طبل توخالی به کسی میگویند که مانند طبل، پر سر و صدا است و ادعای زیادی دارد اما در حقیقت، خالی و پوچ است و ادعاهایش واقعیتی ندارد. در انگلیسی از معادل paper tiger برای طبل توخالی استفاده میکنند. البته چند ضربالمثل و اصطلاح دیگر هم وجود دارد که معنای مشابهی دارند. در ادامه این چند اصطلاح را در مثال میبینیم و با کاربرد آن آشنا میشویم.
اصطلاح paper tiger
معنی تحتاللفظی این اصطلاح، ببر کاغذی است. اما در فارسی میتوانید آن را طبل توخالی ترجمه کنید. یعنی کسی که ادعای زیادی دارد ولی در عمل، آن چیزی که ادعا میکند نیست. درست مثل یک ببر کاغذی که اسم باشکوهی دارد ولی کاغذی و پوچ است.
البته این اصطلاح در دیکشنریهای انگلیسی معانی مختلفی دارد و در موضوعات مختلف مورد استفاده قرار میگیرد ولی معنی کلی آنها یک چیز است. در ادامه چند نمونه از تعاریفی که از این اصطلاح در دیکشنریها وجود دارد ببینید:
۱. کسی یا چیزی که ظاهراً قدرتمند یا خطرناک است اما در باطن ضعیف یا بیتأثیر است.
۲. کسی که در نگاه اول به نظر میرسد که مثلا در یک سازمان یا کشور، قدرت و مسئولیت دارد اما بعد از بررسی دقیقتر، مشخص میشود که کاملا بدون قدرت است.
کسی که این احساس را در دیگران ایجاد میکند که تمام اختیارها با اوست مثلا یک پادشاه یا مدیر یک مدرسه اما در واقع هیچ قدرتی ندارد. این عبارت از یک اصطلاح قدیمی چینی گرفته شده است که ببر کاغذی را فردی پرسروصدا ولی بیتاثیر توصیف میکند. این عبارت زمانی در بین مردم رایج شد که مائو زِدونگ در سال ۱۹۵۶، در نقل قولی آمریکا را به ابر کاغذی تشبیه کرد.
این اصطلاح زمانی معنا پیدا میکند که به این فکر کنید که یک ببر واقعی چقدر وحشتناک است و نسخه کاغذی آن چقدر بیضرر است.
۳. ماهیت شخص یا سازمانی که قدرتمند به نظر میرسد اما در واقع ناتوان و بیاثر است.
۴. دشمن یا کشور خارجی که بسیار قوی و خطرناک به نظر میرسد اما واقعا ضعیف است.
نمونههایی از کاربرد این اصطلاح را در جمله ببینید:
The new laws are just paper tigers without any method of enforcement.
قوانین جدید، فقط ببرهایی کاغذی بدون هیچ روش اجرایی هستند.
He reminded Mao that the paper tiger had nuclear teeth.
او به مائو یادآوری کرد که این ببر کاغذی دندان هستهای دارد.
The Soviet Union was suddenly revealed as a paper tiger.
اتحاد جماهیر شوروی به طور ناگهانی به عنوان طبل توخالی آشکار شد.
اصطلاح someone’s bark is worse than their bite
یکی دیگر از اصطلاحات انگلیسی که میتواند معنایی شبیه به طبل توخالی داشته باشد اصطلاح someone’s bark is worse than their bite است. البته معنای این اصطلاح کمی متفاوت است و دقیقا نمیتوانیم آن را معادل طبل توخالی در نظر بگیریم.
معنی تحتاللفظی این عبارت این است که پارس کردن کسی بلندتر از گاز گرفتنش باشد. اما معنی استعاری آن این است که کسی زیاد حرف میزند و در مورد خشونت خود ادعا میکند، ولی در عمل، آن قدری که نشان میدهد، خشن نیست. یعنی فردی که بیشتر از آنچه که واقعا هست، خشن و ناخوشایند به نظر میرسد.
این اصطلاح کاربرد کاملا عامیانه و غیر رسمی دارد.
She can be a bit tetchy but her bark is worse than her bite.
او ممکن است کمی تند باشد، اما سروصدایش بیشتر از خشونت واقعیاش است.
ضربالمثل Empty Barrels Make the Most Noise
یکی از ضربالمثلهای انگلیسی که تعریفی برای طبل توخالی بودن است، همین ضربالمثل است. ترجمهی تحتاللفظی این جمله این است:
بشکههای خالی بیشترین صدا را ایجاد میکنند.
البته این ضربالمثل به شکلهای مختلفی استفاده میشود مثلا:
empty vessels make the most noise
empty minds make the most noise
empty cans make the most noise
empty vessels make the loudest sounds
معنی تمام آنها شبیه هم هست و به نکته اشاره دارد که هر چه یک فرد توخالیتر باشد، سروصدا و ادعای بیشتری دارد و کسانی که دانش و آگاهی بیشتری دارند معمولا کمتر حرف میزنند و برعکس کسانی که آگاهی کمتری دارند، معمولا پرحرف و پرسروصدا هستند.
ریشهی ضربالمثل
این اصطلاح، توخالی بودن وسایلی مانند طبل (یا کشتی یا قوطی) و صدای بلند آن را با افکار پوچ یک فرد نادان و پرحرف و پرادعا بودن او مقایسه میکند. مردم معمولاً زمانی از این عبارت استفاده میکنند که میخواهند کسی را که نظر خود را به طور گسترده اعلام میکند و ادعاهای زیادی دارد، بیاعتبار کنند.
منشأ دقیق این اصطلاح ناشناخته است. با این حال، بررسی سوابق نشان میدهد که این عبارت از حدود سال ۱۸۵۰ به صورت نوشتاری مورد استفاده قرار گرفته است.
مثال:
The trouble is that empty vessels seem to be making the most sound and getting the most words in print.
مشکل اینجاست که به نظر میرسد ظرفهای خالی بیشترین صدا را دارند و بیشترین کلمات را چاپ میکنند.