بارها پیش اومده درباره سرعت بخشیدن به روند یادگیری زبان انگلیسی با هم دیگه صحبت کردیم. قبلا از بلاگ استیو کافمن مقاله ای در این باره ترجمه کردم و با شما به اشتراک گذاشتم که امیدوارم براتون مفید بوده باشه. حالا دوباره قصد دارم به 5 استراتژی دیگه برای به حداکثر رسوندن سرعت یادگیریتون بپردازم. برای این کار به آنالیز نکات تو مقالات مختلف و صد البته نرم افزار زبان شناس پرداختم و نتیجش شد این مطلب که قراره بخونید. پس بخونید و با من همراه باشید.
" 7ساله تو مدرسه انگلیسی می خونم ولی هنوز که هنوزه تنها چیزی که یادمه Hello…How are you هستش"
به نظرتون این دیالوگ آشنا نیست؟ دنبال این دیالوگ تو فیلمی یا سریالی یا چیزی نگردید، این دیالوگیه که خیلیامون ممکن بوده ازش رنج برده باشیم.
همونطور که می دونید یادگیری زبان انگلیسی، یکی از مفید ترین و موثر ترین مهارتهایه که می تونید در زندگی کسبش کنید. ولی سوال اینجاست چرا اینقد سخته؟ اگه تو مدرسه یا کلاس زبان، یه زبانو آموزش دیدید، سوال اینجاست، پس چرا هنوز نمی تونید یه مکالمه ساده داشته باشید ؟
مطمئنم دوباره قصد ندارید 7 سال دیگه برید کلاس زبانو و مدرسه، به روش غلط زبانو یاد بگیرید، پس لطفاً به این 5 مورد توجه ویژه کنید.
چجوری زبان انگلیسی رو سریع یاد بگیریم؟
سوال خوبیه ولی واقعا چجوری؟
1.خودتون در شرایطی قرار بدید که رشد کردن در اون اجتناب ناپذیر باشه.
شده به خودتون بگید، من باید از زبانی که یاد گرفتم استفاده کنم ولی نتونستید استفاده کنید؟ خود به خود، مغز به صورت غریزی تصمیمی رو اتخاذ می کنه که ساده ترین و کمترین نیاز رو به فکر کردن داشته باشه. یادگیری زبان نیازمند اراده ای قویه. برای پیشرفت نیاز دارید از محدوده راحتیتون خارج شید و برای یه مدت خودتون رو از ورود بهش منع کنید.
مشخصه که تصمیم ساده ای نیست و نیاز به خلاقانه فکر کردن داره، ولی به من اعتماد کنید، نتیجش ارزش وقت و تلاشی که براش می زارید رو داره.
خیلیها این اعتقاد رو دارن که برای یادگیری یه زبان بهترین راه اینه که به کشوری سفر کنیم که به اون زبان صحبت کنن. این اعتقاد کاملاً صحیح نیست! بله اگر به کشوری سفر کنین که کاملا توسط بومی زبانان انگلیسی احاطه شده باشه، این اعتقاد میتونه درست باشه. اما در غیر این صورت یادگیری انگلیسی براتون اختیاری میشه نه اجتناب ناپذیر!
در رابطه با مطلب فوق این مثال رو یه نفری که به چین سفر کرده بود زده::
چندین سال پیش به چین کوچ کرده بودم و در مدرسه ای که در شهر صنعتی شنژن قرار داشت، مشغول کار شدم. متوجه شدم با اینکه اون شهر 12 میلیون جمعیت داره، امکان پیدا کردن کسی که انگلیسی رو روون صحبت کنه، خیلی سخته. در بیشتر موارد من تنها خارجی ای بودم که در محدوده 5 مایلی زندگی می کرد.
اوایل زندگیم تو اون شهر، به شکل دیواننه وار، خسته کننده پیش می رفت، ولی چاره ای جز یادگیری زبان چینی برام وجود نداشت. چرا؟ چون اگه میخواستم غذایی تو یه رستوران سفارش بدم، یا تو شهر آدرسی بپرسم که گم نشم، نیاز داشتم با شهروندای شنژن ارتباط برقرار کنم. بعد از چند هفته، دوازده عبارت مفید یاد گرفتم که شاید در حالت عادی، ماه ها طول می کشید تا یاد بگیرم.
بله! نویسنده اون مطلب در شرایطی قرار گرفته بود که کاملا یادگیری زبان چینی براش اجتناب ناپذیر شده بود. ولی شاید شما بگید “من که نمیتونم به کشور انگلیسی زبان سفر کنم” خب! جواب من به شما اینه: مشکلی نیست! هزار راه دیگه وجود داره که می تونید یادگیری رو غیر قابل انکار کنید. بعضی از این راه ها عبارت اند از: تغییر زبان گوشی و شبکه های مجازیتون به زبانی که در حال یادگیری اون هستید، یا ارتباط با گروهی از افراد، که شما رو وادار کنند از انگلیسی استفاده کنید، مثلا ما در انجمن چالش هایی داریم که شما رو وادار به یادگیری منظم و استفاده از انگلیسی می کنند، بطور مثال چالش شدت و چالش let’s talk.
در چالش شدت، شما روزانه مجبور هستید به انگلیسی با حداکثر فشار گوش بدید، هیچ قانون خاصی وجود نداره، یاد می گیرید که از هر فرصت، هر چند کوتاه، هم برای انگلیسی استفاده کنید.
تو چالش let’s talk یاد می گیرید، به مطالب به شکل عمیق گوش بدید و در آخر تفسیری از اون مطلب رو ارائه بدید که موجب استفاده از زبان به شکل مکرر، تمرین مکالمه و صد البته افزایش اعتماد به نفس میشه.
یا حتی کار های دیگه، می تونید در سایت های مکالمه عضو شید و شریک مکالمه ای پیدا کنید. یا می تونید یه سری برگه های کوچیک درست کنید، که کلمات جدید رو، روشون بنویسید و به درو دیوار خونتون بچسبونید، که همیشه جلو چشمتون باشند. البته یادتون باشه که حتما مطالبی که مینویسین رو به نحوی مرور بکنین. در رابطه با این موضوع در تاپیک زیر توضیحاتی دادم و گفتم که اهمیت دوباره خونی چقدره و چجوری با مدیریت زمان میشه حداکثر بازده رو از مطالب دریافت کنیم.
2.روون شدن از دقیق بودن مهم تره
راهی دیگه برای سریع حرکت کردن تو جاده تسلط اینه که به جای دقیق بودن به روون شدن تمرکز کنیم. که صد البته یکی از سخت ترین کارها و در عین حال یکی از قوی ترینه مفهوم ها، برای فهم بهتر زبانه. اول از همه اجازه بدید منظورم رو از دقیق یا روون بودن بگم.
روون شدن مهارتیه که کسی رو خیلی ساده و راحت توصیف و تفسیر کنید، که این یعنی، در هنگام مکالمه خیلی راحت از زبان استفاده کنید.
اما دقیق بودن مهارتیه که میخواید صحیح و دقیق باشید. که این یعنی مکالمه داشتن بدون خطا های گرامری، واژه ای، لفظی و…
بله اینها دو موضوع متمایز از هم هستند. شما می تونید تو یه زبان روون شید، بدون اینکه دقت صد در صدی داشته باشید و یا در مقابل می تونید تو زبان دقیق شید بدون اینکه اسمشو بشه روون گذاشت. هدف نهایی شما اینه که زبان جدیدتون رو روون صحبت کنید نه دقیق!!! چرا؟ چون هیچکی به دقیق بودن شما، موقع صحبت کردن اهمیتی نمیده.
پس…این یعنی اینکه ما باید اهمیت دقیق بودن رو فراموش کنیم. بله!!! شما باید در زمان استفاده از زبان، اشتباه کنید و این هم بدونید هیچ مشکلی با اشتباه کردن وجود نداره، به زبان خودتون فکر کنید، هنگام صحبت کردن، از قاعده خاصی پیروی می کنید؟ اگه بگید آره یه دروغ گوی بزرگ هستید!!! مشخصه که هیچکدوممون از قاعده ای خاص پیروی نمی کنیم ولی با این حال خیلی راحت همه، حرفامون رو متوجه میشن. این موضوع حتی از اون چیزی که ما بهش فکر می کنیم هم واقعی تره.
وقتی یه زبان جدید رو یاد می گیرید، بیخیال یادگیری کلمات زیاد شید، بیخیال ادای کلمات به شکل عالی بشید، زبان با خوندن کتاب های درسی مثله اینترچنج و امریکن انگلیش فایل و تاپ ناتچ و… یاد گرفته نمی شه. به جای اینها، به یادگیری کاربردی و موضوعات گفت و گویی بپردازید و راهتون رو به سمته اینا سوق بدید. به این روش اعتماد کنید. این روش برای شما زمان و راحتی زیادی می خره.
3. به جای چپاندن کلمات در مغزتون، از نرم افزار هایی استفاده کنید که به تکرار کردن کمک کنند.
ما با این نصیحت بزرگتر ها آشناییم : هر چه بیشتر درس بخونی، سریع تر رشد می کنی. ولی آیا واقعا مسئله به این سادگیاست؟
وقتی که مستقل درس می خونید، خیلی وسوسه انگیزه که کلماته جدیدِ زیادی رو تو مغزمون بچپونیم و بعد از یکمی صبر کردن، دوباره همون کار ها رو تکرار کنیم. درسته!!! قبول دارم!!! این روش میتونه تو کوتاه مدت موثر باشه( شایدم نه!!!) ولی در نهایت این راهی نیست که حافظه بلند مدت شما رو تحریک کنه.
لطفاً یادگیری زبان را از یادگیری برای امتحان، جدا کنید. راه های زیادی وجود دارند که اطلاعات رو حفظ کنیم و محرک یادگیری بلند مدتمون باشیم.
بطور مثال یکی از این راه ها، یادگیری با نرم افزاریه که متکی به تکرار، در بازه زمانی خاصه. این نوع نرم افزار ها تقریبا، از روشی مشابه فلش کارتها ایده گرفتند. این فلش کارت ها با الگوریتم های پیچیده ای ساخته شده اند، که بین هر یادگیریه شما، یک بازه زمانی مشخص ایجاد کنند.
بخوام یه جور دیگه توضیح بدم میشه: کارت هایی که خیلی ساده اند، کمتر از حد معمول به نسبت کارت های سخت نشون داده می شن، که این، کاربرا رو قادر می کنه تا وقت بیشتری را صرف کارت های سخت تر کنند. اونقدر سخت ها نشون داده می شن تا بهشون مسلط شید، که این به صورت فعالانه موجب می شه، شما اونا رو به شیوه ای موثر تر یاد بگیرید.
مثالی برای این مورد در همین نرم افزار زبانشناس موجوده. (نمی دونستید نه؟)
شما کلمه ای رو انتخاب می کنید و به جعبه لاینتر فعالانه، اضافه می کنید. بعدش، برای مرور اون کلمه به جعبه لاینتر سر می زنید. این جعبه شامل 5 خونه میشه که هر خونه یک بازه زمانی رو دنبال می کند.
مرور کلمات به این صورته:
وقتی کلمه ای وارد جعبه لاینتر بشه و در خونه اول قرار بگیره ، مرور اون کلمه، میره واسه یه روز بعد.اگه شما اون کلمه رو بدونید و تیکش رو بزنید، اون کلمه به خونه دوم میره.
برای مرور کلمات تو خونه دوم، نیاز دارید که چهار روز صبر کنید. بعدش اگه، گزینه می دانم را انتخاب کردید، کلمه به خونه سوم می ره، اگر نه! چهار روز دیگه برای مرور اون کلمات تو خانه دوم صبر می کنید.
در خونه سوم مدت مرور 8 روز، تو خونه چهارم 16 روز و تو خونه پنجم مرور کلمات به 32 روز آتی موکول می شن. که این موجب تکرار در بازه زمانی مختلف شده و حافظه بلند مدت را تحریک می کند. این نوع تکرار SRS (Spaced Repetition Software ) نام داره که ترجمه فارسی اون، نرم افزار تکرار، در بازه زمانی خاص هستش.
با جایگزینی این روش، به جای چپوندن واژگان به مغزتون، زمان مطالعه بیشتری برای خودتون می خرید و صد البته سریع تر هم یاد می گیرید.
به هر حال کافی نیست که فقط کلمات زیادی رو حفظ کنید. بلکه نیاز دارید در مثال های زیادی اونها رو ببینید.
پس باز به نرم افزار زبان شناس بر می گردیم. وقتی کلمه ای را هایلایت کنید و در جعبه لاینتر فعالانه قرار بدید به شما این امکان رو میده که در تمامی دوره های موجود در زبان شناس، اونا رو ببینید و مرور کنید.
تو جعبه لاینتر، هر خونه دارای درجات رنگیه متفاوته. به رنگ های زیر توجه کنید:
خونه اول زرد ترین هایلایت رو داره و خونه های بعدی رنج رنگی متفاوت و روشن تری به نسبت قبلی رو دنبال می کنن تا اینکه به سفید برسند.
و شما با خوندن داستان ها، این لغات را در شرایط مختلف می بینید و از مثال های موجود استفاده و یادگیری خودتون رو عمیق تر می کنید.
4. شریکی برای مکالمه پیدا کنید.
هیچوقت کمک خواستن از کسی خجالت نداره. پس انجامش بدید! کمک خواستن کاریه، که باید به انجامش افتخار کنید. این ثابت می کنه که شما روند یادگیریتون رو جدی گرفتید و هر کاری را برای تسلط در اون مهارت، انجام می دید.
داشتن شخصی حامی، برای سرعت بخشیدن به روند یادگیری شما لازمه. مهم نیست که در چه سطحی هستید، کسی رو پیدا کنید که در حال یادگیری زبان شماست. زمانی مشخص شده، برای ملاقات و به اشتراک گذاری هر پیشرفتی که داشتید و دادن بازخورد کارهاتون تعیین کنید. به همدیگه منابع یا نکاتی که براتون مفید بودند، رو ارائه بدید.
این می تونه زمان بسیار مناسبی، برای تمرین مهارت هاتون با هم دیگه باشه.
از همه مهم تر می تونید، اهدافی را برای خودتون بزارید و درباره اون اهداف، در ملاقات های بعدی ای که دارید، به بحث بپردازید.
5.از اشتباهات یاد (و براشون) جشن بگیرید.
اگر در شرایطی زندگی می کنید که به شما اجازه میده زبان جدید رو تمرین کنید، به شما تبریک می گم، حالا زمان اون رسیده که هزاران اشتباه داشته باشید. وقتی تو شرایط سخت یادگیری قرار می گیرید (مخصوصاً یادگیری زبان) سعی کنید فروتن و سر به زیر باشید. هر احساس و میلی، برای عالی بودن و ترس از قضاوت شدن را رها کنید.
شما می تونید، باهوش ترین شخص روی زمین باشید، ولی اگه کله شق یا محافظه کار باشید، خودتون رو از پیشرفته بیشتر، دور می کنید. اینو در نظر داشته باشید که بومی زبانا اگهتلاش شما، برای یادگیری بخشی از فرهنگشون رو ببینند، سخاوتمند و قدردان میشن. بابت حتی کوچکترین اشتباهات هم خوشحال باشید، چرا که این یعنی در حال تلاش کردنید.
هر چه، هر روز زبان جدید رو تمرین می کنید، بیخیال قضاوت مکالمه خودتون، به عنوان یک موفقیت یا یک شکست بشید. این موضوع که ما بدترین منتقد خودمون هستیم و خودمون رو بابت فراموش کردن یک کلمه خاص یا قادر نبودن به ارائه یک ایده سر زنش کنیم، می تونه بسیار اغواء کننده باشه. به جای اون یاد بگیرید که از هر اشتباه برای فرصتی جدید در یادگیری، استفاده کنید. اگه یادتون باشه چند وقت پیش موضوعی با عنوان"بیاید اشتباه کنیم" ایجاد کردم و اونجا از اهمیت اشتباه کردن صحبت کردم. اونجا سایت هایی معرفی کردم و شما رو دعوت به اشتراک گذاری مهارت زبانتون با افراد مختلف کردم. حالا هم از شما می خواهم که از استفاده از زبان نترسید.اشتباه کنید! و از اشتباهاتتون یاد بگیرید. اگر در سطحی هستید که می تونید از زبان استفاده کنید، پس تردید نکنید و حالا اون کار رو انجام بدید.
از هر گفت و گو استفاده کنید و به خودتون بازخوردی سازنده ارائه بدید. بعضی از نکاتی که شاید بخواید به اونها توجه کنید عبارت اند از:
- برای من، چه کلمه یا عبارتی درگفت و گو خوش آیند بود؟
- چه کلمات جدیدی شنیده ام یا دیده ام؟
- چجوری میتونم در آینده، گفت و گویی مشابه و موثر داشته باشم؟
وقتی که هم و غم زبان رو با آغوش باز تونستید، قبول کنید، بهتر لذت می برید و بهتر قدردان این سفر خواهید شد، که این خودش، شما رو برای فرصت های یادگیری بیشتر آماده می کنه.
به یاد داشته باشید موفقیت از واقعیتی ساده که در حال انجام اون هستید، نشات می گیره. از این نکات استفاده کنید و در مسیر یادگیری زبان جدید، با نهایت لذت، سرعت و راحتی پیش برید.
موفق باشید.