشه از بازی هایی مثله Pig Latin استفاده کرد.
این بازی ها به شما واژه های جدید یاد می دن. خودتون رو وقف شیوه های مختلفی که بومی زبان ها انجام میدن بکنید. مثلا شوخی هاشون رو یاد بگیرید و آموزش ببینید کاملاً ناخودآگاه برخورد کنید.


پس بزارید یه چیز رو روشن کنیم. بودن در کشور انگلیسی زبان هیچ تضمینی بر عالی شدن شما در انگلیسی نخواهد شد. چون بودن در کشور انگلیسی زبان، جادو نمی کنه ولی این رو بدونید که میشه ازش به بهترین نحو ممکن استفاده کرد.
استیو کافمن قبل از ورود به هر کشوری برای یادگیری بهتر زبانشون معمولاً، حداقل یک دوره 6 ماهه در اون زبان صرف میکنه و وقتی به اونجا میره یکی، دو روز طول میکشه تا زبانش به اصطلاح به کار بیوفته. ایشون برای بهتر شدن در زبان از اون اجتماعی که زبان درش صحبت میشه استفاده می کنند نه فقط زبانش.
پس به یاد داشته باشید برای هر کاری مخصوصا یادگیری در کشور خارجی نیازه یک سری استراتژی ها رو پیش بگیریم تا بتونیم به بهترین نحو ممکن از اون اجتماع استفاده کنیم.

موفق باشید

48 پسندیده

مطلبو دریاب نسیم خانوم :joy::joy:
صداشو در نیار

5 پسندیده

در حال خوندنش بودم :wink:
نکاتی که گفتین عالی بود عالی یعنی دقیقا این مقاله به سوالاتی که گوشه ذهن هر کسی باشه در این خصوص پاسخ داده.
تشکرات فراوان از شما :rose::pray:

بزنید به حساب اینم :rofl:

5 پسندیده

خواهش می کنم.

عجب گرفتاری شدیم :joy:

5 پسندیده

مطلب عالی ای بود کامبیز جان
ای جی تو پادکستاش (تو قسمت هویت)
اشاره ی خوبی به این موضوع داشت، هر چی ارتباط با زبان مورد نظر و فرهنگش بیشتر باشه یادگیری زبان تسهیل میشه :sunglasses:

11 پسندیده

خیلی خوب و مفید بود
مقاله ی جالبی بود واسم و از بعضی قسمتاشم نت برداری کردم :blush:

ممنوووون :rose:

5 پسندیده

تشکر از کامبیز عزیز که خیلی فنی و درست سرچ می کنند و حاصل تلاش شون رو با ما به اشتراک می گذارند.
و حالا لطفا نظرتون رو در مورد برداشت من بفرمایید:
من این طور برداشت و استنباط کردم که
هر کسی با هر سطحی، با زبان خوندن، سریع تر ارتقا پیدا می کنه. مثل همین زبانشناس.
چون تمام راهکارهایی که در این مقاله مطرح شده، هم سخت هستند، هم زمان بر. سخت از این نظر که شرایطش به این راحتی ها پیش نمیاد.
نتیجه این که، اول و آخر زبان آموز باید بشینه بخونه، اگر می خواد سریع پیشرفت کنه.

البته من هم بیکار ننشستم. با دوستی صحبت کردم که فرانسه و انگلیسی شون سطح c است و در یک شهر دو زبانه ی فرانسوی انگلیسی، منترال، تحصیل، کار و زندگی می کنه.
نهایتا زبانشناس انگلیسی و فرانسه رو بهشون معرفی کردم و قرار شد با همین اپ ها، زبان شون رو تقویت کنند.

7 پسندیده

سلام به همگی
قبل از هرچیز چیز تشکر ویژه از آقاکامبیز
من شرمنده همتونم
اولا اصلا این مقاله رو درک نمیکنم،ازین نظر که هدفشو نمیفهمم…چون بنظرم کسی که میره کشور دیگه اینطور نیست امروز نیت کنه و فردا یاعلی از تو مدد…ساکشو ببنده بره…
دوما
در مورد پیام آقا مصطفی هم اصلا حالیم نشد…منظورشونو نفهمیدم…برام روشن نبود…چندبارم خوندم…بجون خودم🤔

6 پسندیده

دقیقا صحیحه آقا مصطفی عزیز.
هر کسی نمیتونه به خارج سفر کنه و مشخصا هزینه و صرف زمان در استفاده از زبانشناس هم پایین تر از سفر به خارج از کشوره
تنها مزیت خروج از کشور اون اجتماعشه که اکثر زبان آموزای حرفه ای بهش تاکید دارند وگرنه بدون خروج از ایران هم میشه در انگلیسی عالی شد چون اینترنت محدودیت هارو از بین برده.
و ضمنا از شما ممنونم که باعث شدین ایده تحقیق درباره این موضوع به ذهنم برسه و این مطلبو بنویسم.ممنون :tulip:

منم والا منظور شمارو نفهمیدم :grinning: ولی حدسم اینه منظورتون اینه یه نفر که قصد داره بره خارج واسه سال دیگش برنامه داره؟ درسته؟

باور کنید این مقاله درد خیلیاست. گفتنش سادست ولی من کلی آدم میشناسم با سطح زبان صفر رفتن اقامت گرفتن
یه خانومی تو همین زبانشناس داریم که این مشکل براشون پیش اومده و الان داره تو سوئد بهشون سخت میگذرن
یا دختر دایی من تو ترکیه هستش و مشکل زبان ترکی داره. و هزاران اشخاص مختلف دیگه.
این مقاله به منظور یه راهنما واسه این دوستان نوشته شده که اگه میخوان زبانشون رو تو اون شرایط تقویت کنن بهتره با استراتژی مناسب این کارو کنند تا گیج نشن.
اگه بازم جاییش سوال بود بگید چون شاید منم نقل قول شمارو بد متوجه شده باشم

8 پسندیده

دقیقا منظور اینه
که
پروسه مهاجرت کار یکی ،دو روز نیست…یه برنامه بلند مدت…که فرصت برای کار کردن و تقویت زبان هست…
از یه منظرم میشه دید که من تا حالا با این افراد برخورد نداشتم…
چون کسانی که من میشناسم با مدرک زبان مهاجرت کردن
در هر حال سپاسگذارم…قرار نیست که همه مقاله های شما به درد همه بخوره…این یه حسنه البته…

2 پسندیده

جریان این تاپیک از این قراره که چند روز پیش بحثی شد در مورد زبان آموزی در یک کشور بومی، مثلا انگلیسی آموختن در کانادا.
من بر اساس تجربه ی دوستان مطلبی رو گفتم.
کامبیز جان فرمودن که بهتره نظر زبانشناس های بنام رو جویا شد.
این شد که زحمت کشیدن و تحقیق کردن و نتیجه رو به اشتراک گذاشتن.

بگذارید جمله ی شما رو‌ کمی تغییر بدم.
. پیشگیری بهتر از درمانه.
. گاهی اوقات مسایلی وجود دارند که اصلا حتی فکرش رو هم نمی تونیم بکنیم، اما یک دفعه مثل یک غول جلومون ظاهر میشن. بهتره قبل از گام برداشتن در هر مسیر، خوب در اون زمینه تحقیق کنیم. بدون سفر به خارج از کشور هم میشه تا حدود زیادی مشکلات و موانع رو دید.
. از طرفی دانسته های ما گاهی مستقیما به کارمون نمیاد. اما با استفاده از اونا می تونیم دوست های عزیزی رو نجات بدیم و یا حتی دوست های خوبی بسازیم. مدت زمان و مقدار انرژی که شما صرف خوندن یک مقاله ی فارسی یک صفحه ای می کنید، قطعا ارزشش رو داره.
. درنهایت کسب اطلاعات در مورد مشکلات دیگران، مثل پرداخت حق بیمه ی اتومبیل می مونه. اگر چه ما هزینه می کنیم، اما دوست داریم که هیچ وقت موقعیتش پیش نیاد که بخواهیم از سرمایه گذاریمون استفاده کنیم.

4 پسندیده

حرفاتونو قبول دارم
علت اینکه گفتم مقاله رو درک نمیکنم
در واقع
بیشتر آدمایی که با این فکر که میرم اونجا ،تو محیط قرار میگیرم،6ماه خدای زبان میشم
رو درک نمیکنم
این طرز تفکرو نمیفهمم
چون برام عجیبه
که چطور چنین ریسکی میکنن بدون بلد بودن زبان میرن…گاهی اوقات ما با توهماتمون زندگی میکنیم…کسی برامون اونجا فرش قرمز پهن نکرده…و تا زمانی که زبان بلد نباشی چطور میتونی با اطرافیان ارتباط بگیری…کار کنی…این موضوع اینقدر بدیهیه که واقع برام عجیبه کسی بدونه در نظر گرفتنش مهاجرت کنه. …چون بنظرم بلد نبود زبان یعنی صرف هزینه هنگفت تو اون کشور…چون باید از جیبت بخوری تا زبانت قوی باشه…مگه کسانی که مهاجرت میکنن چند درصدشون چپشون پره که با هزینه های بالای اونجا بتونن راحت زندگی کنن…اعصابشونم خورد نشه…
اینه کل مطلب من

3 پسندیده

مطلب بسیار خوب و جامعی بود.
کافمن دقیقا در یکی از ویدئوهاش اینو با تجربه خودش گفته بود که مثلا به میانمار سفر کرده و بدون دونستن هیچی از زبان اونجا سعی خودش را کرده بود ببینه چقدر یاد می گیره!.و جاهای دیگه که زبانشون را در سطح های مختلف بلد بود! جالبه که اینقدر در مورد زبان جدی کاوش کرده.

4 پسندیده

بله. دقیقا.
بعضی افراد میگن ما نمی خواهیم برای زبان آموختن تلاشی بکنیم. مگه بچه تلاش می کنه. میگن ما میریم خارج، مثل بچه های اونا کم کم زبان یاد می گیریم. مشکل مالی هم نداریم.
اما
سال ها طول می کشد تا بچه زبان یاد بگیره‌ و سطح زبان یک فرد ۲۰ ساله ی نیتیو، خیلی بالاتر است از یک بچه ی ۵ ساله ی نیتیو.

آیا آن فرد می خواهد ۲۰ سال صبر کند تا کم کم زبان بیاموزد؟
مسلما نه.

همه ما باید مدام به خود بگوییم:
زبان انگلیسی یکی از مهارت های مهم زندگی یک شهروند جهانی است. و کسب این مهارت، به سال ها تلاش عاشقانه نیاز دارد. البته به همان میزان، ثمراتش هم فوق العاده است.

10 پسندیده

همینش باعث میشه که هر روز برای پیشرفت وقت بذارم

3 پسندیده

بله من تو نوشتن این مقاله از یه سری از ویدئو های استیو هم استفاده کردم

چه نقل قول قشنگی، آفرین به این نگرش و اعتقاد.
همه زبان آموزا باید این نگرشو در خودشون پرورش بدن

متاسفانه مردم فقط نتیجه رو می بینند اون تلاشی که سالها پشته اون نتیجه هست رو نمی بینند.

ممنون آقا مصطفی عزیز. :rose:

6 پسندیده

سپاس آقای کامبیز.
مطالب برای من واقعا مورد نیاز و کاربردی بود.من سطح C هستم در حال حاضر.
یه معلم ایرانی داشتیم که بهم می گفتن من انتظار خیلی زیاد از خودم دارم و بخاطر همین بیش از حد به خودم دارم سخت میگیرم تو یادگرفتن زبان.گاهی پیش میاد یه لغت رو بیش از ده بار تمرین کنم تا با لهجه درست تر و بهتر بگم…
الان بیشتر دلم میخواد روان صحبت کنم تا سخت و پیچیده.
سر کلاس پیش اومده که برای صحبت کردن چندتا موضوع رو بهمون دادن مثلا چندتا لغت سادهskolan ,vän.grannar,barn “مدرسه.دوست.همسایه.بچه " و غیره .که با این کلمات به زمان” dåtid "(گذشته ) صحبت کنیم.
توی ذهنم صحبت میکنم ولی وقتی میخام با صدای بلند به زبون بیارم یا یادم می ره یا نمیتونم .برای این مشکلم جلوی آینه با صدای بلند تمرین میکنم.
شیوه خواندن برای آماده شدن برای امتحان رو کنار گذاشتم و بدون دغدغه ی امتحان می خونم.
بالاخره یه روزی به سطح خوب و خوب تر صحبت کردن میرسم و اونروز حتما از پس امتحان مدرسه هم برمیام،و من در آنروز از شما و کادر زبانشناس نهایت سپاسگذاری رو دارم به امید خدا.

آرزوی موفقیت دارم برای تک تک کادر محترم زبانشناس و دانشجوهای زبانِ زبانشناس .

8 پسندیده

بابا این کلاس زبان رو ول کن بره.من خودم ۲ ۳ ساله میرم هنوز یک کلمه هم بلد نبودم ولی الان تقریبا ی چند هفته هست دارم با زبانشناس کار میکنم و چقدر پیشرفت کردم.ول کن ای کلاسارو

5 پسندیده

ایشون زبان سوئدی رو دارن یاد میگیرن
فرق میکنه شرایطشون

4 پسندیده

گاهی فکر میکنم همین کلاس ها رو هم شرکت نکنم تمام وقت.میگم همین تایم سر کلاس رو خونه یا کتابخونه بمونم و به روش خودم بخونم .با اینکه کلاس ها آموزش خوبی نداره ولی حداقل زمان فیکا با چندتا همکلاسی صحبت میکنیم .
من کلاسهای انگلیسی ایران رو هم رفتم و الانم که تو محیط هستم هم میگم زبان رو هر شخص خودش میتونه یاد بگیره .متاسفانه جز تلاش خود آدم هیچ معجزه دیگه ای اتفاق نمی افته فقط یه اراده قوی لازمه و پشتکار و خسته نشدن.اخرش این تلاشها به نتیجه ای می رسه که خستگی راه رو از بین میبره.

3 پسندیده