سلام به همه دوستان.
چیزی بگو…
“اوووووممم…ععععععع…هممم…”
چند بار شده زمان مکالمه اینجوری گیر کنید؟ به این کلمات می گن filler words که استفاده ازشون کاملا طبیعیه حتی بومی زبان ها هم از این کلمات filler استفاده می کنند.
ولی چرا شما اینهمه ازشون استفاده می کنید؟
مدت زیادیه که انگلیسی می خونید ولی هنوز که هنوزه زمان مکالمه که میرسه، درگیر این موضوعید که filler word ها عذابتون می دن.
گاهی به خاطر اینکه کلمه جدید رو بلد نیستید، “اووووم…آمممم” نمی کنید، گاهی به خاطر شک و شبهست، که این موضوعیه که می خوایم بهش بپردازیم. راه حل اولین مشکل که بلد نبودن کلمه هستنش مشخصه، برید کلمه رو یاد بگیرید، چرا که شما زبان آموز فعال هستید. ولی راه حل دومی، اعتماد بنفسه.
معمولا به یکی میگید اعتماد بنفس ندارم چی می شنوید؟
X: موقع مکالمه اعتماد بنفس ندارم.
Y: اشکال نداره…آروم باش… خونسرد باش. همه چی حله.
X: …مرسی که گفتی…
گفتن این آسونه ولی آیا انجامش هم اینقدر سادست؟
امروز در این مطلب به یه سری تکنیک های ساده، برای افزایش اعتماد بنفس در مکالمات می پردازیم.
پس با ما همراه باشید.
از بدنتون کار بکشید.
اولین راه حل کنترل بدنتونه. باید بدونید چجوری از بدن استفاده کنید و چجوری استفاده نکنید.
بدن یکی از راه های افزایش دهنده ی اعتماد بنفسه. به سخنران های حرفه ای نگاه کنید. کافیه برید یوتیوب و یه جستجو کوچیک کنید. تمامی سخنران های حرفه ای دائم در حال حرکت هستند، از بدنشون استفاده می کنند، به چشمای حضار نگاه می کنند و خب باید بدونیم که هر سخنران یه تکنیک خاص برای بهتر صحبت کردن داره. ما هم به یه سری از تکنیک های کلی می پردازیم.
1.زبان بدن، یک کلام، وانمود کن تا به واقعیت برسی
زمانی که درحال صحبت کردن با دوستتون هستید، به حرکاتتون بیشتر توجه کنید. آیا صورتتون دائم در حرکته یا بدنتون؟
دستها بالا میان، جلو میان، بدن سفت میشه ، گردن رو گاهاً به سمتی می چرخونیم و پامونو شاید حرکت بدیم … چرا؟ سادست.
چون ما در فارسی اعتماد بنفس داریم و بخشیش رو مدیون این حرکات بدن هستیم. بیاید به عکس قضیه نگاه کنیم. اگه بخواید کاهش اعتماد بنفستون رو نشون بدید چی؟
خودتون رو جمع می کنید، آروم حرف می زنید، به چشم طرف نگاه نمی کنید، لبخند نمی زنید و اون حس ناراحتی رو کاملا به طرف مقابل انتقال میدید و اونها رو از ناراحتی و کمبود اعتماد بنفستون آگاه می کنید.
توجه داشته باشید که ماها آدمیم و راحت با کمی توجه، همدیگرو خوب می شناسیم.
2.قدرته داشتن چشمانی طلائی
بر می گردیم به مثال قبلی. سخنران های حرفه ای…
واقعا شما به سخنرانیه کسی که روش نمیشه به حضار نگاه کنه، گوش میدید؟ شمارو نمیدونم ولی من حتما تو اون وضعیت خوابم می بره.
ارتباط چشمی یکی دیگه از تکنیک های افزاینده اعتماد بنفس و برنده شدن در مکالمست. ولی باید بدونید که چقدر به چشم طرف خیره شید که نه زیاد باشه و طرف فک کنه شما مشکل دارید، نه خیلی کم که نشون بده خجالتی هستید.
ارتباط چشمی باید روشن و مطمئن باشه. برای داشتن یک ارتباط چشمی مخصوصا در سطوح ابتدائی اعتماد بنفس، نیاز دارید که یک سوم از مکالمتون رو به چشم طرف نگاه کنید. وقتی که پیشرفت کردید این مقدار رو می تونید بالا ببرید.
این هم در نظر داشته باشید که گاهاً طبیعیه به چشم دیگران نگاه کردن حس خجالت بیاره پس هر از چند گاهی از چشم طرف به جای دیگه چشماتون رو حرکت بدید.
برای بهتر متوجه شدن می تونم مثالی از تجربه خودم در ارتباط چشمی بزنم. آخرین روزای کاریه من تو شرکت سابق برای شندیدن جواب اینکه آیا قراره در شرکت بمونم یا نه ازم خواسته شد به اتاق رئیس برم. اونجا مسئول اداری قرار بود باهام صحبت کنه.
ایشون به چشمای من اصلا نگاه نمی کردند و با اون وضعیت قصد داشتند من رو متقاعد کنن که در شرکت بمونم. نتیجه؟ خیلی ساده بلافاصله بعد مکالمه از شرکت اومدم بیرون. ( حتی با اینکه حرفاشون، حرفای خوب و متقاعد کننده بود)
3.دستاتون آزاد باشند (به هیچ وجه تو جیبتون نباشند)
حرکات دست برای فهموندن منظورمون بسیار با اهمیته. مثلا اگه بخوایم به جایی اشاره کنیم یا درخواستی داشته باشیم یا هر چیز دیگه، دست ها یکی از اعضای مهم بدن برای ارتباط و رسوندن مفهوم هستند. با وارد کردن اونها در جیبتون عملاً این ابزار رو از مسیر مکالمه خارج می کنید.
گاهاً میزان فشار و استرس بالاست و خیلی از ماها برای کاهش اون، دستمون رو تو جیبمون می کنیم ( یا شاید می خوایم نشون بدیم خیلی Cool هستیم ).
به جای این کار می تونید انگشتهای دستتون رو بهم گره بزنید ( ترجیحاً در پشتتون) یا چیزی تو دستاتون نگه دارید.
این تکنیکیه که خیلی از سخنران های حرفه ای ازش استفاده می کنند.
4.لبخند بزنید
خیلیامون در شرایط نگرانی، سعی می کنیم با لبخند زدن نگرانیمون رو پوشش بدیم.
داشتن چهره ای روشن و خوش رو، می تونه مارو تبدیل به یک مکالمه گر خوب کنه. چرا که با لبخند زدن احساس مناسبی رو به طرف مقابل انتقال می دیم که اون شخص هم به ما در بهتر مکالمه کردن کمک کنه و از صحبت کردن با ما لذت ببره.
پس با لبخند وارد شوید.
گفتار و کلام
حالا که صحبت درباره بدن رو به اتمام رسوندیم می رسیم به گفتار و کلام. برای حل مشکل گفتاری و کلامی باید یک سری نگرش و فاکتور هارو در خودمون پرورش بدیم.،
1.با عالی بودن خداحافظی کنید، وقتشه که بلند حرف بزنید
مهم نیست که چقدر کلمات رو بد می گید و تلفظ بدی دارید، به یاد داشته باشید که تمام تلاشتون رو برای واضح و بلند صحبت کردن انجام بدید.
سعی کنید فضا رو با صداتون پر کنید، اگه می خواید بهتر متوجه منظورم شید، طوری وانمود کنید که انگار با پیرمردی که مشکل شنوایی داره، میخواید صحبت کنید. بلند و واضح صحبت کنید. منظورم فریاد زدن نیست، بلکه بلند صحبت کردنه. چون خیلی از افراد که از کمبود اعتماد بنفس رنج می برن از تن صدای ضعیفی برخوردارند. اولایل، براتون کمی عجیب به نظر میاد ولی کم کم احساس می کنید که دارید بهتر می شید و صد البته مردم هم به شما در این حس کمک خواهند کرد.
2.مثبت گرا باشید
یکی از مشکلاتی که خیلی از زبان آموزا دارند اینه که دوست ندارند توسط بومی زبان ها مسخره شن. حق میدم. هیچکی دوست نداره مسخره شه. حتی اگه پشت سرمون بهمون بخندن.
ولی مشکل اینجاست که بعضی لهجه ها جذابیت خودشون رو دارند و اشخاصی که مسخرتون می کنند ارزش توجه رو ندارند.
تمام مردم دنیا از اینه شما به زبانشون صحبت کنید، لذت می برند. مهم نیست که چقدر بد باشید. نیازی نیست به خودتون از این بابت که احساس می کنید، شبیه احمق ها انگلیسی حرف می زنید، فشار وارد کنید، حتی اگه یه کوچولو لهجتون احمقانه بنظر بیاد مهم نیست، فقط باید از مکالمه لذت برد.
هر کسی بهتون خندید، شما هم باهاش بخندید و اینم بدونید که ممکنه دلیل خندشون مسخره کردن شما نباشه. شاید بخوان با شما شوخی کنند و باهاتون بخندند.
دلیل خنده هاشون می تونه خیلی چیز ها بجز مسخره کردن باشه. فرض بگیرید یه خارجی میاد ایران و با شما فارسی حرف میزنه. “من” رو “مان” میگه. خب شما بار اوله که “من” رو از کسی “مان” می شنوید. پس طبیعیه که براتون این حرف بنظر خنده دار بیاد. شما به طرف نمی خندید، به حرفی که استفاده کرده می خندید.
پس این نگرش رو در خودتون پرورش بدید. اگه به حرفتون خندیدن، ناراحت نشید، بخندید و بیشتر صحبت کنید. مطمئناً اونها این اشتیاق رو در شما می بینند و دوست دارند که کمکتون کنند. یادتون نره که شما هنوز در حال یادگیری هستید و وقتی از جملات استفاده می کنید متوجه میشید از اون چیزی که فکر می کردید بهتر پیش رفتید.
به عنوان یک زبان آموز همچنان باید یاد بگیرید چه جملاتی رو در چه جاهایی باید بکار بگیرید و چه جملاتی رو نباید بکار ببرید.
به خودتون شک نداشته باشید، سکوت رو بکشید و صحبت کنید، نیازی نیست به قواعد گرامری، حروف اضافه، واژگان قلمبه سلمبه و… فکر کنید، اجازه بدید که کلمات زیبایی که یاد گرفتید از دهانتان جاری شن.
مطمئن باشید به شما و افراد رو به روتون خوش میگذره، کم کم حس می کنید که دیگه نمی ترسید و بیشتر و بیشتر صحبت می کنید و در نتیجه دوست های بهتر پیدا می کنید.
3.فقط صحبت کنید، همین!!!
تا اینجا هر چی یاد گرفتید رو به کار بگیرید، نفسی عمیق بکشید، سینتون رو سپر کنید و به شخصی که قصد مکالمه دارید، نزدیک شید و شروع به صحبت و خنده کنید و بعد که تموم شد بیاید و از من تشکر کنید
تسلط به اعتماد بنفس مثله تسلط به زبانه. کم کم بدست میاد پس باید صبور بود و تمرین کرد. کنترل داشتن رو یکی از این دو مورد ( زبان، اعتماد بنفس) رو اون یکی تاثیر می زاره.
وقتی که از مکالمه نترسید و شروع به تسلط زبان کنید، دنیا براتون متفاوت خواهد بود، کشور های جدید، مردم جدید، فرصت های جدید…
آیا اینها ارزش اینکه بر ترستون غلبه کنید و کمی بهتون بخندن رو نداره؟ پس اگه به من باشه… دوست دارم مثله احمق ها جلوه داده شم.
موفق باشید